نیمه شعبان*
زمین و آسمان از چشمۀ فیاض یزدانی
یک در کار گلریزی، یکی در پرتوافشانی
غبار تیرۀ شب، درگذشت از چهرۀ گیتی
برآمد روز عالمگیر و، عالمتاب یزدانی
برون شد آفتابی تابناک از پردۀ غیب
که مهر و مه به رخسارش کنند آیینه گردانی
فروغ صبح صادق، در طلوع نیمۀ شعبان
به میلاد امام عصر(عج) دنیا کرد، نورانی
محمد(ع) قائم آل محمد(ص) مهدی هادی
چکیدۀ عالم امکان، به تأییدات قرآنی
امام غایب قائم، ولی منتظر، صاحب
زمان را رهبری اعظم، زمین را فیض رحمانی
پناه مردم مستضعف دنیای ظلم آوا
چراغ روشن زندانیان تیه ظلمانی
امام معدلت گستر به تدبیر جهانداری
ولی آسمان شوکت، به آیین جهانبانی
چون دنیا تیره گردد، از فساد و ظلم و بدکاری
چو عالم غوطه گردد، در تباهی و پریشانی،
حضورش، شادی انگیز است، درگردونه خاکی
ظهورش، وعدۀ جق است، با آیات فرقانی
جهان را، پاک سازد، از ره و رسم ستمکاری
بشر را می رهاند، از غم و سردرگریبانی
پی احقاق امر حق، امام منتقم دارد
نشان ایزدی، تیغ علی، فرّ سلیمانی
روان تازه بخشد دین احمد(ص) را مسیح(ع) آسا
چو موسی(ع) قبطیان را بشکند، با قهر ثعبانی
مبارک باد بر مستضعفان، این روز فرخ پی
گرامی باد حزب الله را این لطف رحمانی
□
خمینی، نایب برحق مهدی، قائم غایب
طلیعه دار نهضت گشت در این روز روحانی
به سالی نوزده زین پیش در خرداد آمد
پی رفع ستم، مردانه، با فرمان ربّانی
دل پرمهرش از مظلومی اسلام خون می شد
که در آن روزها خون بود و آتش بود و، ویرانی
عیان شد آفتاب خون فشان انقلاب از قم
جهان در جنبش از فیضیّه، کانون مسلمانی
وطن آشفته، دین منسوخ، از یاسای چنگیزی
شکسته در گلو فریاد، قانون رضاخانی
اسیر دست روباهان خونخوار اتازونی
ذلیل حیله های رنگ و، وارنگ بریتانی
یکی اندیشه پرداز سیاه کاخ خناسی
یکی، هنگامه ساز پیر استبداد شیطانی
به خاک و خون کشیدند این ستمکاران شدّادی
جوانان، کودکان، پیران، در این پیکار انسانی
به رستاخیز یوم الله، روحانیت ایران
جهان خفته را کردند بیدار از گرانجانی
امام راستین، روح خدا، یعنی خمینی را
به خشم آمد دل پرمهر، چون دریای توفانی
به جان از روشنی افروخته، شمع هدایت را
به دوش پرتوان افراشته، رایات سبحانی
پی ترویج دین مصطفی(ص)، با صبر ایوبی
چو ابراهیم، اسماعیل خود را داد قربانی
نهال انقلاب از خون یوسف کرد گلناری
در این ایثار و همّت، شد به حیرت پیر کنعانی
در این اندیشه، تا آباد سازد کوخ درویشی
نهیب قدرتش افکند از پا کاخ سلطانی
در او سرچشمۀ فیاض دانشهای ادریسی
فروزان و فزاینده چو حکمتهای لقمانی
پس از عمری، ز رنج بی کران، گنجی فراهم شد
که بر مستضعفان ملک و ملت داشت ارزانی
به گفتاری که خون پیروز بر شمشیر خواهد شد
جهان را از شگفتی ساخت هم آغوش حیرانی،
که دشمن با همه قدرت، شکسته شد از این نهضت
گزیده بر لب از حسرت، سرانگشت پشیمانی
به اسلام عزیز آورد و، هدیت داد جمهوری
حراست کرد از این بنیاد چون شیر نیستانی
رهایی بخش ملک و ملتی، کز ژرف اندیشی
فلاح آورد و پاکی داد، از آلوده دامانی
□
خداوندا، به خون پاک مظلومان رزمنده
که در پیکار حق دادند جان خود به آسانی
به قدس، این قبله اول، به کعبه قبلۀ دوّم
به ابراهیم کز امر تو گشت این خانه را بانی
به سرگردانی قوم گرفتار فلسطینی
به دست کینۀ صهیون و جلّادان عبرانی
به حزب الله در خون خفته از بیداد صدامی
به جانبازان بر خاک درت ساییده پیشانی
به شیران سپر جان کرده، در روز هماوردی
به زهاد شب تاریک، در معراج روحانی
ز الطاف خدایی تا ظهور حضرت مهدی(عج)
خمینی را نگهداری، خمینی را نگهبانی
عباس مشفق کاشانی
* نیمه شعبان سال 61 با سالروز قیام 15 خرداد 1342 تقارن داشت و قصیدۀ بالا در این تاریخ و در این زمینه سروده شده است.