بخش سوم : جلوه های عینی تفکر امام در اداره جامعه
گروهها و تشکلهای دیگر
‏‏مسلکهاى وابسته
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

‏‏مسلکهاى وابسته

سیاست / ارکان سیاسی

‏‏مسلکهاى وابسته

‏مسلکهاى وابسته ‏

‏اگر دلیلى ما نداشتیم به اینکه اینها جاسوس امریکا هستند جز طرفدارى ریگان از آنها و دلیلى نداشتیم که حزب توده جاسوس هستند جز طرفدارى شوروى از آنها، کافى بود. لکن ما به شما بگوییم نه حزب توده را به واسطه حزب توده بودنش و نه بهایى را به واسطه بهایى بودنش این محاکم ما محاکمه کردند و حکم به حبس دادند. اینها مسائل دارند، حزب توده را خودشان آمدند همه حرفهایشان را زدند و سابقه دارند اینها.‏‎[1]‎‏ بهایى ها یک مذهب ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 492


‏ ‏

‏نیستند، یک حزب هستند، یک حزبى که در سابق، انگلستان پشتیبانى آنها را مى کرد و حالا هم امریکا دارد پشتیبانى مى کند، اینها هم جاسوس اند مثل آنها. اگر جاسوس نباشند، خوب بسیارى از مردم دیگر هم هستند که اینها انحرافات عقیدتى دارند، کمونیست هستند، چیزهاى دیگر هستند، لکن محاکم ما به واسطه ‏

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 493


‏ ‏

‏کمونیست بودن آنها یا انحراف عقیده داشتن آنها، آنها را نگرفتند و حبس بکنند.‏‏ 381‏

‏***‏

‎ ‎

کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 494

  • ( 1). اعتراف سران حزب توده به خیانت( دستگیرى بهمن 1361) در تاریخ 10 اردیبهشت 1362. نورالدین کیانورى دبیرکل حزب خائن توده بر صفحه سیماى جمهورى اسلامى ایران ظاهر گشت و ضمن عرض پوزش و شرمندگى در مقابل امام خمینى در توضیح علل دستگیرى خود و سایر رهبران و اعضاى کمیته مرکزى حزب مطالبى بیان داشت و موارد خیانتهاى حزب را در چهارچوب 6 مورد تخلف اینچنین ذکر نمود:« اولین و شاید مهمترین تخلف ما عبارت است از زیر پا گذاشتن شعار عمده و اصلى سیاست خارجى جمهورى اسلامى ... در عمل به علت آن چسبندگى و وابستگى که طى چندین ده سال که بین حزب ما و حزب کمونیست اتحاد شوروى برقرار شده بود نتوانستیم خودمان را از این وابستگى خلاص بکنیم». کیانورى پس از بیان صریح این مطلب که گزارشات متعددى که از طریق عناصر نفوذى به دست مى آمد را براى اتحاد شوروى ارسال مى داشته اند بیان داشت: این بزرگترین تخلف ما که مسلماً خیانت هست بود؛ و به نظر من مادر کلیه تخلفات دیگر است. دومین تخلف ما مسأله سلاح است. سومین و یکى از عمده ترین تخلف ما تخلف از اعلامیه ده ماده اى دادستانى کل انقلاب بود. به جاى اینکه سازمان مخفى خود را منحل کنیم آن را تقویت کردیم و این سازمان را تبدیل کردیم به یک سازمان مخفى که کارش عبارت بود از جمع آورى اطلاعات تا حد اطلاعات جاسوسى. چهارمین محور در خطاهاى ما مسئله افسران است که ما برخلاف سخن امام عمل کردیم و آنها را وصلشان کردیم به شبکه مخفى و برایشان در شبکه مخفى یک جریان مشخصى به وجود آوردیم که منظمتر از سابق شد براى گرفتن خبر و در مواردى هم انتقال این خبر به مقامات شوروى که این خود یک خیانت به جمهورى اسلامى بوده است. محور پنجم برخورد با قانون پاکسازى تصویب شده از طرف مجلس شوراى اسلامى بود. ما سعى کردیم با افراد مختلفى در دستگاه تماس بگیریم خلاصه افراد نفوذى خود را و حزبیهاى خود را در مقامات به جاهاى حساسترى بنشانیم و یا اینکه افراد تازه اى را براى تماس با حزب جلب بکنیم. ششمین محورى که من به عنوان یکى از خطاهاى بزرگ قائل هستم عبارت است از کوشش براى پیدا کردن راهى براى عبور غیرقانونى از مرز در درجه اول البته براى بردن عده اى از کادر رهبرى حزب بود. کیانورى در نهایت در رابطه با موارد خیانتهاى مذکور اظهار داشت: به نظر من این تخلفات خیلى سنگین است در چهارچوب جاسوسى به خیانت- تخلف همه در آن مى گنجد و به قدرى سنگین است که به نظر من سنگین ترین مجازاتهایى که جمهورى اسلامى بخواهد حق دارد که در مورد این تخلفات و ما که مسئول این تخلفات هستیم تصمیم بگیرد. همچنین تعداد دیگرى از اعضاى کمیته مرکزى حزب توده ظاهر شده و به همکارى مستمر با سازمان جاسوسى شوروى اقرار کردند. در 14 اردیبهشت 62 محمدعلى عمویى از رهبران این حزب از طریق سیماى جمهورى اسلامى پس از اعتراف به خیانتهاى حزب توده، انحلال آن را اعلام کرد. وى برخلاف کیانورى در توضیح سوابق و عملکردهاى حزب توده از آن به عنوان« اقدامات خائنانه و غیرقانونى چند و چندین ساله» یاد نموده و صریحاً به ابزار بودن حزب توده در دست اتحاد شوروى اقرار نمود. به نقل از سروش؛ س پنجم، ش 12207( شهریور 1362).