حساب، حساب دو دوتاست
امیرمحمد لاجورد
حتما که آدم نباید ریاضیدان باشد تا از
بعضی حسابها سر در بیاورد. برخی
حسابها خیلی روشنند. مثل حساب
دو دو تا. یا مثل حساب جمعیتی که
اینجا دعوت شدهاند. یا شامی که
قرار است بخورند. واضح و مبرهن
است که ممکن است بعضی اتفاقات
ناخوشایند روی دهد. مانند اتفاقی
که در عروسی خاله نرگس رخ داد. هنوز توی دلم مانده است.
بابا: «پس چرا چیزی نمیخوری پسرم؟»
امیر: «ممنون بابا، میل
ندارم، یعنی خیلی خیلی
میل دارم اما هر چی جا
دارم نگه داشتم برای
شام. پیشنهاد میکنم
شما هم کمتر میوه و
شیرینی بخورید...»
فکر چارهای باید کرد.
داشتم می-گفتم. از عروسی خاله نرگسام میگفتم و از اتفاق ناگواری که افتاد.
آن موقع هم شبی بود مثل امشب. میدانید چه شد؟ وقت شام، جوجه کباب به من
نرسید. غفلت کنم بعید نیست امشب هم حادثهای مانند آن شب رخ دهد و همان
بلا به سرم بیاید. نباید گذاشت تاریخ تکرار شود. نه این که فکر کنید من خیلی
اهل خوردن هستم. این حرفها نیست. ولی خب آدم دلش میخواهد دیگر.
آن هم در مورد مسائلی مانند جوجه کباب، اینجور جاها هر بابایی فکر بچهاش
است، اما بابای من را بگویید که چه حرفهای می-زند. میگوید آدم نباید برای
شکم هول بزند. میگوید دیگران بخورند مثل این است که ما خوردیم. می-گوید
مرغ هم که بخوری مثل همان جوجه است فقط مقداری بزرگتر شده است
می-گوید شکر خدا ما که نخورده نیستیم. دِ همین حرفهاست که آخرش باعث میشود تا جوجه کباب نصیب آدم نشود.
پنگوئن ماده بر روی تخم می نشیند و تا مدت 2 ماه که پرنده از تخم خارج شود، این کار را ادامه می دهد. پنگوئن نر وظیفه دارد در این مدت با صید ماهی، غذای خود و همسرش را تامین کند.
مجلات دوست کودکانمجله کودک 442صفحه 36