مجله نوجوان 222 صفحه 20

طنز چگونه با شخصیت باشیم . از راه های فرهنگی با شخصیت شدن دیگر یک انتخاب نیست بلکه تنها انتخاب است و ما در آغاز قرن بیست و یک چاره ای نداریم جز اینکه با شخصیت بشویم. با شخصیتی چیزی نیست که ژنتیک باشد یا درون خون کسی موج بزند بلکه یک مسئله کاملاً اکتسابی است. اکتسابی یعنی اینکه باید خودمان دست به کار شویم و برای خودمان کسب شخصیت کنیم وگرنه همه دنیا دلشان می خواهد توی سر ما بزنند و ما را بی شخصیت کنند از معلم و مدیر و ناظم بگیر تا رئیس و مدیر و وزیر. ما فکر می کردیم که اگر پولدار باشیم دیگر نان شخصیتمان در روغن است ولی اشتباه کردیم یا اگر بهتر بگوییم غلط کردیم زیرا یک عده از دوستان در راه کسب شخصیت در اتوبوسهای بی آر تی گیر افتاده اند و چند شبی را در کلانتری گذراندند و امروز هم روز دادگاهشان است. این عزیزان سعی کرده بودند که نوشابه های درون دستگیره های اتوبوس بی آر تی را بلند کنند ولی از آنجایی که ابزار لازم را برای این کار نداشتند از راننده اتوبوس تقاضا کردند و عاقبت کار هم که معلوم است. با توجه به این اتفاق ما به این نتیجه رسیدیم که با شخصیت شدن تنها به پول نیست و آدمیزاد باید یک جو عقل توی کله­اش باشد. آخر مگر آدم با شخصیت می رود و نوشابه های تبلیغاتی را که تویش را پر از هوا کرده اند می دزد؟! اصلاً این عزیزان حقشان بود تا رسوا شوند، ما خودمان برای با شخصیت شدن ساعتها مردم را تعقیب می کردیم تا در یک فرصت مناسب کیف با شخصیتشان را که مملو از تراول چک بود از آنها بزنیم. آن وقت این عزیزان بی عقل رفته اند یک کار مزخرف انجام داده اند اینان اگر قدری مطالعه داشتند و حداقل همین دوست نوجوانان را می خواندند می دانستند که چه چیزی را باید بدزدند و چه چیزی را نباید بدزدند. مثلاً در یک وقتی افراد برای با شخصیت شدن قالپاق ماشین می دزدیدند ولی در این روزگار دیگر این کار به درد نمی خورد چون کسی نیست که از آنها قالپاق ماشین بخرد در نتیجه آنها فقط در سطح یک اعصاب نورد عادی باقی می مانند و هرگز با شخصیت نمی شوند. البته ما نمی خواهیم ارزشهای اعصاب نوردی را زیر سوال ببریم ولی ما هم اکنون هدفی والاتر داریم و آن هم با شخصیت شدن است. مطالعه نه تنها کتاب خواندن اطلاعات شما را افزایش می دهد و همین مسئله به خودی خود می تواند شما را با شخصیت و حتی با شعور کند، اصلاً کتاب دست گرفتن نشانة شخصیت است. مثلاً وقتی شما درون اتوبوس هستید و به جای اینکه به در و دیوار و تبلیغات توی خیابان و تابلوی مغازه ها نگاه کنید یک کتاب به دست بگیرید و بخوانید می دانید چقدر شما را جلوی دیگران با شخصیت نشان می دهد. حالا هر چقدر کتابهایتان کلفت تر باشد شخصیت شما ارزنده تر به نظر می رسد. اگر هم کتاب نمی خوانید روزنامه بگیرید و با خود حمل کنید. البته روزنامه یک عیب بدی دارد و آن هم این است که دیگران هی درون آن سرک می کشند و می خواهند سر از مطالب روز دربیاورند ولی پول خرید روزنامه ندهند، امّا به هر حال همین که شما یک چیزی در مکانهای عمومی بخوانید خوب است و می تواند شما را با شخصیت نشان دهد. چون ممکن است شما نتوانید کفش طلایی رنگ مارکدار بپوشید و با لباس شب رنگ دار ورزشی با دوستانتان به پیاده روی بروید ولی می توانید با در دست داشتن یک روزنامه، کتاب یا مجله و حتی یک مجلة دوست نوجوانان که ترجیحاً چاپ سال گذشته باشد شخصیت خود را تضمین کنید. لپ تاپ داشتن کامپیوتر دیگر از یک مورد با شخصیتی خارج شده است و امروزه روز این لپ تاپ هستند که شخصیت شما را تضمین می کنند. لپ تاپ هر چقدر که از حال استاندارد خارج باشد شخصیت شما را تضمین تر می کند. مثلاً اگر ما در نظر دوست نوجوانان سال پنجم / شماره 10 پیاپی 222 / 30 خرداد 1388