
روزه حمزهای
زیباتر از لبخند خورشید
کبوترهای مکه تشنه بودند
اسیر دام و دیو و دشنه بودند
بیابان بود و خار و خاک و خاشاک
علی جوشید مثل چشمه از خاک
علی جاریترین رود خدا شد
و هرجا با محمد همصدا شد
علی زیباتر از لبخند خورشید
نگین نور بود و میدرخشید
بلند اعلام میکرد. خبر این بود: «ای اهالی شهر! به گوش و به هوش! پادشاهِ بزرگ ما خواب عجیب و ترسناکی دیده است و به هرکسی که بتواند آن را خوب و درست تعبیر کند، پاداش
مجلات دوست کودکانمجله کودک 507صفحه 6