مجله نوجوان 10 صفحه 9

در مکتب درس و بحث امام به عنوان مدرس حوزه علمیه، شاگردان بسیاری را تربیت کرده­اند و کیفیت درس امام بسیار جالب و عالی بود. اولاً با مقدمات مناسب درس را شروع می­کردند. ثانیاً مطالب را زنجیروار و پیوسته بیان می­کردند که این کار، نوشتن را راحت می­کرد. ثالثاً مشکلات بحث و درس را با بیانی ساده و روان بیان می­کردند زیرا خداوند بیان شیوا و مناسبی به ایشان داده بود. از همه مهم­تر، موقعیت هر عالمی را به جای خود حفظ می­کردند اما این سبب نمی­شد که انتقاد علمی به مباحث آنها نداشته باشند. مثلاً در یکی از مباحث «بیع» (خرید و فروش) که مرحوم آیت الله کمپانی آن را به صورت فلسفی بیان نموده بودند، امام شدیداً اعتراض داشتند و می­فرمودند: «نباید در مباحثی فقهی که برخاسته از ظواهر آیات و روایات است، مسایل فلسفی را داخل کنیم.» همین طور اضافه می­کردند: «ما طوری باید آیات و روایات را تجزیه و تحلیل کنیم که گویی اصلاً فلسفه نخوانده­ایم و از آن اطلاعی نداریم.» داغدارترین لاله تو از سخاوت سیّال باغ می­آیی تو از وسیع گلستان داغ می­آیی تو آن پرنده این آسمان سرسبزی که با بهار به ترمیم باغ می­آیی شب غلیظ در این کوچه­ها نمی­پاید در آن دمی که تو با چلچراغ می­آیی تو مشکل دل ما را به آب­ها گفتی تو مثل نور به نشر چراغ می­آیی تو داغدارترین لاله شب پیری که از وسیع گلستان داغ می­آیی سلمان هراتی