«ماجراهای وسایل عجیب»
رادیو کبرا بابایی
قسمت هفتم
حال آقای رادیو اصلاً خوب نبود. او اتصالی کرده بود و خاموش نمیشد. نیمههای شب
بیدار شده بود و دیگر نتوانسته بود بخوابد. آنقدر مریض بود که همهی
موجهایش قاطی شده بودند و مدام از اخبار به گزارش فوتبال و از فوتبال
به آهنگ و... میپرید! هیچ کدام از وسایل خانه هم به خاطر سر وصدای او
نتوانسته بودند بخوابند. آنها نگران رادیو بودند. خانم کمد خمیازهای کشید و گفت:
«اگر اینطوری پیش برود رادیو از دستمان میرود! باید فکری بکنیم!»
یخچال خوابالود جواب داد: «کمدجان. من میگویم تو فعلاً او را توی یکی از
کشوهایت بگذار تا صدایش را نشنویم. من که اینطوری نمیتوانم فکر کنم.»
کمد اخم کرد و گفت: «واقعاً که!... از شما انتظار نداشتم!»
شیر آب که تا این لحظه ساکت بود شرشری کرد و گفت: «شاید، رویش آب
ریخته و اتصالی کرده! با دستمال خشکش کنید. ببینیم خوب میشود یا نه؟»
جاروبرقی به سرعت این کار را انجام داد اما فایدهای نداشت.
قابلمه غرغرکنان گفت: «چارهای نیست باید صبر کنیم تا باطریاش تمام شود!» اما
باطری رادیو هم به این زودی تمام نمیشد. او تازه باطریهایش را عوض کرده بود.
دکمهی خاموش و روشنش هم خراب بود و کار نمیکرد. رادیو همین
طور میخواند و میگفت و مینواخت: «خوب شنوندگان عزیز
توجه شما را به ...شوت میکند و گل... فصل بهار را ببین...»
همه کلافه بودند. یکدفعه صدایی شنیدند. خوب که به اطرافشان نگاه
کردند پیچگوشتی کوچک را دیدند.
پیچ-گوشتی گفت: «من میتوانم درستش کنم.» همه با تعجب به او نگاه کردند. یخچال گفت: «همه ما با این همه عقل و تجربه نتوانستیم رادیو را درست کنیم. تو با این قد کوتاه و فینگیلی میخواهی چکار کنی؟»
نام پرنده: کاردینال تاج قرمز
اندازه: حدود 19 سانتیمتر
گستردگی در جهان: آمریکای جنوبی
زیستگاه: علفزارها و جنگلهای تُنُک (غیر انبوه)
غذا: دانههای خوراکی
سایر ویژگیها: دو تا پنج تخم میگذارد
مجلات دوست کودکانمجله کودک 345صفحه 14