روش ابتلا
هر عملى که از انسان صادر مى شود، بلکه هر چه در ملک بدن واقع شود و متعلق ادراک نفس شود، از آن یک نحو اثرى در نفس واقع شود؛ چه اعمال حسنه باشد یا سیئه؛ که از اثر حاصل از آنها
کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 285
در لسان اخبار به «نکته بیضا» و «نکته سودا» تعبیر شده؛ و چه از سنخ لذایذ باشد یا سنخ آلام باشد. مثلًا از هر لذتى که از مطعومات یا مشروبات یا منکوحات و جز آنها انسان مى برد، در نفس اثرى از آن واقع مى شود و ایجاد علاقه و محبتى در باطن روح نسبت به آن مى شود و توجه نفس به آن افزون مى شود. و هر چه در لذات و مشتهیات بیشتر غوطه زند، علاقه و حب نفس به این عالم شدیدتر گردد و رکون و اعتمادش بیشتر شود؛ و نفس تربیت شود و ارتیاض پیدا کند به علاقه به دنیا؛ و هر چه لذایذ در ذائقه اش بیشتر شود، ریشه محبتش بیشتر گردد؛ و هر چه اسباب عیش و عشرت و راحت فراهمتر باشد، درخت علاقه دنیا برومندتر گردد. و هر چه توجه نفس به دنیا بیشتر گردد. به همان اندازه از توجه به حق و عالم آخرت غافل گردد؛ چنانچه اگر رکون نفس بکلى به دنیا شد و وجهه آن مادى و دنیاوى گردید، سلب توجه از حق تعالى و دار کرامت او بکلى گردد وأَخْلَدَ إِلَى الْأَرْضِ وَ اتَّبَعَ هَواهُ شود.
پس، استغراق در بحر لذایذ و مشتهیات قهراً حب به دنیا آورد؛ و حب به دنیا تنفر از غیر آن آورد، و وجهه به مُلک، غفلت از ملکوت آورد. چنانچه به عکس، اگر انسان از چیزى بدى دید و ادراک ناملایمات کرد، صورت آن ادراک در نفس ایجاد تنفر نماید، و هر چه آن صورت قویتر باشد، آن تنفر باطنى قویتر گردد. چنانچه اگر کسى در شهرى رود که در آنجا امراض و آلام بر او وارد شود و ناملایمات خارجى و داخلى بر او رو آورد، قهراً از آنجا متنفر و منصرف شود. و هر چه ناملایمات بیشتر باشد، انصراف و تنفر افزون شود. و اگر شهر بهترى سراغ داشته باشد، کوچ به آنجا کند. و اگر نتواند به آنجا حرکت کند، علاقه به آنجا
کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 286
پیدا کند و دلش را به آنجا کوچ دهد.
پس، اگر انسان از این عالم هر چه دید بلیات و آلام و اسقام و گرفتارى دید و امواج فتنه ها و محنتها بر او رو آورد، قهراً از آن متنفر گردد و دلبستگى به آن کم شود و اعتماد بر آن نکند. و اگر به عالم دیگرى معتقد باشد و فضاى وسیع خالى از هر محنت و المى سراغ داشته باشد، قهراً بدانجا سفر کند. و اگر سفر جسمانى نتوان کرد، سفر روحانى کند و دلش را بدانجا فرستد. و پر واضح است که تمام مفاسد روحانى و اخلاقى و اعمالى از حب به دنیا و غفلت از حق تعالى و آخرت است. و حب به دنیا سر منشأ هر خطیئه است؛ چنانچه تمام اصلاحات نفسانى و اخلاقى و اعمالى از توجه به حق و دار کرامت آن و از بى علاقگى به دنیا و عدم رکون و اعتماد به زخارف آن است.
پس، معلوم شد از این مقدمه که حق تعالى عنایت و الطافش به هر کس بیشتر باشد و مراحم ذات مقدس شامل حال هر کس زیادتر باشد، او را بیشتر از این عالم و زخارف آن پرهیز دهد، و امواج بلیات و فتن را بر او بیشتر متوجه فرماید، تا اینکه روحش از این دنیا و زخارف آن منصرف و منزجر گردد و به مقدار ایمانش رو به عالم آخرت رود و وجهه قلبش متوجه به آنجا گردد. و اگر نبود از براى تحمل شدت ابتلا مگر همین یک جهت، هر آینه کفایت مى کرد. 188
***
کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 287