![](http://statics.imam-khomeini.ir/UserFiles/fa/Majallat/MajalleDust/575/575_21.jpg)
.
5- یکی ازگلهای آفتابگردان به پایین نگاه کردو گفت: «ناراحت نباش! به زودی غنچهها باز میشوندو اینجا پر از گل میشود.»
6- چند روز گذشت و شقایقهای زیبا
یکییکیباز شدند.
8- گل بنفش کوچولو خوشحال بود.
چون توی یک باغ پر از گل زندگی میکرد، بین یک عالمه دوست رنگارنگ و خوشبو!
- و بعد همه جا پر شد از گلهای بنفش و سفید و زرد!
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 48صفحه 21