متفکر بود و اهل سیاست. سیاستش به روز بود. شجاع بود و بی باک. مقابل حرف زور می ایستاد. می خواست شاه مقابلش باشد یا وزیر، برایش فرقی نداشت. قبای کرباسی می پوشید و روی زیلویی می خوابید. او مدرس بود.
از نجف کاروانی شامل حدود 80 دستگاه ماشین که سرنشینان آن را علما و روحانیون و تعدادی از مردم نجف تشکیل می دادند در قریه «خان نص» در 80 کیلومتری کربلا به استقبال امام آمدند. شهر نجف به مناسبت ورود امام جلوه دیگری داشت...
یکی از ویژگی های ممتاز حضرت امام خمینی(س)، پرهیز ایشان از تعریف و تمجیدی بود که از وی می شد. ایشان با اظهارات غلوآمیز و موقعیت تراشی های نابجا در مسائل اجتماعی ولو برای شخص خود برخورد می کرد...
دکتر مرادی نیا از نگارش «روزشمار کامل زندگی امام خمینی(س)» خبرداد و گفت: اگر به صورت تمام وقت، روی این اثر کار کنم، حداقل یک سال زمان باید صرف شود تا کار به نتیجه برسد.
محمدجواد مرادی نیا از تدوین آلبوم اسناد و تصاویر آقا مصطفی مجتهد کمره (پدر حضرت امام خمینی) تا بهمن ماه خبر داد و گفت: قرار است در بهمن ماه که سالروز شهادت پدر حضرت امام است، همایشی به منظور بزرگداشت ایشان برگزار شود و این اثر در آن همایش عرضه می شود.
در هنگام ورود آیت الله خمینی به کاظمین، ایشان از سوی دکتر موسی آیت الله زاده اصفهانی، فرزندان مرحوم عبدالهادی شیرازی و فرزندان آقای خویی مورد استقبال قرار گرفت. در عصر روز پنجشنبه 15 مهر آیت الله خمینی به طرف سامرا حرکت کردند و در مدرسه شیرازی سامرا از او جهت صرف چای دعوت به عمل آمد
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بخشی از اصلاحات مورد نظر شاه و آمریکا بود که نمودهای ضد دینی صریح و روشنی داشت. در این لایحه، از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان، قید اسلام حذف، و به جای سوگند به قرآن نیز سوگند به کتاب آسمانی قید شده بود و به زنان هم حق انتخاب شدن و انتخاب کردن داده شده بود شاه که قصد داشت آخرین تیر خلاص را بر استقلال نیم بند ایران وارد آورد به سد محکمی چون خمینی برخورد...
از مطرح شدن ازدواج آقا در منزل قم آقاى ثقفى تا خواستگارى رسمى در منزل تهران ایشان، ده ماه آقاروح الله در انتظار بله گفتن قدس ایران بود. پس از بله گویان همه چیز به سرعت پیش رفت. بقیۀ ماجرا را از زبان یارآفتاب شنیدن خوشتر است: عقد مفصل نبود. آقا جانم در اتاق بزرگ اندرون به نام تالار نشسته بود و گفت قدسى جان بیا! من از مدرسه آمده بودم و چون بىچادر پیش ایشان نمىرفتم چادر خواهر کوچکم را انداختم سرم و رفتم پیش آقاجانم.
با اینکه حضرت امام در آغاز زعامت مراجع ثلاث حدوداً در سن 34 سالگی اند، ولی از موقعیت علمی و جایگاه شخصیتی و اجتماعی بالایی برخوردار بودند و ارتباط نزدیکی با آیات ثلاث داشتند.
اول مهر ماه 1357، بیت امام در نجف اشرف توسط ماموران امنیتی عراق محاصره شده و ایشان از هرگونه فعالیت سیاسی و تبلیغی بر علیه رژیم شاه، منع شدند.
امام در عین آرامش و صلابت فرمود: ریشه اجانب باید روزی از این کشور کنده شود که موجب اذیت و آزار مردم کشورم نشوند؛ و سپس درآن فرصت کوتاه به نمازشب ایستادند.
روزى مرحوم آقاى بروجردى ، مرحوم آقاى حجت ، مرحوم آقاى صدر، مرحوم آقاى خوانسارى ، رضوان اللَّه علیهم، براى مذاکره در یک امر سیاسى در منزل ما جمع شده بودند. به آنان عرض کردم که شما قبل از هر کار تکلیف این مقدسنماها را روشن کنید.
در پی سخن امام به این مضمون که «بروید تحکیم وحدت کنید» دانشجویان مسلمان در شهریور ۵۸ گردهم آمدند تا شیوه های وحدت و تشکل یافتن در قالب اتحادیه ای فراگیر را به بحث بگذارند.
من عاشق امام بودم و از لحاظ روحی خیلی به ایشان نزدیک بودم معمولا این ماموریت های دشوار به من واگذارمی شد.
چهره ایران امروز گلگون است... آرى این چنین است راه امیر مؤمنان على و سرور شهیدان امام حسین. اى کاش «خمینى» در میان شما بود و در کنار شما در جبهه دفاع براى خداى تعالى کشته مى شد.
واقعاً پیدا بود که این امید در همه هست که حالا اگر امروز نشد، فردا خبری می شود. اما نشد و همچنان نشده است....
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.