حضرت امام خمینی(س) وصیتنامه شخصی خود را در 6 بند تنظیم کردند و فرزندشان سید احمد خمینی را وصی خود قرار دادند. نداشتن هیچگونه وجه پول شخصی، نداشتن هیچگونه وسیله زندگی به جز خانه قم، قضای پنج سال نماز و روزه احتیاطاً، سفارش در مورد خدمت به نظام جمهوری اسلامی و سفارش به فرزندان مبنی بر رفتار شایسته با مادر و سایر بستگان از جمله مطالب سفارش شده در این وصیتنامه است:
«الحمد للَّه على آلائه و نعمائه و الصلاة و السلام على أنبیائه، سیّما افضلهم و خاتمهم؛ و على اولیائه المعصومین، سیّما ابى الأئمة و افضل الاولیاء امیر المؤمنین- صلوات اللَّه علیه و على اهل بیته و اولاده- سیّما بقیة اللَّه روحى لتراب مقدمه الفداء. آمنت بکلّ ما جاء به النبی الخاتم- صلى اللَّه علیه و آله و سلم.
و بعد در تاریخ 7 محرّم الحرام 1403 موافق سوم آبان 1361 این چند سطر را به عنوان وصیت در امور شخصیه رقم مىنمایم: پس از توصیه به ورثه و نزدیکان خود به تقوا و صبر و ثبات در جمیع امور و معاشرت محبتآمیز بین خود به نحو شایسته و عشرت به معروف با بندگان خداوند تعالى و اعراض از زخارف دنیا و توجه به خداوند متعال، فرزند خود احمد خمینى- ایّده اللَّه تعالى- را وصى در امور شخصیه قرار دادم. و آنچه لازم به تذکر است در چند جمله توضیح مىدهم:
1- من شخصاً در هیچ بانکى یا مؤسسه یا شرکتى یا غیر اینها وجهى ندارم، و آنچه در بانکها یا بعض مؤسسات و غیرهما است، وجوه شرعیه است و هیچ یک از ورثه من در آنها حقى ندارند، و امر آنها پس از من با جناب حجت الاسلام و المسلمین آقاى حاج شیخ حسینعلى منتظرى- دامت برکاته- است و تحت نظر ایشان باید به مصارف شرعى برسد، و اگر خداى نخواسته براى ایشان حادثهاى رخ دهد، امر وجوه شرعیه با رهبر یا رهبرانى است که مجلس خبرگان تعیین مىنمایند.
2- کلیه اثاث منزل که در قم و یا تهران دارم، متعلق به مادر محترمه فرزندان من است. بعض از آنها از شخص خودشان بوده و آنچه از من بوده است به ایشان هبه کردم و تحت ید ایشان است.
و در این جمله دو تخته قالى بزرگ است که از سهم سادات است و من به طور موقت از آنها اجازه استفاده دادهام. باید پس از من به مصرف سادات برسد. و بعض اثاث هم امانتى است که احمد مطلع است و به صاحبانش باید رد کند. کتابهایى که در قم و تهران دارم که مقدار ناچیزى است در اختیار احمد است. اگر خودش احتیاج دارد بر دارد، و اگر حسین برادرزادهاش لازم دارد به او بدهد، و الّا در یک کتابخانه عمومى بگذارد و وقف آن نماید. و مقدارى مختصر پول نقد دارم که از وجوه شرعیه نیست و محل آن از محل وجوه جدا است و نوشتهام که آنچه در آنجا است از شخص خودم مىباشد، و پس از من از ورثه است؛- على ما فرضه اللَّه تعالى-. ممکن است در خمین ملک مختصرى داشته باشم که حضرت حجت الاسلام آقاى پسندیده مطلع هستند. آن هم پس از من از ورثه است.
3- منزل معروف که در قم دارم، مال شخصى است که پس از من به ورثه مىرسد. و وصیت من آن است که منافع آن مادامى که مادر فرزندانم حیات دارند از ایشان است و امید است فرزندان من و ایشان این وصیت را اجازه دهند که این مخدّره محترمه به همه ما حقوق بسیار دارند. خداوند تعالى جبران فرماید و به ایشان عوض دهد.
4- احتیاطاً پنج سال نماز و روزه به وسیله شخص موثقى قضا شود. تا حال تحریر از کسى طلبى ندارم و به کسى بدهکار نیستم. یک دانگ از خانه قم را به مادر فرزندانم بدهند در ازاى مهر ایشان.
5- از احمد- وفّقه اللَّه تعالى- مىخواهم که کوشش خود را صرف نماید در خدمت به جمهورى اسلامى، و اگر پس از من از طرف متصدیان کارى که به شایستگى مىتواند انجام دهد از او خواستند براى خدمت به اسلام و مسلمین، نه براى مقام و جهات دنیوى، رد نکند و از خدمت رو برنگرداند که در حال حاضر خدمت به این جمهورى اسلامى بر عهده همه است.
6- از همه فرزندانم خصوصاً احمد مىخواهم که با مادرشان به طور شایسته عمل کنند و از خدمت به او هر چه مىتوانند سر باز نزنند: و الجنة تحت اقدام الامّهات. و از احمد مىخواهم که با خویشاوندان و بستگان خود رفتار اسلامى نماید و از خدمت به آنان کوتاهى ننماید. و به حسین و مادر و خواهرش محبت بیشتر نماید، و در صورت احتیاج در صورت امکان رفع آن نماید. و امیدوارم که فرزندم حسین از اشتغال به علم و تهذیب نفس غفلت نکند و استعداد خدایى را هدر ندهد. و از فرزندم مریم- وفقها اللَّه تعالى- مىخواهم در حفظ اخلاق اسلامى و محبت به خویشاوندان غفلت ننماید. و از همه خویشاوندان و بستگان و دیگران امید عفو و طلب رحمت دارم. و السلام على عباد اللَّه الصالحین. روح اللَّه الموسوی الخمینى
منبع:
صحیفه امام، ج17، ص68
وصیت نامه یادگار امام
.
انتهای پیام /*