فرهنگ و استقلال
بى شک بالاترین و والاترین عنصرى که در موجودیت هر جامعه دخالت اساسى دارد فرهنگ آن جامعه است. اساساً فرهنگ هر جامعه هویت و موجودیت آن جامعه را تشکیل مى دهد و با انحراف فرهنگ، هر چند جامعه در بُعدهاى اقتصادى، سیاسى، صنعتى و نظامى قدرتمند و قوى باشد ولى پوچ و پوک و میان تهى است. اگر فرهنگ جامعه اى وابسته و مرتزق از فرهنگ مخالف باشد، ناچار دیگر ابعاد آن جامعه به جانب مخالف گرایش پیدا مى کند و بالاخره در آن مستهلک مى شود و موجودیت خود را در تمام ابعاد از دست مى دهد. استقلال و موجودیت هر جامعه از استقلال فرهنگ آن نشأت مى گیرد، و ساده اندیشى است که گمان شود با وابستگى فرهنگى، استقلال در ابعاد دیگر یا یکى از آنها امکانپذیر است. بى جهت و من باب اتفاق نیست که هدف اصلى استعمارگران که در رأس تمام اهداف آنان است، هجوم به فرهنگ جوامع زیرسلطه است. 295
***
کتابآیین انقلاب اسلامی (ج.2)صفحه 412