در آئینه حضور
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1371

در آئینه حضور

در آئینه حضور

این نامه‌ها، نوشته‌هایی است که خوانندگان عزیز حضور ارسال کرده‌اند. 

این نوشته‌ها را از میان انبوه نامه‌هایی که هر هفته بدستمان می‌رسد، انتخاب کرده‌ایم. هدف ما آن است که صفحه «در آیینه حضور» ‏جایی ثابت داشته باشد تا لحظاتی خوانندگان ما سکاندار کشتی حضور باشند. اگر چنین باشد حضور مردم را پاس داشته‌ایم. ‏

‏اگر برای این صفحه می‌خواهید مطالبی بنویسید. فراموش نکنید: ‏

‏1- کوتاه بنویسید. ‏

‏2- درباره شماره‌های گذشته حضور بنویسید. پیشنهادات و انتقادات شما روشنگر راه ما خواهد بود. ‏

‏3- از برخورد با دیگران بپرهیزید. موضع‌گیری و قضاوت در مورد دیگران را بصورت مقاله برایمان ارسال کنید. ‏

‏4- در یک روی صفحه و بدون خط‌خوردگی بنویسید. از تعریف و تمجید اغراق‌آمیز درباره مجله خودتان چشم‌پوشی نمایید. ‏

‏موفق باشید. ‏

●اشپیگل و بی‌تفاوتی‌های ما 

‏بعد از اینکه مجلۀ اشپیگل که در جهت تثبیت و تداوم حاکمیت مترفین در آلمان فعالیت می‌کند دست به تحریف قسمتهائی از نامه حضرت امام(ره)  به گورباچف زد و در عین حالیکه سعی در مخفی نگاه ‌داشتن ژرفنگری سیاسی آن امام عزیز را داشت تا مبادا ناخواسته توجه کسی را بطرف شخصیت والای آن عزیز جلب کند، با استناد به عین ژرفنگری امام(ره)، مانند دزدانی که بیدار بودن صاحبخانه را به همدستان خود خبر می‌دهند، سعی در بصدا در آوردن زنگ خطر برای اربابان خود را نیز داشت. ‏

‏این بود که چند نفری در هامبورگ بفکر افتادند تا نامۀ اعتراض‌آمیزی همراه با ترجمۀ نامۀ امام به دفتر اشپیگل ارسال کنند، باشد تا در برابر این طوفانهای تبلیغاتی نسیمی وزیده باشد. ‏

‏اما هنوز ترجمۀ نامۀ امام به پایان نرسیده بود که روزنامۀ کیهان بدستمان رسید و با کمال تأسف و تعجب مشاهده کردیم که اولین قربانی این جنگ تبلیغاتی کیهان خودمان است! چرا که با منعکس کردن بی‌چون و چرای آن، ناخواسته مهر تأئیدی بر محتوای آن گذاشته است. ‏

‏این بود که لازم دیدیم مسیر نامه را به طرف تهران برگردانیم و اول با شما برادران این موضوع را در میان بگذاریم. ‏

‏برادران: ‏

‏اگر شما قبل از درج این مقاله، نامه امام(ره) به گورباچف را برای یادآوری یکبار دیگر می‌خواندید، قطعاً مقالۀ خود را طوری تنظیم می‌کردید که دیگر شاید لازم هم نبود ما به مجلۀ اشپیگل نامه‌ای بنویسیم. ‏

‏ما در قسمتی از نامۀ امام چنین می‌خوانیم: «امروز دیگر چیزی به نام کمونیسم در جهان نداریم»، و در قسمتی دیگر: «برای همه روشن است که از این پس کمونیسم را باید در موزه‌های تاریخ سیاسی جهان جستجو کرد.» ‏

‏حضرت امام با این دو جمله مرگ کمونیسم را به گورباچف خبر می‌دهند، نه اینکه آنرا «پیش‌بینی» می‌کنند، آنهم برای 10 سال دیگر. ‏

‏اما اشپیگل با تحریف این دو جمله به نقل از نامۀ امام به دروغ می‌نویسد: «امام خمینی در نامه خود به گورباچف می‌نویسد که تا 10 سال دیگر کمونیسم در جهان از بین می‌رود»، و با این کار خود مطلب را تا حد یک حدس معمولی تنزل می‌دهد. این کار را اشپیگل از روی غفلت انجام نداده است، بلکه از آنجا که وقایع یکسال اخیر در جهان بسیار سریع و غافلگیرکننده بود، تمام سیاستمداران دنیا اقرار کردند که حتی برای یکبار هم احتمال این وقایع را که در رأس آن فروپاشی کمونیسم قرار داشت، نداده بودند!‏

‏در حالیکه سند رسمی و قاطع در‌ این باره همان نامۀ حضرت امام(ره) به گورباچف می‌باشد. بنابراین مجلۀ اشپیگل چاره‌ای نداشت مگر اینکه این سند تاریخی را تا می‌تواند کم‌رنگ جلوه دهد. و چرا نکند؟ جائیکه حتی از خود ما هم کسی به او اعتراض نمی‌کند! اگر شما هم از خودتان اصلاً عکس‌العملی نشان نمی‌دادید، مثل کنسولگری ما در هامبورگ و یا سفارت در بن، باز خوب بود. اما اینکه تحریفات اشپیگل را به عنوان یک پیروزی باور کنید و درباره‌اش چیز بنویسید، این را دیگر از خبرنگاران ورزیدۀ کیهان توقع نداشتیم!‏

‏بهرحال در آن زمان که امام(ره) این نامه را به گورباچف نوشتند با ناباوری شرق و غرب روبرو شد. ‏

‏اما اکنون که تأئید سخن امام(ره) در لباس واقعیت، سیاستمداران بی‌سیاست را به تمسخر گرفته، مجلۀ اشپیگل برای حفظ آبروی اربابان خود  به دست و پا افتاده و نامۀ صریح امام را که در دو جملۀ فوق‌الذکر مرگ کمونیسم را به گورباچف خبر داده بودند تحریف می‌کند و به نقل از نامۀ امام به گورباچف می‌نویسد: «تا 10 سال دیگر کمونیسم از بین خواهد رفت». ‏

‏اصولاً این طریقۀ پیش‌بینی که مدت آن به سال و ماه معین شده باشد شیوۀ همان سیاست‌بازان بی‌مغز غربی می‌باشد. همانگونه که از اول پیروزی انقلاب پیش‌بینی کردند که انقلاب اسلامی ایران تا شش ماه دیگر از بین خواهد رفت و تا امروز هم هر شش ماه یکبار آنرا تمدید می‌کنند و تازه حالا که لاشه بی‌جان کمونیسم را در پیش روی خود داریم دیگر چه نیازی برای تأئید مرگ آن به پزشک قانونی غرب می‌باشد؟ و مگر ما اعتبارات باورهای خود را بر اساس اعترافات غربیها می‌دانیم که احتیاجی به بازگو کردن آنهم یک چنین اعتراف نیم‌بندی داشته باشیم که در بعضی جاهای آن حتی به امام و پیروان او توهین هم می‌کند. ‏

‏من نمی‌گویم که بایستی از کنار مقالۀ اشپیگل بی‌تفاوت گذشت و آنرا ندیده گرفت، اما جا داشت با نقد و بررسی آن حق مطلب را بیان می‌کردید، نه اینکه از هول حلیمی که نیست در دیگ بیفتید!‏

‏1/12/1370‏

علی اکبر محسنیان  هامبورگ –آلمان غربی

● یک نقاشی کوچک 

‏«بسمه تعالی»‏

‏من یکی از مبارزین پیشین انقلاب هستم که بخاطر جراحت‌های وارده معلول شده‌ام لذا از ترس حادثه از منزل خود نمی‌توانم خارج شوم. ‏

‏اوقات خود را با مطالعه و یا نقاشی پر می‌کنم و علاقه زیادی به شناخت کشور شما فرهنگ، مذهب و همبستگی‌ای که شما ارائه می‌دهید دارم. ‏

‏خلاصه آنچه که می‌تواند انجام گیرد چرا که تحولات فیزیکی من اجازه حضور در کتابخانه‌ها و یا نمایشگاه‌ها و غیره را نمی‌دهند، به همین منظور این نقاشی ناقابل را از بالاترین مقام رهبریت کشور شما به عنوان نمونه تحسین خود ارسال می‌دارم برای کسانی که مثل شماها با بیعدالتی مبارزه می‌کند و برای یک زندگی بهتر  تمام بشریت مبارزه می‌کنند از آنچه که برای ملت‌ ما انجام داده‌اید تشکر می‌کنم. ‏

‏نکته: نقاشی کوچک بخاطر عدم امکان تحویل نقاشی از جانب خود بوده است چون باید که اداره پست می‌رفتم بعلاوه بعضی از مواد لازم و عکسی نداشتم. ‏

‏□ ‏متن فوق توسط سفارت جمهوری اسلامی ایران در هاوانا به دفتر مجله حضور رسیده است. 

‏ ‏

● 10 دلار برای حضور 

10 فروردین 1371 (30 مارس 1992) 

‏حضور محترم مسئولین موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) ‏

‏سلام علیکم ‏

‏پس از عرض سلام و تحیات وافره و عرض تبریک بمناسبت عید سعید فطر توفیق روز‌افزون تمامی دست‌اندرکاران آن موسسه محترم را از خداوند متعال مسئلت دارم. بدون شک خدمتی والاتر و ارزشمندتر از تنظیم و نشر آثار رهبر کبیر انقلاب برای عاشقان امام عزیزمان(س) نمی‌باشد. شیفتگان اسلام ناب محمدی(ص) همواره خود را تشنه آشنایی هر چه بیشتر با زندگی و تعالیم و ارشادات چنین شخصیت عظیمی دانسته و مطمئناً تلاش شما عزیزان در تنظیم و نشر آثار آن فقید سعید امری است مورد پسند و رضای حضرت حق. محترما معروض می‌دارد چندی پیش یک نسخه مجلد وزین حضور، شماره یک خرداد 70) را از دوستان دریافت و مطالعه کردم. و حدود یکماه پیش نیز خبر چاپ شماره 3 آن مجله محترم را در روزنامه دیدم (کپی آن ضمیمه می‌باشد). تصمیم گرفتم که این نامه را خدمت شما ارسال داشته و تقاضا کنم مجلات ‏شماره 2 و 3‏ را با پست هوایی برایم ارسال کنید. مبلغ ‏10 دلار ‏ضمیمه می‌باشد و ‏


‏چنانچه هزینه بیشتری جهت مخارج نیاز دارید حقیر را مطلع نموده تا فورا ارسال گردد. در ضمن خواهشمندم شرایط و هزینه اشتراک و آبونمان این مجله  محترم  و همچنین لیستی از آثاری که تاکنون آن موسسه محترم تنظیم و نشر نموده برای حقیر ارسال نمائید. با آرزوی پیروزی و موفقیت جمیع مسلمین و  تمامی خدمتگزاران به اسلام بخصوص آن عزیزان ‏

‏التماس دعا- والسلام ‏

التماس دعا- والسلام 

برادر کوچک شما- عبدالحمید- هوستن آمریکا 

‏آدرس: ‏

‎Abdolhamid‎

‎P. O. Box‎‎ 30044‎

‎Hoston, Tx. 77249‎

‏آمریکا:........................................................................  ‏‎U. S. A‎

●تصویرها و ساقی

‏به نام حضرت پروردگار‏

‏خدمت شما گرامیان (دست‌اندرکاران مجله حضور) سلام عرض می‌کنم و برایتان آرزوی توفیق بیشتر دارم. به ‌پیوست دو قطعه کوتاه از نوشته‌هایم را تحت عنوان «تصویرها» و «ساقی» جهت درج در مجله تقدیم می‌دارم. ‏

‏یادآور می‌شوم که پیشتر، قطعه‌ای به نام «از زخم آهوان» را همراه با یک نسخه از کتاب «بالهای زخمی پروانه‌ها (مجموعه‌ای از قطعات ادبی در مورد حضرت امام خمینی قدس‌سره) برایتان ارسال داشته‌ام.» ‏

با تشکر و احترام 

مشهد - جواد نعیمی

*تصویرها*

‏ «از: مشهد- جواد نعیمی» ‏

‏تصویرها، زبانهای گویای حادثه‌هایند. آواز رحیل یار که در این دیار پیچید، تو چه می‌توانستی ببینی، جز: آئینه‌های شکستۀ اشکها، دلهای زخم‌خوردۀ غنچه‌ها، قیامت قامتهای منحنی، دستهای تنها، چهره‌های گریان گلها، دهلیزهای غمگین عشق، ‏

‏بارانهای موسمی عاشورایی!، ستیغ قله‌های غم و غربت، لرزش شبنم بر طاق ایوان سحر، ‏

‏طوفان دهشتزای مصیبت، جراحت پیکرۀ ایمان، گریز ستارگان آبی آرامش، ‏

‏زلزلۀ عظیم محبت، رایحۀ شگفت‌انگیز مرارت، سیل سروده‌ها در رثای نور، ‏

‏تلخابه‌های جاری نگاههای پریشان، نگرانی زمین، دلواپسی آسمان، مرواریدهای غلطان کودکان، دستها و سینه‌های مردان، بازی باد با مویه‌های زنان، ناباوری همهٔ ‌جهان، ‏

‏شکست قامت سروها، ناصبوری صنوبرها، کبودی رنگ نیلوفرها، ‏

‏حدیث شگفت یک عظمت مسافر، سایۀ بلند فرقت، ستاره‌های پژمرده در آئینۀ مهتاب، ‏

‏غبار یتیمی بر سطح کرۀ زندگی، انحنای هرچه قاطعیت و ایستادگی، فریاد همهٔ سکوتها، ‏

‏حیرت دیده‌ها، زخم عمیق زخمه‌ها و سازها، خراشی ژرف در دل احساسها ‏

‏تصویر چندبُعدی اندوه، ‏

‏گستره‌ای از عاطفه، ‏

‏                                             و رگبار گریه‌های انبوه!!‏

*

 *ساقی*

‏ای ساقی خمخانۀ خزاین معنا! ای امام!‏

‏ای آنکه می وحدت، از صراحی سینۀ پاک تو می‌تراوید. ‏

‏ما، پیاله پیاله «شراب ناب استقامت» را از چشمۀ چشمان تو، پُر می‌کردیم و ساغر دیدگانمان میزبان همارهٔ تصویر مبارک تو بود!‏

‏ما، جامهای پایداری و جامه‌های کهنگی‌ناپذیر «شرف» را از دستان سبز تو، به تبرک می‌گرفتیم و با زلال اندیشه‌های تابناکت، سرمست شور و نشاط و طراوت ایمان می‌شدیم. ‏

‏بادۀ بودن با تو، ما را به خود می‌آورد و به هشیاری می‌خواند. شهد کلام تو، سُکر وحشی سستی را می‌تاراند و بارقۀ حیات را در ما بیدار می‌کرد!‏

‏ای همه شور! ای همه سرمستی! ای نابترین واژه در وصف تو، زبون! ای تراوش کوزهٔ معنا! ای عطر نرگس بیداری! ای امام مینای عشق! بدان گاه که بر برکت دستان مولای عشق – بر کرانهٔ کوثر – بوسه می‌زنی و جامهای لبالب از شراب طهور را می‌نوشی، در کاسه‌های نیاز ما نیز، بادهٔ دستگیری فرو ریز! به حق همهٔ سرمستان حقیقت!‏

مشهد- «جواد نعیمی» 

●مجموعه گرانسنگ

‏سلام علیکم، امید که در زیر عنایات خداوند متعال و توجهات مولانا المهدی عجل‌الله تعالی فرجه‌الشریف موفق بوده باشید. ‏

‏غرض از مزاحمت اینکه وزارت ارشاد تازه مجموعه صحیفه نور را 2 جلد در یک جلد چاپ می‌کند که جلد 1 از سری جدید بیرون آمده حقیر شنیده‌ام که شما هم آن مجموعهٔ گران سنگ را نشر خواهید داد. می‌خواهم صحت یا سقم خبر مزبور را مطلع باشم و اگر شما نشر خواهید داد نحوهٔ خریدش به چه طریقی است؟ با مجموعه در حال نشر فعلی فرق دارد یا فقط نام انتشارات فرق دارد و مطالب همان است؟‏

با تشکر– ملتمس دعا 

محمد کبیر –  تبریز

10/12/70

□ آن مجموعه گران سنگ با عنوان «کوثر» آمادۀ انتشار است و با صحیفهٔ نور هم فرق دارد. زیرا خیلی کاملتر و جامع‌تر می‌باشد. برای تهیه دو جلد اول و دوم «کوثر» با فروشگاه شماره یک موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س) واقع در تهران– چهارراه کالج (تلفن 671297) تماس حاصل فرمایید. 

● اشتباه

 ‏با درود و تهنیت به روح بلند و ملکوتی احیاگر اسلام ناب محمدی(ص) حضرت امام خمینی(ره) و با عرض سلام خدمت شما، احتراماً مطالبی به ذهنم رسید که خدمتتان عرض می‌کنم:‏

‏«اگر دیگران اشتباه کنند انتظاری نیست، اما از گردانندگان ماهنامهٔ حضور انتظار این اشتباه نیست و آن این است که در شمارهٔ 3 که بمناسبت چهاردهمین فجر چاپ کرده‌اید در روی جلد نوشته‌اید: ویژه نامهٔ چهاردهمین سالگشت انقلاب اسلامی. در صورتی که بر همگان روشن است که دههٔ فجر 70 سیزدهمین سالگرد است و آغاز چهاردهمین سال پیروزی یا به عبارتی آغاز چهارده سالگی انقلاب و یا به عبارتی چهاردهمین فجر پیروزی. به هر حال جسارت بنده را به بزرگواری خودتان ببخشید. در ضمن به شما و همهٔ دست‌اندرکاران «حضور» درود می‌فرستم و خسته نباشید می‌گویم. ‏

با احترام 

سید عبدالله فاطمی– قم

□ از تذکر دوستانه و دلسوزانه شما سپاسگزاریم. منظور ما همان چهاردهمین فجر و تولد انقلاب است

 ●جمع دو نفری 

‏بسم‌الله‌ الرحمن ‌الرحیم‏

‏با سلام و صلوات به روح بلند امام راحل(س) و با عرض سلام و خسته نباشید خدمت دست‌اندرکاران مجلهٔ حضور، امروز در مدت کوتاهی که از عمر حضور میگذرد خوشبختانه به جهت محتوی و انتساب به امام قدس سره در همهٔ محافل حضور دارد و امیدواریم که این محتوا و حضور تداوم و جهانی گردد. حضور در جمع  دو نفری ما که یک زن و شوهر عاشق امام و خط او هستیم راه یافته و مطالب مفید آن ره‌توشه و رهگشای راه ماست. ‏

‏ «‏غلام نبی جاودان – دانشگاه تهران» 

بسم‌الله‌ الرحمن ‌الرحیم

●پادگان و مشکلی دیگر

خدمت اساتید محترم در مرکز تهیه و نشر آثار حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف) 

‏ضمن عرض سلام و آرزوی سلامتی برای شما از درگاه ایزد منان، چون مجله حضور شمارۀ 3 را از کتابفروشی خریدم، مایل شدم که شمارهٔ 1 و 2 آنرا نیز  داشته باشم که چون فرم آن در مجله بود آنرا کنده و برای شما فرستادم به اضافه 100 تومان پول که 50 تومان آن مال این دو مجله و تقاضا داشتم که یک عدد سررسید نامه سال 1371 آن مرکز محترم را داشته باشم که 500 ریال اضافی از قیمت آن کسر ‌گردد و برایم بنویسید که قیمت آن چند است و تقاضای ارسال آن را داشتم، ضمنا پول بوسیلهٔ نامه، بخاطر این است که اینجانب در طول هفته موفق به رفتن به شهر نمی‌شوم لذا مجبور شدم که پول را توسط نامه برایتان ارسال داشته  باشم. ‏

‏ضمن عرض معذرت از تصریع اوقات شریفتان نامه‌ام را به پایان می‌رسانم. ‏

ارادتمند شما - برادرتان علی نوروز

اهواز– تیپ مهندسی رزمی 46 الهادی(ع) 

پاسدار وظیفه

□ مجله ارسال شد، در صورت امکان سررسید نامه نیز ارسال خواهد شد. جهت اشتراک سالانه فرم اشتراک را ارسال فرمایید. با تشکر متقابل. 

سردبیر ارجمند بر من منت نهید و این اصلاحیه را در شماره 4 مجله درج فرمائید: 

اصلاح لغزش‌ها در شمارهٔ پیش 

در شماره سوم مجله با عنوان (همگام با انقلاب) لغزش‌هائی چاپی به چشم میخورند‍! اگر فرصت یافتید آن‌ها را اصلاح فرمائید. خداوند منان  یار مصلحان باد. 

 

‏صفحه‏

‏ستون‏

‏سطر‏

‏ نادرست ‏

‏ درست ‏

‏15 ‏

‏1‏

‏6‏

‏مسلمان فارسی‏

‏سلمان فارسی  ‏

‏15‏

‏1‏

‏19‏

‏ ظاهراً حسین‏

‏ظاهراً پشت حسین‏

‏15‏

‏2‏

‏1‏

‏چگونه؟ خون‏

‏ چگونه؟ قطرات خون‏

‏16 ‏

‏1 ‏

‏20‏

‏شب‌ها را به روز ‏

‏شب‌ها را به شب‏

‏16 ‏

‏1 ‏

‏26 ‏

‏ در آشنا ‏

‏درد آشنا‏

‏16 ‏

‏3‏

‏28 ‏

‏گرفت صغیر‏

‏گرفت. یک طرف صغیر‏

‏16‏

‏3‏

‏31‏

‏توصیف و تجسّم ‏

‏توصیف و  تجسیم‏

‏17 ‏

‏1 ‏

‏25 ‏

‏میهنی اسلام‏

‏میهنی اسلامی‏

‏17‏

‏2 ‏

‏6 ‏

‏شعارهایمان‏

‏ شعارهامان‏

‏17‏

‏3 ‏

‏18‏

‏ با نیروهای خون‏

‏با نیروی خون‏

‏18 ‏

‏1‏

‏11‏

‏مردم موتور‏

‏هردم موتور‏

‏18‏

‏1‏

‏14 ‏

‏و جهاد تا فرا رسیدن‏

‏و جهاد وامیداشت تا فرا رسید‏

‏18‏

‏2 ‏

‏35‏

‏با مهیب خمینی‏

‏با نهیب خمینی‏

‏18‏

‏3‏

‏55‏

‏فرانسوی، یقیناً ‏

‏ فرانسوی، ایضاً‏

‏19‏

‏1‏

‏38‏

‏ از کوره‌های نستوه‏

‏از کوره‌های سخت امتحان نستوه ‏‎ ‎

‏19 ‏

‏ 2 ‏

‏میان سطر 39 و 40 بنویسید ‏

‏جان کلام‏

‏19 ‏

‏ 2‏

‏ 49‏

‏ دوران جاهلین‏

‏ دوران جاهلیّت‏

‏□‏ با پوزش از آقای دکتر مرزبان راد و خوانندگان عزیز امیدوارم از این پس کمتر مرتکب اشتباه چاپی شویم.