
قطب،
6 ماه شب، 6 ماه، روز
سینا کلهر
شاید بسیاری از ما فقط دو حرکت از حرکات زمین را بشناسیم. این دو حرکت یعنی حرکت وضعی و حرکت انتقالی جزو حرکات اصلی زمین هستند اما حرکات دیگری هم در گردش زمین به دور خورشید وجود دارد که به آن مجموعه حرکات فرعی میگویند یکی از این حرکات فرعی، حرکت پاندولی یا الاکلنگی است. حرکت پاندولی یک حرکت فرعی است که شامل حرکت محور اصلی زمین به شکل پاندولی در یک دامنه (Range) چند درجهای است که همین امر باعث دور شدن یا نزدیک شدن یکی از قطبین به خورشید میشود. پس، هرگز، هر دو قطب نمیتوانند هم زمان، روز یا شب باشند. جالب است بدانید علاوه بر قطبها که در سال، شب و روز مساوی دارند، استوا هم در شبانهروز، 12 ساعت شب و12 ساعت روز دارد. در استوا، شبها به شدت سرد و روزها به طور نابود کنندهای گرم است.
اغلب ما درخششهای سبز، فسفری، نارنجی یا سفید چشمهای حیوانات را در تاریکی هوا دیدهایم. راستی چرا چشمهای حیوانات، شبها میدرخشند و چرا چشمهای ما این ویژگی را ندارند؟ اگر
سعی کرده باشید از گربهای عکس بگیرید، حتماً واکنش چشمان او را در برابر نور فلاش دوربین، عکستان را خراب کرده است. «تاپتوم لوسیدوم» یا فرش درخشان، یک لایه انعکاسی آینه مانند است که در چشم حیوانات وجود دارد ولی چشم ما فاقد آن است. کاربرد این لایه در چشم حیوانات، حساس کردن اعصاب بینایی آنان نسبت به نور بسیار کم است بنابراین آنها میتوانند در تاریکی که ما نمیتوانیم چیزی ببینیم به راحتی اشیا و محیط اطرافشان را تشخیص دهند. این خصوصیت بیشتر در مورد شکارچیان شب یعنی حیواناتی که زندگی شبانه دارند و شبها بیدارند و شکار میکنند، صادق است. همین طور دلفینها که در آبهای عمیق زندگی میکنند با کمک فرش درخشان
چشمهایشان میتوانند در تاریکی، اعماق آبها را ببینند. رنگی که به ما منعکس میشود، انعکاس دانههای رنگی است که در چشم حیوانات وجود دارد و به خاطر تفاوت رنگهای این
دانههای رنگی، ما این درخشش شبانه را به رنگهای مختلفی میبینیم. شاید اگر با دوربین اتوماتیک و فلاش آن از دوستان و فامیلتان عکس گرفته باشید، متوجه نقطه قرمزی که در مرکز چشمها میافتد شده باشید. به وجود آمدن این قرمزی به خاطر وجود لایه انعکاسی نیست چون چشم انسانها فاقد این لایه انعکاسی است بلکه این قرمزی، همان رگهای خونی درون چشم ما هستند که نور قرمزشان در اثر نور شدید فلاش در نقطه شفافی که عدسی چشممان قرار دارد، منعکس میشود و منشاء آن پرده انتهای چشم یعنی شبکیه و رگهای خونی آن است.
درخششهای شبانه
موضوع انشا: شب
شب موزوع سختی است. مامان من پرستار است و امشب شبکار است برای همین من نمیتوانم از او کمک بگیرم و زرفها ر ا
بشورم و او هم مشقهایم و انشایم را بنویسد. من رفتم توی حیاتمون که شب بودش مثلا توی مهیت قرار بگیرم و از روی شب درباره
شب بنویسم ولی تاریک بودش و جز اینکه یک بچه سوسک توی شلوارم رفت هیچی آیدم نشد. هالا در خونه ما و خونه همکلاسیهایم شب
است ولی شب ماها با هم خیلی فرق دارد. مصلا علی که پدرش فقیر است حتما شام نخورده و خانهشان سرد است پس شبش بد
است و امید که پدرش میوهفورش است و مامانم میگوید خانهشان خیلی گرم و بزرگ است حتماً شام خورده و شبش خوب است و
من که شام خوردهام ولی انشا ننوشتهام شبم متوست است. من درباره شب هیچی به مقزم نمیرسد توی کتاب لقت هم دادم خاهرم
شب را پیدا کرد. آنجا اسم یک عالمه موجود بود که فقط مال شب بودند مثل شباهنگ و شبتاب و شباویز و شبپره و شببود و یک
آلمه اسمهای سخت دیگه که معنیهاشون هم جلوشون بود و سخت بود و نفهمیدم خوب بدید آنها درباره شب انشا بنویسند. اِهه!
مجلات دوست نوجوانانمجله نوجوان 10صفحه 21