امام انقلاب و ارتباطات
پروفسور دکتر حمید مولانا استاد ایرانی روابط بینالمللی و مؤسس و رئیس برنامه عالی ارتباطات بینالمللی در دانشگاه امریکن در شهر واشنگتن، دی. سی. پایتخت امریکا هستند. ایشان قائم مقام انجمن بینالمللی پژوهش ارتباطات هستند که بیش از سه هزار استاد و مؤسسات ملی از یکصد و چهل کشور در آن عضویت دارند. در مدت 27 سالیکه ایشان به تدریس در آمریکا مشغول بودهاند بارها از ایشان بعنوان استاد مهمان از دانشگاههای اروپا و امریکای جنوبی و آسیا و افریقا از جمله ژاپن، هند، مصر، آرژانتین، انگلستان و غیره دعوت بعمل آمده و سخنرانی کردهاند. ایشان تألیفات متعددی در رشته علوم بینالمللی، ارتباطات و توسعههای اقتصادی و سیاسی و اسلامشناسی دارند که از جمله «گذر از نوگرائی» و «اطلاعات جهانی و ارتباطات بینالملل: مرزهای جدید در دنیای کنونی» بصورت دو کتاب بزودی بزبان فارسی ترجمه و در ایران منتشر خواهد شد. در سالهای اخیر دکتر مولانا در چندین کنفرانس از جمله «اندیشه اسلامی» و «کنفرانس جهانی اهل البیت» و تعداد دیگری از کنفرانسها در ایران شرکت کرده و در اسفند ماه 1370 نیز از ایشان برای سخنرانی در تهران دعوت شد. کتاب جدید ایشان در مورد جنگ اخیر خلیج فارس و نقش تکنولوژی و پروپا گاند جهانی در این ستیزهگری بزودی بزبان انگلیسی در امریکا و اروپا منتشر میشود.
حضور: دنیای کنونی را دنیای ارتباطات (عصر ارتباطات) نامیدهاند. بنظر شما جایگاه جمهوری اسلامی ایران در این دنیای ارتباطات چگونه است.
- دنیای ارتباطات دو بعد اصلی دارد. یکی جنبه تکنولوژی آن است و دیگری جنبه انسانی. اغلب گفته و نوشتهها در دهههای اخیر در غرب و حتی شرق مبنی بر پیشرفت تکنولوژی ارتباطات بوده است و دگرگونی آن با سازمانها و گروهها و افراد به عقیده من اگر واژه و مفهوم «دنیای ارتباطات» یا «عصر ارتباطات» را بکار ببریم باید به قسمت انسانی توجه کنیم و سئوال کنیم تا چه حد پدیده و انگیزههای انسانی ارتباطات در عمومیت این مفهوم سهیم بوده است. گرچه پیروزی انقلاب اسلامی ایران همراه با عصری بود که تحولات مهمی در تکنولوژی ارتباطات بوجود آمده بود ولی خدمت و اثر بزرگ این انقلاب اسلامی در بعد انسانی ارتباطات دنیا بود. این انقلاب بینظیر همبستگی امت اسلامی یعنی ارتقاء ارتباطات توحیدی را توسعه داد و جایگاه بزرگی در تاریخ معاصر در انقلاب ارتباطات بمعنی کامل بوجود آمد. انقلاب اسلامی ایران نمونه بارزی بود برای خواستههای همه مردم دنیا در راستائی و استوار عدالت اجتماعی و مبارزه، با ظلم و مخصوصاً برای جوامع اسلامی و آمال و آرزوهای آنها. با توجه به این نکته که جمهوری اسلامی ایران اولین و تنها دولت اسلامی کنونی دنیاست که الگوهای اسلامی در آن پیاده و استوار میشود، بالطبع مورد نظر عموم جهانیان مخصوصاً امت بزرگ اسلامی است. شکست مکتب و رژیم سوسیالیستی و کمونیستی در اروپای شرقی و شوروی سابق و سایر نقاط و تزلزل در حکومت و دولتهای سرمایهداری غرب مخصوصاً با وضع کنونی بحرانهای اجتماعی و اخلاقی و اقتصادی خلاءای بوجود آورده است که تنها یک مکتب و چهارچوبه اسلامی مبنی بر توحید و امت الهی میتواند پاسخگوی سئوالات مردم باشد. از این جهت بعقیده من، فقط آغاز جنبشهای بزرگتر دیگر اسلامی را اکنون مشاهده میکنیم که اثرات بزرگی در تغییر نظامهای جهانی و بینالمللی آینده خواهد داشت.
حضور: شما در سخنرانی خود بمناسبت سالگرد ارتحال حضرت امام خمینی(س) مطالبی در تأئید آن بزرگوار بیان فرمودید. بنظر شما نحوه ارتباط حضرت امام به عنوان رهبر با تودۀ مردم چگونه بود؟ مشخص سئوالم را مطرح میکنم. علت ارتباط عمیق بین مردم و رهبری را چه میدانید؟
- در فلسفه تاریخ معمولاً دو دیده کلی متفاوت وجود دارد: آنها که عقیده دارند تاریخ حاصل ایده و افکار است و آینده که باور دارند تاریخ خود ایده و افکار را بوجود میآورد. الگوی اسلامی به نظریه اول که ایده تاریخ را بوجود میآورد گرایش دارد. حضرت امام خمینیس (که رهبری محبوبترین و مردمیترین انقلاب اسلامی (که فرهنگ و سنت ایران بر آن برپاست) با مردم و عموم طبقات شدند و رهبری خود را مبنی بر پایههای مکتب و سنتی نمودند که اصول تاریخی خود را قرنهای طولانی بجهانیان عرضه کرده بود. دوم اینکه مقام علمی و روحانی ایشان همراه با مبارزات طولانی و پیگیر مشروعیت خاصی به رهبری اهداء کرده بود که در تاریخ جوامع و انقلابات بینظیر است. بعلاوه شخصیت بینظیر ایشان همراه با خودداری خودکفائی و پرهیزکاری و تقوای نادر یکبستگی روانی بین رهبر و مردم ایجاد کرده بود که در عصر ما سابقه ندارد و باید مورد مطالعه اندیشمندان و دانشمندان علوم اجتماعی و انسانی قرار گیرد. سوم اینکه ایشان توانستند مبارزه با ظلم داخلی و خارجی یعنی کشوری و جهانی را در یکپارچه آگاهانه و مسلم و بطور جامع به زبانی که همه قشرهای مردم از آن آگاهی داشته و درک کنند به مردم ایران و مسلمانان و جهانیان عرضه کنند. بعقیده من سخنوری انقلابی ایشان
فصل جدیدی در تحلیل ارتباطات اجتماعی و تئوریهای فرهنگ و اجتماع باز کرده است. بدون شک با رهبری ایشان معنی و مراحل سیاست و اخلاق، دیانت و اجتماع، عدالت و انصاف نه در ایران بلکه در سایر جوامع و ممالک اسلامی رو به تغییر است. ایشان بنیانگذار رنسانس جهانی اسلام در قرن بیستم هستند که جهشهای چندگانه خود را در دهه و قرنهای آینده آشکار خواهد کرد. علت ارتباط عمیق بین مردم و رهبری ایشان بسیار است و وقت ذکر آنها در اینجا نیست ولی اجازه بدهید این را یادآوری کنم که یکی دیگر از مهمترین نقطه بارز رهبری ایشان هماهنگی و همسانی گفتار و کردار و عمل ایشان در طول مبارزات طولانی ایشان بود. این صفت بسیار بزرگ نهاد و نمونه اعتبار و امنیت برای افراد و گروه و بطور کلی امت اسلامی بوده و هست، چیزیکه، بطور نادر در قرنهای گذشته در رهبران و افراد مشاهده کردهایم.
حضور: بنظرشما آیا زمان آن نرسیده است که کشورهای اسلامی یک خبرگزاری مستقل ایجاد کنند. فکر میکنید چه موانعی در این راه وجود دارد؟
- بعقیده من با تحولات و تغییراتی که در سیستم و نظامهای سیاسی و منطقهای دنیا بوجود آمده مخصوصاً در کشورهای اسلامی و آسیای میانه و با توجه به سقوط «دنیای دوم» سوسیالیستی و پاشیدگی نسبی «دنیای سوم» موقع آن است که ما صحبت از اتحادیه کشورهای مشترکالمنافع اسلامی بکنیم. تشکیل یک اتحادیه اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و حتی نظامی بین ممالک اسلامی از اندونزی گرفته تا الجزایر، از ازبکستان و تاجیکستان گرفته تا مرکز و جنوب آفریقا یک آرزوی امکانناپذیر نیست. بلکه در شرائط فعلی یک ایدهآل نزدیک به عمل میشود آنرا تکرار کرد ولی احتیاج به رهبری و ذکاوت و بصارت این کشورها و درایت آنها از استفاده از شرائط کنونی دارد. تأسیس یک خبرگزاری اسلامی که در آن کشورهای مختلف شرکت کنند نه تنها امکانپذیر است بلکه بعقیده من ضروری و یکی از راههای مبارزه با تهاجم فرهنگی و خبری از اروپا و امریکا و بطور کلی کشورهای باصطلاح غربی است. متأسفانه آگاهی در این امر بین ممالک منطقهای و اسلامی مخصوصاً در توجه به برنامهریزیهای اطلاعاتی بالا نیست. تأسیس چنین مؤسسهای میتواند گام قابل ملاحظهای در راه پیوستگیهای همگانی آینده بین امت اسلامی باشد.
حضور: در مورد «نظم نوین جهانی» و نقش جمهوری اسلامی ایران در این رابطه توضیح دهید.
- این باصطلاح «نظم نوین جهانی» یا بعقیده عدهای «بینظمی جهانی» حاصل تغییرات و تحولاتی است که در چند سال گذشته در سیستم جهانی بوجود آمده است. بسیاری از این تغییرات پیشبینی نشده بود ولی قسمت قابل توجهی از این تغییرات از جمله در قسمت اقتصادی و فرهنگی و نظامی سالها بود که در حال رشد و توسعه بود و میشد آنرا تشخیص داد. از جنبه ابرقدرتها سیستم بینالمللی در واقع وارد مرحله یک قطبی شده است که در آن اقتصاد و فرهنگ و بطور قابل توجهی سیستم سرمایهداری غرب حاکم است. در عین حال مناقشات داخلی و تنزل اجتماعی و اخلاقی در غرب یک مسئله غیرقابل انکار برای همه و خودشان شده است. گرچه اداره بسیاری از امور اقتصادی و مالی دنیا از دست دولتها خارج شده و بدست شرکتهای بزرگ جهانی افتاده است ولی از طرف دیگر رقابت بین این کشورها و دول جهت تسلط به بازارها زیاد شده است. از طرفی ما در دو سال گذشته شاهد ظهور حداقل 15 کشور و دولت «مستقل» جدید شدهایم. از طرفی همانطوریکه عرض کردم یک خلاء بزرگی در سیستم جهانی ایجاد شده است. در مقابل این تحولات و دگرگونیها، تنها جنبشهای آزادطلبی و مبارزه که وجود دارد و دارای یک خط و مشی معلوم و روشن است از طریق امت اسلامی از چنین کشورهائی مثل الجزیره، کشمیر و سایر نقاط اسلامی بروز میکند. جمهوری اسلامی ایران که پایهگزار این جنبش اسلامی است هم اکنون بیشتر از هر موقع دیگر مورد توجه قرار گرفته، زیرا موفقیت ایران اسلامی و نقشی که این نظام در دنیای امروز و تحولات و ساختمان آن میتواند داشته باشد، الگو و پیشقدم و نمونه سایر کشورها میتواند باشد. مثلاً توسعه روابط بین ایران و جمهوریهای سابق شوروی در آسیای میانه یا صغیر که مسلمان و با ما فرهنگ مشترکی دارند یک امر طبیعی است. کوشش برای تشکیل اتحادیههای سیاسی و اقتصادی و فرهنگی بین ایران و این کشورها قدم بزرگی در تشکیل یک نظام منطقهای و حتی جهانی آلترناتیو یا دیگری میتواند باشد. این فرصت تاریخی شاید نتواند برای مدت طولانی دیگری خود را تکرار کند. این جمهوریها علیرغم تلاش غرب که میخواهد آنها را بسوی خود بکشد به طرف ایران جلب شدهاند. علت این امر جنبه تاریخی و اقتصادی و فرهنگی و جغرافیائی و حتی استراتژی دارد که تنها ممالکی مثل ایران و برخی از کشورهای اسلامی همجوار از آن بهرهمند هستند. نه تنها جنبش انقلابی ایران برای آنها قابل توجه است بلکه منابع طبیعی از نفت و گاز گرفته تا آبهای گرم خلیج فارس تنها شاهراههائی هستند که میتواند آنها را به دنیای جدید که در حال تشکیل است ربط دهد و از آن سودمند شوند. بطور خلاصه دهه آخر قرن بیستم فرصت بسیار بزرگی است که یک سیستم اجتماعی و فرهنگی و سیاسی و اقتصادی اسلامی تحت لوای امت اسلامی بوجود آید و این خلاء کنونی را پر کند و از بین ببرد.
حضور: نظر شما در مورد مجله حضور به عنوان آرمان پاسدار اندیشه و آثار حضرت امام چیست؟ و چه رهنمودهائی در این زمینه دارید؟
پروفسور مولانا: مجله وزین حضور چند روز پیش برای اولین بار بدست من رسید و در ساعات اولیه با شور و علاقه فراوان تمام صفحات و مطالب تاریخی آنرا خواندم. پاسداری اندیشهها و آثار حضرت امام یک وظیفه جهانی است و مطالعه و پژوهش آنها یک امر واجب علمی میباشد. مجله حضور با نشر و توزیع هر چه وسیعتر و بیشتر خود میتواند مبلغ و منشاء بسیار ارزشمندی برای پژوهشگران و علاقمندان به تحقیقات در آثار و افکار حضرت امام باشد.
حضور: از اینکه دعوت ما را برای مصاحبه پذیرفتید متشکریم.