پنج قطعه شعر از شعرای استان ایلام:
زمزمه هستی
ای به خال لب دلدار گرفتارترین
یار را از همه عشاق، خریدارترین
خاک در سیطرۀ سلطۀ نامردان است
خیز ای رند می آلودۀ عیارترین
قصۀ عشق تو منظومۀ تکرار گل است
ای گل از شوق تماشای تو پر بارترین
روی برتافتی از فتنه تزویر و ریا
ای ز بازار جهان از همه بیزارترین
آه از این چشم به خون خفتۀ عشاق تو! آه
آه از آن چشم بهم بستۀ بیدارترین
آه از وقت پریشانی دلسوختگان
آه از بار غم سوگ تو – آوارترین
ای سر از زمزمۀ مستی منصوری ، مست
دار افراشته بر قامت تو ، دارترین
" خیز تا از در میخانه گشادی طلبیم"
پیش از آن کاین تن دلمرده شود خوارترین
عبدالجبار کاکایی