سخنرانی
زمان: 24 فروردین 1358 / 15 جمادی الاول 1399
مکان: قم
موضوع: اظهار تأثر از فجایع گنبد
حضار: خانوادۀ شهدای گنبد
[در این دیدار ابتدا مادر یکی از شهدا سخنانی ایراد کرد که خلاصۀ آن در زیر آمده است:
ای امام! ما در گنبد هیچ امنیت نداریم، ناموس و مالمان در خطر است. من دختر چهارده ساله ام را در آنجا گذاردم تا به حضور شما برسم. وقتی حرکت می کردم دخترم گفت: مرا هم به خدمت امام ببر، مرا به چه کسی می سپاری؟ آیا من از خود و ناموسم چگونه دفاع کنم؟ ای رهبر! من شرم دارم بگویم که مادری با گریه می گفت در جلوی روی من این گروه جنایتکار به دخترم تجاوز کرده و سر از بدن او جدا کردند.]
بسم الله الرحمن الرحیم
جوانهای شما جوانهای ما بودند
ای مادر! برای من مرگ بهتر از این است که این مصیبتها را بشنوم. ای مادرها و خواهرهای من! جوانهای شما جوانهای ما بودند. مولا امیرالمؤمنین ـ سلام الله علیه ـ برای ربوده شدن یک خلخال از پای یک کسی که یهودیه بود فرمود که اگر انسان بمیرد بهتر از این است که بشنود این را. من اگر بمیرم بهتر از این است که [این مصیبتها را بشنوم]. ای مادرها و خواهرهای من! ای برادرهای من! اسلام از این شهیدها بسیار داشته است. پیغمبر اسلام در جنگهای مختلف شهدا داده است، امیرالمؤمنین ـ سلام الله علیه ـ در جنگها عزیزها از دست داده است. سیدالشهداء ـ سلام الله علیه ـ خود و تمام عزیزانش را از دست داد. شهدای شما با آنها ان شاءالله محشورند. اگر در راه اسلام باشد غم نیست؛ ما
همه باید در راه اسلام شهید بشویم. اسلام عزیزتر از هر چیز است. من راجع به مصیبتهایی که به شما مادرها و خواهرها وارد شده است بسیار متأثرم به طوری که نمی توانم دیگر صحبت کنم.
من مطالب شما را با دولت در میان می گذارم و امیدوارم که ان شاءالله امنیت آنجا برقرار بشود و شما با برادران سربازتان و برادران پاسداران با هم دست به هم بدهید و این اشرار را از آن ناحیه عقب بزنید.
خداوند همۀ شما را سعادت بدهد، خداوند شهدای شما را رحمت کند، خداوند به شما صبر عنایت کند و به همۀ شما صبر و سعادت عنایت کند.
والسلام علیکم و رحمة الله