متفکر بود و اهل سیاست. سیاستش به روز بود. شجاع بود و بی باک. مقابل حرف زور می ایستاد. می خواست شاه مقابلش باشد یا وزیر، برایش فرقی نداشت. قبای کرباسی می پوشید و روی زیلویی می خوابید. او مدرس بود.
تنها کتابی که نام امام در آن نوشته شده بود توضیح المسائل محشّای آیت الله العظمی بروجردی بود که در کنار نام دیگر مراجع تقلید، اسم امام خمینی به صورت «خ....» نوشته می شد. قبل از ارتحال حاج آقا مصطفی هیچ واعظی اجازه نداشت حتی برای بیان مسائل شرعی نام امام را بر زبان جاری کند. نویسنده توانا استاد محمدرضا حکیمی وقتی آرزوهای بزرگ هنرمندان و متفکران و مصلحان نام آور جهان را در کتاب «آوای روزها» ترسیم می نمود، پس از ذکر آرزوهای حضرت امام خمینی ـ البته بدون ذکر نام و با گذاشتن چند نقطه به جای کلمه «خمینی» ـ مظلومیت و تنهایی او را با این عبارت زیبا و ماندگار بیان کرده بود...
آیت الله سید روح الله خاتمی فرزند عالم فاضل آیت الله سید محمدرضا خاتمی، اوایل آبان ماه ۱۲۸۵ ش (اوایل رمضان ۱۳۲۴ ق) در شهرستان اردکان از توابع استان یزد چشم به جهان گشود. آیت الله خاتمی در نوشته ای خود را چنین معرفی می کند: نام من «سید روح الله خاتمی» است. بر حسب نوشته ای که از پدرم در پشت قرآنش باقی مانده است.
حضرت امام خمینی(س) وصیت نامه شخصی خود را در 6 بند تنظیم کردند و فرزندشان سید احمد خمینی را وصی خود قرار دادند. نداشتن هیچگونه وجه پول شخصی، نداشتن هیچگونه وسیله زندگی به جز خانه قم، قضای پنج سال نماز و روزه احتیاطاً، سفارش در مورد خدمت به نظام جمهوری اسلامی و سفارش به فرزندان مبنی بر رفتار شایسته با مادر و سایر بستگان از جمله مطالب سفارش شده در این وصیت نامه است.
روزهای آبان 1357 در روند انقلاب اسلامی، از پرکارترین روزها برای حضرت امام خمینی(س) در نوفل لوشاتو است. مصاحبه های متعدد روزانه، سخنرانی های پی در پی در جمع مراجعین، ملاقات ها و دیدارهای گوناگون، صدور اعلامیه ها، گرفتن اخبار مختلف از ایران و...
امام خمینی(س) در 4 آبان 1343 علیه کاپیتولاسیون اعتراض و افشاگری کردند. به این مناسبت عناوین برخی کتاب هایی که در سال های اخیر با موضوع کاپیتولاسیون نگارش یافته اند، معرفی و محتوای مختصری از آن ها ارایه می شود.
سخن از مرگ مشکوکى است در مهاجرت که بحق «شهادت» لقب گرفت. مرگى موج آفرین در تاریخ انقلاب اسلامى ایران که از آن باید به عنوان «کانون زلزله هاى سیاسى تاریخ انقلاب» یاد کرد. سخن از مرگى است که موج آن در سال 56 همۀ محاسبه ها و معادله ها را در ایران به هم ریخت و حضرت امام(س) از آن به عنوان یکى از «الطاف خفیّۀ الهى» یاد کرد.
مىگفتند: زنگى را به زنجیرى متصل ساخته بود و آن را از اتاق نشیمن تا پشت کاخ امتداد داده تا اگر کسى با او کارى دارد و شکایتى زنجیر را بکشد. یک روز شیرى خود را به زنجیر کشید و انوشیروان به دنبال او راه افتاد. شیر او را به بیشه برد و تفهیم کرد که وضع حمل، مادهاش را آزار مىدهد. انوشیروان طبیب آورد و ...
از نجف کاروانی شامل حدود 80 دستگاه ماشین که سرنشینان آن را علما و روحانیون و تعدادی از مردم نجف تشکیل می دادند در قریه «خان نص» در 80 کیلومتری کربلا به استقبال امام آمدند. شهر نجف به مناسبت ورود امام جلوه دیگری داشت...
یکی از ویژگی های ممتاز حضرت امام خمینی(س)، پرهیز ایشان از تعریف و تمجیدی بود که از وی می شد. ایشان با اظهارات غلوآمیز و موقعیت تراشی های نابجا در مسائل اجتماعی ولو برای شخص خود برخورد می کرد...
دکتر مرادی نیا از نگارش «روزشمار کامل زندگی امام خمینی(س)» خبرداد و گفت: اگر به صورت تمام وقت، روی این اثر کار کنم، حداقل یک سال زمان باید صرف شود تا کار به نتیجه برسد.
محمدجواد مرادی نیا از تدوین آلبوم اسناد و تصاویر آقا مصطفی مجتهد کمره (پدر حضرت امام خمینی) تا بهمن ماه خبر داد و گفت: قرار است در بهمن ماه که سالروز شهادت پدر حضرت امام است، همایشی به منظور بزرگداشت ایشان برگزار شود و این اثر در آن همایش عرضه می شود.
در هنگام ورود آیت الله خمینی به کاظمین، ایشان از سوی دکتر موسی آیت الله زاده اصفهانی، فرزندان مرحوم عبدالهادی شیرازی و فرزندان آقای خویی مورد استقبال قرار گرفت. در عصر روز پنجشنبه 15 مهر آیت الله خمینی به طرف سامرا حرکت کردند و در مدرسه شیرازی سامرا از او جهت صرف چای دعوت به عمل آمد
لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی بخشی از اصلاحات مورد نظر شاه و آمریکا بود که نمودهای ضد دینی صریح و روشنی داشت. در این لایحه، از شرایط انتخاب کنندگان و انتخاب شوندگان، قید اسلام حذف، و به جای سوگند به قرآن نیز سوگند به کتاب آسمانی قید شده بود و به زنان هم حق انتخاب شدن و انتخاب کردن داده شده بود شاه که قصد داشت آخرین تیر خلاص را بر استقلال نیم بند ایران وارد آورد به سد محکمی چون خمینی برخورد...
از مطرح شدن ازدواج آقا در منزل قم آقاى ثقفى تا خواستگارى رسمى در منزل تهران ایشان، ده ماه آقاروح الله در انتظار بله گفتن قدس ایران بود. پس از بله گویان همه چیز به سرعت پیش رفت. بقیۀ ماجرا را از زبان یارآفتاب شنیدن خوشتر است: عقد مفصل نبود. آقا جانم در اتاق بزرگ اندرون به نام تالار نشسته بود و گفت قدسى جان بیا! من از مدرسه آمده بودم و چون بىچادر پیش ایشان نمىرفتم چادر خواهر کوچکم را انداختم سرم و رفتم پیش آقاجانم.
با اینکه حضرت امام در آغاز زعامت مراجع ثلاث حدوداً در سن 34 سالگی اند، ولی از موقعیت علمی و جایگاه شخصیتی و اجتماعی بالایی برخوردار بودند و ارتباط نزدیکی با آیات ثلاث داشتند.
اول مهر ماه 1357، بیت امام در نجف اشرف توسط ماموران امنیتی عراق محاصره شده و ایشان از هرگونه فعالیت سیاسی و تبلیغی بر علیه رژیم شاه، منع شدند.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.