متفکر بود و اهل سیاست. سیاستش به روز بود. شجاع بود و بی باک. مقابل حرف زور می ایستاد. می خواست شاه مقابلش باشد یا وزیر، برایش فرقی نداشت. قبای کرباسی می پوشید و روی زیلویی می خوابید. او مدرس بود.
امام در عین آرامش و صلابت فرمود: ریشه اجانب باید روزی از این کشور کنده شود که موجب اذیت و آزار مردم کشورم نشوند؛ و سپس درآن فرصت کوتاه به نمازشب ایستادند.
روزى مرحوم آقاى بروجردى ، مرحوم آقاى حجت ، مرحوم آقاى صدر، مرحوم آقاى خوانسارى ، رضوان اللَّه علیهم، براى مذاکره در یک امر سیاسى در منزل ما جمع شده بودند. به آنان عرض کردم که شما قبل از هر کار تکلیف این مقدسنماها را روشن کنید.
در پی سخن امام به این مضمون که «بروید تحکیم وحدت کنید» دانشجویان مسلمان در شهریور ۵۸ گردهم آمدند تا شیوه های وحدت و تشکل یافتن در قالب اتحادیه ای فراگیر را به بحث بگذارند.
من عاشق امام بودم و از لحاظ روحی خیلی به ایشان نزدیک بودم معمولا این ماموریت های دشوار به من واگذارمی شد.
چهره ایران امروز گلگون است... آرى این چنین است راه امیر مؤمنان على و سرور شهیدان امام حسین. اى کاش «خمینى» در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع براى خداى تعالى کشته مى شد.
واقعاً پیدا بود که این امید در همه هست که حالا اگر امروز نشد، فردا خبری می شود. اما نشد و همچنان نشده است....
در پایگاه دفتر حفظ و نشر آثار رهبر معظم انقلاب آمده است که امام(س) شخصا از میدان سعیدی قم تا صحن حرم مطهر حضرت معصومه (س) پیکر شاگرد خویش را تشییع کردند؛ این گونه تجلیل در سیره عملی امام(س) بی نظیر است و خود مؤید عظمت شخصیت حاج مهدی عراقی است.
در ابتدای انقلاب نیز که به دلیل انتقال قدرت با ضعف دولت مرکزی مواجه بودیم، برخی از مناطق قومیتی دچار ناآرامی و بحران شد و گروه های قومی که عمدتا نیز از پشتوانه های خارجی برخوردار بودند، در راستای اهداف تجزیه طلبانه خودشان اقداماتی را انجام می دادند
دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هموطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید. من گمان نمى کنم هیچ مسلمانى بلکه انسانى دست به چنین فاجعه وحشیانه اى بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نموده اند و خوى درندگى و وحشیگرى، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد.
تصویر امام را بچه ها خودشان کشیده بودند. بعضى از بچه ها قبل از اسارت عکسى از امام را پیش خود نگه داشته بودند. این عکس را، به صورت نوبتى، هر شب یک نفر نگه مى داشت.
شما این صلواتی را که می فرستید منظورتان ورود من است یا آنکه این صلوات برای رسول بزرگوار اسلام است؟ اگر برای رسول اکرم(ص) صلوات می فرستید، این صلوات را یک وقت دیگری بفرستید و اگر چنانچه برای من است که وارد مسجد می شوم من راضی نیستم!
سپس درب بالکن باز شد. امام آمد، آری امام خودش بود، باورمان نمی شد. همه امام را در قله دیدند. کوه نور بود و او قله اش، و اینک دیدار با قله نور، پیر جماران.
«خوارج» که پینه بسته بود پیشانىشان از شدت طول سجده لکن حق را کشتند.(صحیفه امام ، ج 7، ص 456)
امام خمینی(س) در حکمی شرعی رزمندگان مجاهد را مسافر خوانده بودند و بر همین اساس از نظر شرعی نیز مشکلی برای روزه نگرفتن رزمندگان وجود نداشت.
رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، به روایت مذاکره اش با امام و جلسه مسئولان عالی رتبه با رهبر فقید جمهوری اسلامی برای پایان جنگ پرداخت.
بر اساس اسناد موجود در گزارش های ساواک می توان به میزان وحشت رژیم ستمشاهی از تصاویر حضرت امام خمینی(س) پی برد.
صبح ها بعد از نماز می نشست و دعا می کرد؛ معنویتش خیلی بالا بود. یک روز بعثی ها ریختند داخل و همه را زدند؛ به پیرمرد گفتند: «تو اینجا چه می خوانی؟» او گفت: «به کوری چشم دشمنان برای امام خمینی رهبر عزیزم دعا می کنم».
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.