خال لب دوست
جان فدای تو و آن نای اناالحق زدنت
من غفلت زده از بانگ تو بیدار شدم
من کجا مهر تو ای شعشعۀ بدر تمام
ذره ام، طالب آن مشرق انوار شدم
ای خم زلف کجت دام دل اهل وفا
من هم عمریست در آن دام گرفتار شدم
من به یک جو نخرم عافیت هر دو جهان
زانکه از نرگس بیمار تو، بیمار شدم
تو همای شرف قلۀ استغنائی
طرز پرواز تو را دیده سبکبار شدم
راز پرپیچ و خم میکده می دانستی؟
من به یک غمزۀ تو، محرم اسرار شدم
نازم آن سیر و سلوک ره عرفان تو را
عاشقان رهرو آن شیوه و رفتار شدم
جان فدای غزل ناب علی گونۀ تو
تا ابد مست چنین نغمه و هنجار شدم
من که در لفظ دری طوطی شکرشکنم
به خدا جذبۀ آن لذت گفتار شدم
نسرین وهابزاده