1) پنگوئن کوچولو، کنار پدر و مادرش ایستاده بود که دوستانش را دید.
2) او، از پدر و مادرش اجازه گرفت تا برای بازی پیش دوستانش برود.
3) کمی بعد، بازی قایم باشک شروع شد و همه با عجله رفتند تا پنهان شوند.
4) یکی از پنگوئنها، یک سوراخ بزرگ پیدا کرد و رفت توی آن.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 95صفحه 20