مجله خردسال 256 صفحه 13
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

مترجم : احمد قائمی مهدوی

ویراستار : نیرالسادات والاتبار

ناشر مجله : موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : افشین علاء – مرجان کشاورزی آزاد

موضوع : خردسال

مجله خردسال 256 صفحه 13

سه برادر در روزگاران قدیم پدر پیری با سه فرزندش زندگی می کرد. پدر در حالِ مُردن بود و می خواست چیزهایی که داشت بین بچه ها قسمت کند. من پیر نیستم اما ریش مصنوعی گذاشتم و نقش پدر پیری رو بازی می کنم! ساسان خسرو جیقیل آخ جون نمایش بازی! عزیزانم، من خیلی ثروتمند نیستم اما برای هر کدوم شما چیزی به یادگار گذاشتم. بعد از مرگ ام برید توی اتاق بَغَلی و ببینید... هوپ... (مثلاً مُردَم، هی هی!)

مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 256صفحه 13