خوشۀ خورشید
جرعه نوشان ساقی خمخانه کو؟
آنکه پیمان بست با میخانه کو؟
ای خمارآلودگان می پرست
چلچراغ مردم میخانه کو؟
وارث پیر خرابات مغان
عارف حق، سالک فرزانه کو؟
شمع شب سوز شهیدآباد عشق
شاهد شوریدۀ پروانه کو؟
آنکه هرشب تا سحر در میکده
داشت برلب نعرۀ مستانه کو؟
آن قدح نوش خراباتی که داد
بر شراب آلودگان پروانه کو؟
عقل آمد عشق را دیوانه کرد
عاشقان! دیوانۀ دیوانه کو؟
گنج از ویرانه ها بیرون فتاد
خانه ویران گشت، صاحبخانه کو؟
عِقد پروین رشتۀ گوهر گسست
خوشه خورشید را دردانه کو؟
دل «احد» گو شو به قربانگاه دوست
تا که جان قربان کنم جانانه کو؟
احد ده بزرگی