جغد
طوطی موش
نقشهی گنج
آهو نقشه
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدا هیچ کس نبود.
یک روز وقتی که برای خوردن ریشههای شیرین درخت زمین را میکند. یک پیدا کرد توی پر از شکلهایی بود که از آن سـر در نمیآورد. ، را پیـش برد و گفت: « جان تو از این چیزی میفهمی؟» هرچه به نگاه کرد چیزی از آن نفهمید. و ، را پیش بردند و گفتند: « عزیز، تو از این چیزی میفهمی؟» با دقت به نگاه کرد و گفت: «ایـن یک گنــج است. اگـر به علامتهای آن دقت کنیم راه پیدا کردن گنج را به ما نشان میدهد.»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 41صفحه 17