همیشه علما و زعمای اسلام ملت را نصیحت به حفظ آرامش‏‎ ‎‏می کردند. خیلی از زمان «میرزای بزرگ»، مرحوم «حاج میرزا محمد‏‎ ‎‏حسن شیرازی» نگذشته است؛ ایشان با اینکه یک عقل بزرگ متفکر‏‎ ‎‏بود و در سامره اقامت داشت، در عین حالی که نظرشان آرامش و‏‎ ‎‏اصلاح بود، لکن وقتی ملاحظه کردند برای کیان اسلام خطر پیش‏‎ ‎‏آمده است و شاه جائر آن روز می خواهد ‏‏[‏‏به‏‏]‏‏ وسیلۀ کمپانی خارجی،‏‎ ‎‏اسلام را از بین ببرد، این پیرمرد که در یک شهر کوچک نشسته و‏‎ ‎‏سیصد نفر طلبه بیشتر دورش نبود، ناچار شد سلطان مستبد را نصیحت‏‎ ‎‏کند. مکتوبات او هم محفوظ است. آن سلطان گوش نمی داد و با‏‎ ‎‏تعبیرات سوء و بی ادبی به مقام شامخ عالم بزرگ رو به رو شد تا آنجایی‏‎ ‎‏که آن عالم بزرگ مجبور شد یک کلمه بگوید که استقلال برگردد.

‏‏یکی از خصلت های ذاتی تشیع، از آغاز تاکنون، مقاومت و قیام در برابر‏‎ ‎‏دیکتاتوری و ظلم است که در تمامی تاریخ شیعه به چشم می خورد؛‏‎ ‎‏هر چند که اوج این مبارزات در بعضی از مقطع های زمانی بوده است.‏‎ ‎‏در صد سال ‏‏[‏‏اخیر‏‏]‏‏ حوادثی اتفاق افتاده است که هر کدام در جنبش‏‎ ‎‏امروز ملت ایران تأثیری داشته است: انقلاب مشروطیت، جنبش‏‎ ‎‏تنباکو و... قابل اهمیت فراوان است.

‏‏این صد سال اخیر را وقتی ما ملاحظه کنیم ـ جلویش هم همین طور‏‎ ‎‏بوده؛ ما این صد سال اخیر را که ما ملاحظه کنیم ـ هر جنبشی که واقع‏‎ ‎‏شده است از طرف روحانیون بوده است بر ضد سلاطین. جنبش‏‎ ‎‏تنباکو به ضد سلطان آن وقت بود.‏

‏‏قضیۀ تنباکو، در زمان مرحوم میرزا، به این ها فهماند که با یک فتوای‏‎ ‎‏یک آقایی، که در یک ده در عراق سکونت دارد، یک امپراتوری را‏‎ ‎شکست داد و سلطان وقت هم با همه کوششی که کرد برای اینکه‏‎ ‎‏حفظ کند آن قرارداد را نتوانست حفظ بکند؛ و مردم ایران قیام کردند‏‎ ‎‏و شکستند آن پیمانی که آنها داشتند. این یک تجربه ای شد برای آنها‏‎ ‎‏که ببینند یک آقایی در یک ده وقتی یک کلمه می نویسد که «امروز‏‎ ‎‏استعمال تنباکو در حکم محاربه با امام زمان است» و این موجش‏‎ ‎‏می آید همۀ ایران را فرامی گیرد، به طوری که شاه مستبدّ با آن قدرت را‏‎ ‎‏می کوبد، قلم این آقا می کوبد آن سرنیزه های آن روز را، اینها فهمیدند‏‎ ‎‏باید این قدرت را بگیرند. تا این قدرت زنده است نمی گذارد که اینها‏‎ ‎‏هر کاری دلشان می خواهد بکنند.

‏‏در این صد سالۀ اخیر آنی که معارضه کرده با سلاطین وقت، ابتدایش‏‎ ‎‏از روحانی شروع شده. قضیۀ تنباکو ابتدایش از روحانیون ایران و‏‎ ‎‏عراق و از مرحوم میرزا فتوا بود؛ و از علمای تهران قیام و عمل. البته‏‎ ‎‏مردم هم به این ها علاقه داشتند و دنبال این ها را می گرفتند و کارها را‏‎ ‎‏انجام می دادند.

‏‏آن نصف سطر میرزای شیرازی ـ رضوان الله علیه ـ مملکت ما را از تو‏‎ ‎‏حلقوم خارجیها بیرون کشید: «الیوم استعمال دخانیات حرام است،‏‎ ‎‏معارضه با امام زمان است». این یک کلمه، یک ملت را وادار کرد که‏‎ ‎‏مخالفت کند.

(تاریخ معاصر ایران از دیدگاه امام خمینی (س)، ص:۲۳ تا ۲۵)

 

. انتهای پیام /*