بمناسبت اولین سالگرد پیروزی حزب الله لبنان
ای آنکه رهبر عربی خواند رهبرت
ای رهبر دلاور و ای اسوه وفا
ای مظهر شجاعت و ای معدن حیا
ای زاده پیمبر و ای احمدی نسب
ای نور چشم فاطمه، فرزند مرتضی
ای سید جلیل، علمدار دین حق
همچون حسین رزم تو همنان مجتبی
اسلام را تو داده ای این بار آبرو
بخشیده ای به شرع نبی، عز و اعتلا
مصداق یافت سوره نصر از قیام تو
تجدید شد حماسه خونین کربلا
در مکتب حسینی و اسلام راستین؛
آموختی که در بر ظالم، سکوت، لا
ای دست حق برون شده از آستین تو
نصر خدا به حزب خداوند، مقتدا
فرزند انقلاب خمینی تویی که شد
از قدرت تو پشت ابرقدرتان؛ دو تا
کردی تو شاد خامنه ای را ز کار خود
بهر سلامت تو کند روز و شب دعا
تو کیستی ابوذر دوران اویس قرن
سلمانی از دیار عرب، بر تو حبّذا
در بیشۀ شجاعت دین شیر شرزه ای
گویی به وصفت آمده «لاصیف» و «لافتی»
هان ای چریک چابک و هوشیار از تو یافت
کاخ ستم تزلزل و مستکبران فنا
دادی به شیعیان جهان عزت و وقار
خوار و زبون ز کار تو صهیون بی حیا
شب زنده دار بودی و هستی که این چنین
مهر و محبت تو به دلها گرفته جا
همچون خلیل، در ره احیاء دین حق
فرزند خویش، «هادی» خود، کرده ای فدا
موسای دهر، یوسف لبنان، عزیز مصر
بازوی پرتوان خداوند قادرا
گردید جلوه گر، ز تو صبر و مقاومت
الگوی هر چه نیکی و خوبی به عصر ما
سید حسن! تو فاتح احزاب و خیبری
صد آفرین زما به تو صدر بار مرحبا
ای مهربان! تبسم تو غم بر ز دل
هر کس که دید چهرۀ حقّانی تو را
قلب تو ممتّلی بود از مهر اهل بیت
حبُّ الوطن گرفته وجود تو را فرا
شد گیج و گم ز حسن تدابیرت اهرمن
از چشم دشمنان بربودی تو خواب را
اسلام را تویی به یقین یاور و معین
لطف خدا و نصرت حق بر تو شد عطا
یأس از میان برفت ز فرّ و شجاعتت
صدها امید جایگزین شد به سینه ها
حامیِ قدس و، راحت و روحِ رفح تویی
غازیِّ «غزّه» یار فلسطین مبتلا
«بنت جبیل» شاهد شور آفرینیت
«صیدا» زند، به بازو و دست تو بوسه ها
«صور» و «بقاع» و «مرجعیون» شاد و سرفراز
«قانا» گرفت از تعب و رنج خود شفا
«شبعا» ز توست مفتخر ای فخر مسلمین
بالد به خویش «بعلبک» و هم «جبالیا»
مبهوت و مات کاخ سفید از تدبرت
حیران همه مراکز جاسوسیِ سیا
فهل عرب عزیز عجم خصم صهیونیسم
اسطوره رشادت و محبوب قلبها
رؤیای غاصبانۀ از نیل تا فرات
هرگز نشد ز عزم بلندت محقّقا
کوه استوار همچو تو نی تو مثال کوه
دریا خروش چون تو کند سیل نعره ها
گفتی که سست تر بود از بیت عنکبوت
دشمن اگر چه تا بن دندان مسلّحا
ای مردِ مردِ ابر مردِ روزگار
نامردمان ز نام تو در وحشت و عزا
خشم خدا به قوم یهود از تو جلوه گر
«موصاد» واله گشته و حیران ز ماجرا
فرعونیان ز شوکت و شأن تو در هراس
نمرودیان در آتش غیظت مخلّدا
دادی تو ضرب شصت بزرگی نشان به کفر
«حیفا» فرو به حیرت و «ایهود» مانده وا
از جانفشانی تو و یاران صادقت
تبدیل شد سراسر لبنان به کربلا
روحیۀ شهادت و ایثارت ای حسن
بالا زد از حقایق مکتوم پرده را
«لبیک» یا حسین تو بشکست پشت خصم
صهیون فرار و بوش چنان موش در خفا
«اعلون» شد ز همت والایت آشکار
آن لحظه ای که «لاتهنوا» را زدی ندا
ای آنکه [رهبر [عربی خواند] رهبرت
سید علی ولایت عظمی مکرّرا
صبح قریب کرده طلوع از نگاه تو
شد آشکار معنی «والشمس» «والضّحی»
گر قلب عالمی شده این سان مسخّرت
نبود شگفت زآنکه توئی محو کبریا
ورد زبان شده همه جا نام نیکویت
هرگز نمی شوی تو فراموش یادها
دارند مسئلت ز خداوند مسلمین
باشد تو را همیشه «ولیّاً و حافظاً»
حسن ختام شعر «امامی» به وصف تو
حق باشدت دلیل و نگهدار و ناصرا
حجت الاسلام و المسلمین سید رضا امامی