خانهی پغور قاطی
طاهره ایبد
قسمت صفر!
پغور قاطی
یک پغور قاطی بود که وسایل خانهاش از دستش کلافه بودند. پغور قاطی هیچ وقت حال وسایل خانه را نمیپرسید. هیچ وقت احوالی از آنها نمیگرفت. از صبح تا شب برای خودش زندگی میکرد. از شب تا صبح هم برای خودش میخوابید. هر چی وسایل خانه آه میکشیدن، فایده نداشت. هر چی ناله میکردند، فایده نداشت. هر چی غر میزدند، فایده نداشت که نداشت. هر چی قِر قِر میکردند، فایده نداشت. هر چی قیژ قیژ میکردند، فایده نداشت. پغور قاطی نه دستی به سر و رویشان میکشید و نه یک نگاه بهشان میانداخت.
از اول صبح، فرش و آینه و دمپایی و کفش و مسواک و خمیر دندان و شانه و شامپو و بشقاب و قاشق و دگمه و قفل و خودکار گرفته تا کمد و یخچال و تلویزیون و میز و صندلی و لباسشویی و هر چیز دیگری که توی خانه پغور قاطی پیدا میشد، آخ و اوخشان بلند بود و اعصابشان از دست پغور قاطی داغان. از این هفته به بعد میخواهیم بیشتر با پغور قاطی آشنا شویم:
گروهبندی کاکتوسها بر اساس شکل آنها
گرد و کروی
گروهی از کاکتوسها مانند توپ ظاهری کروی و گرد دارند.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 422صفحه 8