البته بگویم که من در خارج از کشور از اسم مستعار طاهره استفاده میکردم- و پرسیدند:
طاهره خانم! شما هم روزها قدم میزنید؟
عرض کردم: «بله».
سؤال کردند:
برای خودتان است یا برای من؟
عرض کردم: «برای چه این را میپرسید؟» فرمودند:
من راضی نیستم. شما به کارتان برسید.
گفتم: «خوب، این هم جزو کار من است.» گفتند:
نه، من لزومی نمیبینم که شما خودتان را برای این احتمال ضعیف - آن هم از نظر خودتان- به زحمت بیاندازید. پلیس هست، کفایت میکند. خداوند هرچه بخواهد همان میشود.
بودند. در گوشهای از آسمان چند ستاره جمع شده بودند و در همین رابطه با هم صحبت میکردند.
ستارهای که از همه بزرگتر بود به ستارههای دیگر گفت بچهها ماه، ماه کجاست؟ ستارهها به اطراف
مجلات دوست کودکانمجله کودک 502صفحه 5