گفتگو
زمان: 28 بهمن 1357 / 19 ربیع الاول 1399
مکان: تهران، مدرسۀ علوی
موضوع: غلبۀ ایمان بر قدرتهای شیطانی
حضار: یاسر عرفات ـ هانی الحسن و چند تن از مقامات فلسطینی ـ خمینی، سیداحمد ـ یزدی، ابراهیم
امام: انقلاب ما هر چه هم که قوه های مادی اش کم باشد، این معنویتْ اسباب پیشرفت می شود. و لهذا یک قدرت شیطانی عظیمی که پشتوانۀ آن و پشتیبان آن ابرقدرتها بودند و آنها مجهز به همۀ جهازات شیطانی بودند، و ملت ما مشت داشت و خون، این مشت و این خون غلبه کرد بر تمام این قدرتهای شیطانی و بر ابرقدرتها، که قبل از این غلبه از شاه پشتیبانی می کردند و اظهار وفاداری می کردند. این قوّت ایمان ملت ما باعث شد که با مشت و خون بر همۀ اینها غلبه کرد. و رمز این پیروزی، بعد از اینکه قوّت ایمان در کار بود، همان قوّت ایمان باعث شد که آن رمز حقیقی، که عبارت از وحدت کلمۀ ملت ما در این امر بود، موجب غلبه شود. این ثوره چون اسلامی بود و انسانی، مثل برق در تمام اقطار ایران، از آن دهکده های دورافتاده تا مرکز سرایت کرد و [به ]همۀ اقشار ایران [رسید] و به واسطۀ همین وحدت کلمه بود که نتوانست این قوای شیطانی مقاومت کند، و سنگر را یکی پس از دیگری تحویل داد.
و البته الآن مشکلات ما خیلی زیاد است... مملکت ما را غارت کردند. همۀ آثار تمدن را اینها واژگونه در این مملکت پیاده کردند، با اسم «تمدن بزرگ» فرهنگ ما را عقب زدند، و به اسم «پیشرفت» کشاورزی ما را بکلی از بین بردند، و به اسم «آزادی» آزادیهای تمام مطبوعات ما و محالّ تبلیغاتی ما را مختنق کردند. و یک مملکت آشفته ای الآن به ارث به ما رسیده است که همه جای آن خراب است و باید از سر، از نو
ساخت. لکن به فضل خدا چون مطلبْ مطلب الهی است، و آنطور که من احساس می کنم خداوند اراده اش تعلق گرفته است که مستضعفین را غلبه بدهد، تمام اقشار ملت همراهند که با مشکلات مبارزه کنند. و ما مشکلاتمان را ان شاءالله به واسطۀ همت ملتمان رفع خواهیم کرد.و من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که ملت برادر ما، فلسطین را بر مشکلات خودش غلبه دهد. ما با آنها برادر هستیم. و من از اولی که این نهضت، قبل از پانزده سال که ابتدای این نهضت بود، راجع به فلسطین، در نوشته ها و گفته ها راجع به فلسطین و راجع به جنایاتی که اسرائیل در آن حدود کرده است همیشه متذکر می شدم. و الآن هم ان شاءالله بعد از اینکه ما از این غائله فارغ بشویم، همان طوری که آن وقت در کنار شما بودیم حالا هم در کنار شما هستیم. و امیدواریم که همه با هم مثل برادر با مشکلات مقابله کنیم. من از خدای تبارک و تعالی عزت اسلام و مسلمین و رجوع «قُدْس» به برادران خودمان را می خواهم.
[یاسر عرفات: من از بدبختی آنجا متولد شدم یا از خوشبختی آنجا متولد شدم، و آنجا وطن من است. این حکم تقدیر بوده که در آنجا متولد شدم. این معنایش این نیست که من مسئول بیت المقدس هستم؛ مسئول آزاد کردنش همۀ شما هستید. مسئولیت شما بعد از این پیروزی بزرگ در ایران بیشتر از مسئولیت من است که در بیت المقدس متولد شدم. من غیر از خونم چیزی ندارم که در راه آزادی قدس بدهم ولی شما با این پیروزی بزرگ، همچو امکانات عظیمی را در اختیار دارید. و شما باید کاری کنید تا همه در قدس نماز بخوانید. (ان شاءالله ) پرچم فلسطین چنانکه در ایران برافراشته شد، هرگز نخواهیم گذاشت که در فلسطین برافراشته نگردد. بگین دربارۀ پیروزی شما مطلب مهمی گفت: «دوران تاریکی در اسرائیل پیش آمده».]
امام: ان شاءالله .
[عرفات: اینک زلزله در گرفته؛ و زلزله به ما نزدیک شده و یا رسیده، و ما رَمَیْتَ اِذْ رَمَیْتَ وَ لکِنَ الله رَمی. من در جواب دایان و بگین گفتم که تو می توانی بروی یک پشتیبان انتخاب بکنی و تکیه به امریکا
بدهی؛ ولی من هم می توانم پشتیبان پیدا کنم؛ و این پشتیبان را پیدا کرده ام و تکیه به ملت ایران به رهبری حضرت آیت الله العظمی موسوی الخمینی دادم.]
امام: شاه هم تکیه کرده بود بر امریکا و انگلیس و چین و اسرائیل و همۀ اینها. لکن تکیه گاهها سست است. آن تکیه گاهی غیرسست و سنگین و مستحکم است که خدا باشد. خدا تکیه گاه است. و من به ایشان [یاسر عرفات] و به ملت خودم و به ملت ایشان این توصیه را می کنم همیشه، به اینکه همیشه خدا را در نظر داشته باشند و نظر به این قدرتها نداشته باشند؛ اعتماد بر مادیات نکنند بلکه اعتماد بر معنویات بکنند. قدرت خدا فوق همۀ قدرتهاست. و لهذا ما دیدیم که ملتی که مستضعف بود و هیچ نداشت بر تمام قوا غلبه کرد، و ان شاءالله می کند. و ما از هیچ چیز نمی ترسیم وقتی که با خدا باشیم؛ برای اینکه اگر کشته بشویم و با خدا باشیم سعادتمندیم و اگر بکشیم هم سعادتمندیم.
[عرفات: در سال گذشته نیروهای بزرگ اسرائیل به جنوب لبنان فرستاده شد برای سرکوب مردم فلسطین و مردم مسلمان جنوب لبنان. جنگجویانی که در برابر این واحدهای جنگی بزرگ مقاومت کردند از دو هزار تجاوز نمی کردند. در برابر آنها 65 هزار سرباز اسرائیلی بود! چه نیروهای ذخیرۀ پشت جبهه، و نیروهایی که وارد معرکه کردند. معتقد بودند که در دو ساعت اینها را از بین می برند. خیلی به تنگنا افتادیم. من در نهایت شدت گفتم: خدایا! اگر این دسته از مردم کشته شوند، تو را در این منطقه پرستنده ای نخواهد ماند. و دیدم که پیروزی فرا رسید. آن آقای برژینسکی که گفت: خداحافظ سازمان آزادیبخش تو رفتنی هستی، رفتی. دیدیم که خدا پیروزی بزرگی به ما عطا کرد و یک سال پس از پیروزی ما در جنوب لبنان، که پیروزی ساده و کوچکی بود، پس از گذشت یک سال، بزرگترین پیروزیها را به دست آوردیم اینجا: جاء الْحَقُّ وَ زَهَقَ الباطِلُ اِنَّ الباطِلَ کانَ زَهُوقاً. ما ترس به دل دشمن افکنده ایم. وقتی بگین این حرف را می گوید که «دورۀ تاریکی برای ما آغاز شده» خیلی معنا دارد. این دلیل وحشتشان است. کیسینجر وقتی می گوید: «بزرگترین حادثه ای که بعد از جنگ جهانی دوم اتفاق افتاده، پیروزی انقلاب ایران بوده»، این خطرناک بودن پیروزی انقلاب اسلامی ایران برای امریکا در چه رابطه است! اگر امریکا در ایران اقداماتی را که در ویتنام انجام داده انجام ندهد، جنبش انقلابی ایران امتداد پیدا می کند تا به اسرائیل برسد. دیروز این را کیسینجر گفته. از این حرف می توانیم بفهمیم که
چقدر خطرناک است برای مصالح امریکا در منطقه. و از زبان خود دشمن می شود فهمید که حقایق وضع ما چگونه است. وقتی که من به بغداد آمدم، به سران کشورهای عربی در بغداد ـ حکام عرب ـ گفتم که کمترین حرفی که از حکام عرب من شنیدم این بود که شما چه کار دارید به کار ایران؟! شما چه کار دارید به آیت الله العظمی خمینی؟! این کمترین حرفی بوده که می زدند. دیگران می گفتند که مصالح شما با وجود شاه تأمین می شود! شاه را داشته باشید، مصالحتان شاید بهتر تأمین بشود. آخرین بار در یک دیدار از کشورهای خلیج، چند روز پیش از پیروزی شما حکام خلیج می گفتند که اطلاعاتی که به ما رسیده این است که بختیار پیروز می شود؛ و امریکایی ها بختیار را می توانند نگاه دارند در مقابل ایران.]
امام: همۀ حسابهایی که دولتهای بزرگ کرده اند، همه خطا از کار درآمد، برای اینکه یک مسئلۀ الهی بود.
[عرفات: وَ مَکَرُوا وَ مَکَرَالله ُ وَالله ُ خَیْرُالْماکِرینَ.]
امام: و این حسابها هم که می کنند، و بعدها می خواهند بکنند، آنها هم خطا از کار در می آید.
[عرفات: آنها می گویند زلزله ای رخ داده؛ ما می گوییم که انفجار نور روی داده. ما می گوییم دورانی که امت ما و منطقۀ ما آزاد و مستقل باشد فرا رسیده. مشکلات زیادی هست در پیش ولی در عین حال خوشبین هستم به آینده. و در برابر شما جهاد بزرگتر و کوششهای خسته کننده تری در پیش است. تجدید بنای جامعه سخت تر است از جنگیدن و پیروز شدن. شاه اینجا را خراب کرده.]
امام: ما امیدمان به خداست و مأیوس از خدا نیستیم؛ و بر مشکلات به امید خدا غلبه می کنیم. و به مادیات این نظر را نداریم؛ غلبه را با مادیات نمی دانیم. غلبه با معنویات است. و مادامی که شَعْبِ ما به خدای تبارک و تعالی اتکال بکنند، پیشرفت خواهند کرد. و اگر خدای نخواسته انحراف پیدا شد، زوال برای همه هست.
[عرفات: من فکر نمی کنم که توطئه های دشمن پایان یافته باشد. وقتی که سیل حوادث را از نظر می گذرانیم، به یقین می یابیم که دشمن رها نمی کند که دژی به این آسانی سقوط کند.]
امام: او می خواهد نکند، لکن خدا برخلاف او ان شاءالله عمل می کند.
[عرفات: اگر چه من الآن خنده بر لب دارم، ولی قلبم خون می چکد برای کشتارهایی که در ایران شده.]
امام: ان شاءالله قلب شما هم فراخ می شود.
[عرفات: خدا شاهد است که من در عمرم هیچ شادی ای به خودم ندیدم مثل شادی ای که به خودم دیدم وقتی که شما پیروز شدید.]
امام: ان شاءالله خداوند حفظ کند مسلمین را ان شاءالله .
[یکی دیگر از فلسطینی ها: در لبنان شلیک تیر هوایی به علامت شادمانی ممنوع است؛ بیش از یک سال است که در لبنان ممنوع است؛ مخصوصاً فرماندۀ کل نیروهای آزادیبخش فلسطین دستور داده اند هیچ کس هیچ فشنگی را به هدر ندهد، به هیچ مناسبتی؛ یکباره سراسر لبنان آتش شد! ابوعمار برای اولین بار خودش پنج تیر شلیک کرد، و خود این قانون را شکست به نشانۀ شادمانی! بی شک دهکده های جنوبی لبنان و منطقه های شیعه نشین را با بمباران هوایی خواهند کوبید. بگین به علت حوادث ایران غمزده و غمگین است. خداوند ان شاءالله جنوب را در برابر بمباران مهاجمان اسرائیل حفظ بکند. دولتهای عرب نیروهایش را حفظ بکند. ان شاءالله حضرت آیت الله العظمی خمینی و ملت ایران آنها را حفظ می کند.]
امام: امیدواریم که خداوند حفظ کند.
[عرفات: درست است که اسرائیل دوستانی دارد، اما ما هم برادران و دوستانی داریم.]
امام: ما اعتمادمان به خدای تبارک و تعالی است.
[عرفات: هفتۀ گذشته آغاز دوران تازه ای بود.]
امام: ان شاءالله .