![](http://statics.imam-khomeini.ir/UserFiles/fa/Majallat/MajalleDust/157/157_22.jpg)
باران
وقتی بـاد آخـرین برگ زرد درخت را چید درخت خمیــازهای کشید و گفت: «آخرین برگ را هم چیدی. حالا میتوانم بخوابم.»
باد رفت و برگ را برد. ابر شروع کرد به باریدن.
باران برای درخت لالایی خواب خواند. درخت خسته بود.
سـرش را روی بـالش نرم پـاییز گذاشت و بـا صدای آرام باران به خواب رفت.
درخت خوابید. گلها خوابیدند.
سبزهها خوابیدند و باران، نرم و مهربان بارید و بارید و بارید.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 54صفحه 22