باب دهم در بیان معاد روحانی و حقیقت سعادت و شقاوت
فصل سوم بیان شقاوت
عدم لزوم سعادت یا شقاوت همه افراد انسان
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: کتاب فارسی

پدیدآورنده : آیت الله سید عیدالغنی اردبیلی

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 1392

زبان اثر : فارسی

عدم لزوم سعادت یا شقاوت همه افراد انسان

عدم لزوم سعادت یا شقاوت همۀ افراد انسان

‏کسانی که لوح نفسشان ساده مانده، نمی شود گفت که چرا برای اینها ارسال رُسل‏‎ ‎‏نشده تا این طور بمانند؟ برای اینکه می گوییم: چه لزومی دارد که بگوییم همه باید یا به‏‎ ‎‏بهشت بروند و یا به جهنم ـ چون این فرع بر آن است که به آنها تبلیغ معارف شده‏‎ ‎‏باشد ـ و چه اشکالی دارد یک دسته مثل حیوانات بیایند و بروند؟‏

‏اگر کسی مثل اصولیین قائل باشد که هر کس مُرد، باید او را آورده و میزانی بگذارند‏‎ ‎‏و حسابش را بسنجند. بنابراین قول، چون این دسته سعادتی تحصیل نکرده اند، باید‏‎ ‎‏مثل ایشان گفت که آنها را می برند و به جهنم می ریزند، ولی چنین چیزی ممکن‏‎ ‎‏نیست؛ چون آقایان گمان کرده اند که آیۀ شریفۀ ‏‏«‏مَا کُنَّا مُعَذِّبِینَ حَتَّی نَبْعَثَ رَسُولاً‏»‏‎[2]‎‎ ‎‏یک امر تعارفی است و ممکن بود قبل از بعث رسل به جهنم بریزد منتها این کار را‏‎ ‎‏نکرد و از روی تعارف قول داد که بعد از ارسال رسل این کار را خواهم کرد، این طور‏‎ ‎‏نیست، چون قضیۀ عقلی است که خداوند متعال عادل است و بر اساس عدل هم عمل‏‎ ‎‏می نماید، هذا کله نسبت به کسانی که متوجه هیچ معارفی نبوده و اصلاً فکر مبدأ و معاد‏‎ ‎‏به قلبشان خطور نکرده است.‏

‏اما یک دستۀ دیگر از مردم کسانی هستند که اگرچه در مراکز تمدن بوده و به دین و‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 484

‏آخرتی هم قائلند، اما از مرتبۀ حیوانیت بیرون نرفته اند و در همان تجرد برزخی‏‎ ‎‏هستند، اینها گرچه از پیغمبران تبعیت می کنند، ولی به همان جنبۀ حیوانی نظر دارند و‏‎ ‎‏می خواهند از آتش برهَند و به لذات برسند، این دسته گرچه به واسطۀ عمل به دستور‏‎ ‎‏شریعت، به سعادتی که ظاهر شریعت خبر داده ـ یعنی ‏‏«‏جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا‎ ‎الْأنْهَارُ‏»‏‏؛‏‎[3]‎‏ گلابی، سیب، قصور و حور ـ می رسند؛ ولی این موجب نمی شود که آنها‏‎ ‎‏بالاتر از سعادت برزخی حیوانی داشته باشند؛ زیرا نمی توان گفت که چون جماعشان‏‎ ‎‏مثلاً پانصد سال طول می کشد، از حیوانات بالاتر هستند، بلکه توغّل آنها در حیوانیت‏‎ ‎‏بیشتر است، و لذا نمی توان گفت که چون جماع شتر یک ساعت و یا دو ساعت مثلاً‏‎ ‎‏طول می کشد و یا چون سگها جماع طولانی تر دارند، آنها از مرتبۀ حیوانیت بالاترند،‏‎ ‎‏البته این دسته به کمال سعادت حیوانی می رسند، ولی به سعادت عقلانی نمی رسند، و‏‎ ‎‏چون اکثر مردم از این مرتبه بالاتر نمی روند و قرآن هم نوعاً صحبتش با اکثر مردم‏‎ ‎‏است، آنها را به این گونه نعم و جنات وعده می دهد، اما با دسته ای که به غایت قلیل‏‎ ‎‏هستند، به ندرت و به نحو رمز وعده می دهد و می گوید: ‏‏«‏یَا أیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ *‎ ‎ارْجِعِی إلَی رَبِّکِ رَاضِیَةً مَرْضِیَّةً * فَادْخُلِی فِی عِبَادِی * وَ ادْخُلِی جَنَّتِی‏»‏‎[4]‎‏ این‏‎ ‎‏«‏جَنَّتِی‏»‏‏ با ‏‏«‏جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأنْهَارُ‏»‏‏ خیلی فرق دارد.‏

تقریرات فلسفه امام خمینی (س)(ج. 3)صفحه 485

  • )) اسراء (17): 15.
  • )) آل عمران (3): 198.
  • )) فجر (89): 27 ـ 30.