عرفان امام خمینی
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

زمان (شمسی) : 1394

ناشر مجله : مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)، موسسه چاپ و نشر عروج

نویسنده : صفوی، سید سلمان

عرفان امام خمینی

عرفان امام خمینی

‏ ‏

‏□‏‎ ‎‏دکتر سید سلمان صفوی‏

‏ ‏

‏مهم ترین بُعد شخصیتی امام خمینی (ره) بنیان گذار جمهوری اسلامی ایران عرفان‏‎ ‎‏ایشان است که زیربنای وجودی شخصیت شامخ آن حضرت به شمار می رود. عرفان امام‏‎ ‎‏علی العموم کلیه ابعاد سیاسی – اجتماعی – فکری ایشان را به نور حق منوّر‏‎ ‎‏گردانیده است. زمانی که امام با صلابت می فرمایند: ” آمریکا هیچ غلطی نمی ‏‏تواند ‏‏بکند.“ پشتوانه این موضع، اتصال عرفانی ایشان به حضرت حق، به عنوان‏‎ ‎‏تنها منشاء و سرچشمه قدرت است. اگر امام در بدو ورود در بهشت زهرا در اوج‏‎ ‎‏حکومت نظامی طاغوت فرمودند: ”من دولت تعیین می کنم.“ به پشتوانه حضرت ”ملک الناس“ چنین کلام دوران سازی را بیان نمودند، وگرنه یک روحانی تازه از‏‎ ‎‏تبعید بازگشته چگونه می تواند در مقابل حکومت تا دندان مسلح طاغوت و‏‎ ‎‏امپریالیسم آمریکا قد علم کند. تفاوت معرفت دینی امام خمینی با دیگران در‏‎ ‎‏این بود که جنس معرفت امام از جنس مشاهده و دیدن جمال و جلال حضرت حق و‏‎ ‎‏جهان و مافیها بود، در حالی که جنس معرفت دیگران که به توانایی مقابله با‏‎ ‎‏طاغوت ایمان نداشتند، از جنس علم حصولی و قیل و قال مدرسه و کتاب خوانی‏‎ ‎‏بود‏‎.‎

‏جای جای کلمات امام، حق و خلق است؛ سرسپردگی به حضرت حق و خدمت به مردم ب‏‏ه ‏‏عنوان عیال الله است. عرفان امام، عرفان ناب علوی و جمع جهاد اکبر و جهاد‏‎ ‎‏اصغر است. همچنان که مشی پیامبر عظیم الشان اسلام، مولی الموحدین و عرفای‏‎ ‎‏شامخ نظیر شیخ صفی الدین اردبیلی بنیان گذار ایران نوین، شیخ عبدالقادر‏‎ ‎‏الجزایری رهبر مبارزه علیه استعمار فرانسه و شیخ شامل رهبر مبارزه با‏‎ ‎‏استعمار تزارهای روس بر اساس این سنت صالحه بود‏‎.‎

‏امام‏‎ ‎‏دو کتاب بسیار ارزشمند ”ولایت فقیه“ و ”مصباح الهدایه“ را در باب ولایت به‏‎ ‎‏رشته تحریر درآوردند، که متأسفانه تنها کتاب ”ولایت فقیه“ شهرت عام دارد،‏‎ ‎‏در حالی که این دو کتاب ‏


‏مکمل یکدیگرند و کتاب ”مصباح الهدایه“ که در باره‏‎ ‎‏ولایت معنوی است، سنگ زیربنای ولایت است. امام در کتاب ”مصباح الهدایه“ با‏‎ ‎‏تبیین چگونگی دست یابی انسان به عرفان حضرت حق و جهان تحت ولایت الهی با‏‎ ‎‏تهذیب نفس، تأکید می کنند صفات الهی تحت سایه ولایت الهی و مصطفوی و علوی‏‎ ‎‏پس از ”تخلیه“ نفس از رذایل نفس و ”تجرید“، در وجود آدمی ”تجلی“ می یابد و‏‎ ‎‏بدین ترتیب زبان و گوش و چشم الهی می شود و با اذن الهی به ”تفرید“ و ولایت‏‎ ‎‏معنوی می رسد. عرفان به عنوان دانش معنویت، لبّ اللباب دین و ثمره و پرچم‏‎ ‎‏آن ”ولایت“ است. عموم سالکان طریق حق برای عاقبت به خیری باید ذیل پرچم‏‎ ‎‏ولایت الهی و انسان کامل حرکت کنند تا به نور و فلاح برسند و به ولایت‏‎ ‎‏”نجمیه“ دست یابند‏‎.‎

‏امام‏‎ ‎‏خمینی با زبان غیرفنی و مختصر اما گرمابخش راه سلوک عرفانی و انسانی خوب‏‎ ‎‏شدن را برای عموم مردم تبیین می نمودند، چنان که می فرمودند: ”جهان محضر‏‎ ‎‏خداست، در محضر خدا معصیت نکنید.“ این کلام نورانی که اساس آن جهان بینی‏‎ ‎‏عرفانی و وحدت وجود است؛ بهترین روش جهت انتباه و مراقبه نفس، برای دوری‏‎ ‎‏گزیدن از غفلت و لغرش است. امام در باب وحدت وجود فرموده اند: ”نظر سوم‏‎ ‎‏وحدت است که در این نظر صوفی و عارف می گویند ”لیس فی الدار غیره دیار“ و‏‎ ‎‏جلوه را در متجلی، فانی می بینند.“‏

‏امام‏‎ ‎‏خمینی عرفان اسلامی را به روش سنتی نزد استاد تلمذ نموده، ذکر گرفتند و‏‎ ‎‏زیر نظر استاد آیت الله میرزا محمدعلی شاه آبادی و آیت الله میرزا جواد آقا‏‎ ‎‏ملکی تبریزی از بزرگان سلسله معروفیه و طریقت شوشتریه، با طی کردن طریقت‏‎ ‎‏سلوک معنوی، به مرتبه ای برجسته در عرفان نظری و عملی نائل آمدند. امام‏‎  ‎‏کتب  عرفانی ”فصوص الحکم“، ”مفتاح الغیب“ و ”منازل السائرین“ را نزد آیت‏‏ ‏‏الله شاه آبادی تلمذ نمودند. ایشان در تألیفات عرفانی خود از پیر طریقت خود‏‎ ‎‏غالبا با عنوان ”شیخ عارف کامل شاه آبادی روحی فداه“ یاد کرده می فرمودند: ”ایشان حق حیات روحانی بر گردن من دارد که با دست و زبان از عهده شکرش بر‏‎ ‎‏نمی آیم.“ امام خمینی در مورد عارف کامل میرزا جواد آقا ملکی تبریزی می فرمایند: ”در قبرستان شیخان قم یک مرد خوابیده است؛ و او حاج میرزا جواد‏‎ ‎‏آقای تبریزی است. بوی آدمیّت از مزار او به ‏


‏آسمان پیچیده است.“ پروفسور‏‎ ‎‏سیدحسین نصر اسلام شناس معاصر و استاد دانشگاه جرج واشنگتن در مقاله منتشره‏‎ ‎‏به زبان انگلیسی در مجله ترانسندنت فیلوسوفی، امام خمینی را از چهره های‏‎ ‎‏شامخ معاصر عرفان اسلامی و میراث دار سنت صالحه عرفان و طریقت ناب اسلامی‏‎ ‎‏می خواند‏‎.‎

‏امام‏‎ ‎‏در باره عرفان می فرمایند: ”عرفان به علمی گفته می شود که به مراتب احدیت و‏‎ ‎‏واحدیت و تجلیات به گونه ای که ذوق عرفانی مقتضی آن است، پرداخته و از این‏‎ ‎‏که عالم و موجودات، جمال جمیل مطلق و ذات باری است بحث می نماید. هر کس که‏‎ ‎‏این علم را بداند به او عارف گویند و به کسی که این علم را عملی نموده و‏‎ ‎‏آن را از مرتبه عقل به مرتبه قلب آورده و در قلب داخل نموده است، صوفی‏‎ ‎‏گویند.“ ‏‏(اردبیلی، عبدالغنی (آیت الله)، تقریرات فلسفه امام خمینی، ج۲، ‏‎ ‎‏۱۵۶)‏‎ ‎‏امام در آثار خود از عرفا و متصوفه حقیقی نظیر محی الدین، به عنوان‏‎ ‎‏اصحاب معرفت، اصحاب قلوب، ارباب قلوب، اهل الله، اولیا و عرفای شامخین یاد‏‎ ‎‏می کنند. ایشان همچون دیگر عرفای حقیقی معتقدند طریقت و حقیقت جز از راه‏‎ ‎‏شریعت حاصل نخواهد شد. امام خمینی مشرب عرفان را از دیگر مسلک ها توحیدی تر‏‎ ‎‏و محکم تر می دانند: ”آنچه در بین تمام مذاهب، اتقن و اسلم از مناقشات و‏‎ ‎‏مطابق تر است با مسلک توحید، مشرب عرفای شامخین و اصحاب قلوب است.“ ‏‏(چهل‏‎ ‎‏حدیث، ص ۶۴۶) ‏‏از نظر ایشان حکومت اسلامی نیز مقدمه عرفانی شدن انسان و‏‎ ‎‏جامعه است‏‎.‎

‏امام‏‎ ‎‏خمینی بر اساس آثارشان از بین بزرگان عرفان به شبلی، ابوسعید ابوالخیر،‏‎ ‎‏بایزید بسطامی، خواجه عبدالله انصاری، محی الدین اندلسی، صدرالدین قونوی،‏‎ ‎‏جلال الدین مولوی، شیخ صفی الدین اردبیلی، شاه نعمت الله ولی، عبدالرزاق‏‎ ‎‏کاشانی، داوود قیصری و خواجه حافظ شیرازی علاقه داشتند و خود از شارحان و‏‎ ‎‏مدرسین آثار محی الدین بودند. در بین مفسرین عرفانی قرآن نیز از محی الدین،‏‎ ‎‏عبدارزاق کاشانی و ملا سلطان علی گنابادی یاد کرده اند‏‎.‎

‏امام‏‎ ‎‏در آثار عرفانی خود به اشعار حافظ، مولانا و خواجه عبدالله انصاری استشهاد‏‎ ‎‏می کنند نظیراین دوبیت از خواجه عبدالله انصاری: آن کس که تو را شناخت جان‏‎ ‎‏را چه کند  /  فرزند و ‏


‏عیال و خانمان را چه کند — دیوانه کنی هر دو جهانش‏‎ ‎‏بخشی  /  دیوانه تو هر دو جهان را چه کند‏‏ (شرح حدیث جنود عقل و جهل ، ص ۱۲۷‏‎ ‎‏) ‏‏یا این بیت حضرت مولانا: ما عدم هاییم هستی ها نما  /  تو وجود مطلقی هستی ما ‏‏(شرح عای سحر، فهری، ص ۲۹۶) ‏‏یا این بیت حافظ: در ضمیر ما نمی گنجد به غیر‏‎ ‎‏از دوست کس  /  هر دو عالم را به دشمن ده که ما را دوست بس ‏‏(آداب الصلاه، ‏‎ ‎‏۱۱۹)‏

‏امام‏‎ ‎‏خمینی خود نیز اشعار نغز عرفانی سروده اند. اشعار امام خمینی اولین بار ‏‏۱۸‏‎ ‎‏روز پس از درگذشت وی در روزنامه کیهان منتشر شد و بلافاصله در رسانه های‏‎ ‎‏بین المللی بازتاب یافت. اولین شعر منتشر شده از امام غزلی چهارده مصرعی‏‎ ‎‏بود با مطلع «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم /  چشم بیمار تو را دیدم و‏‎ ‎‏بیمار شدم» که توسط سید احمد خمینی در اختیار روزنامه کیهان قرار گرفت و‏‎ ‎‏در قالب چند کتاب شعر و عمدتاً دیوان امام منتشر شد‏‎.‎

‏انتشار‏‎ ‎‏این اشعار که نشانگر وجه دیگر شخصیّت امام خمینی و دیدگاه ها و منش عرفانی‏‎ ‎‏ایشان بود برای رسانه های غربی تازگی داشت. این غزل امام خمینی ابتدا در‏‎ ‎‏نیویورک تایمز و سپس در هفته نامه سیاسی هنری‏‎ ‎‏نیو ریپابلیک‏‎ ‎‏انتشار‏‎ ‎‏یافت. ترجمه غزل توسط پرفسور ویلیام چیتیک شیعه شناس، مترجم و متخصص‏‎ ‎‏برجسته متون کلاسیک عرفانی، فلسفی اسلامی برای هفته نامه نیو ریپابلیک‏‎ ‎‏انجام داده شد.  اشعار دیوان امام عمدتاً در سبک عراقی سروده شده اند، به‏‎ ‎‏زبان های دیگری نیز ترجمه و انتشار یافته اند. چیتیک غزل امام خمینی را‏‎ ‎‏چنین ترجمه کرده است‏‎:‎

‎ ‎

I have become imprisoned, O beloved, by the mole on your lip! I saw your ailing eyes and became ill through love. Delivered from self, I beat the drum of “I am the Real!” Like Hallaj, I became a customer for the top of the gallows. Heartache for the beloved has thrown so many sparks into my soul that I have been driven to despair and become the talk of the bazaar! Open the door of the tavern and let us go there day and night, for I am sick and tired of the mosque and seminary. I have torn off the garb of asceticism and hypocrisy, putting on the cloak of the tavern-haunting shaykh 


and becoming aware. The city preacher has so tormented me with his advice that I have sought aid from the breath of the wine-drenched profligate. Leave me alone to remember the idol-temple, I who have been awakened by the hand of the tavern’s idol.

 

‏این غزل در روزنامه نیو یورک تایمز در ‏‏۱۴‏‏ اگوست ‏‏۱۹۸۹‏‏ منتشر شد‏‎.‎

‏ ‏

‏آثار‏‎ ‎‏عرفانی امام خمینی که می تواند ره گشای همه سالکان حضرت محبوب باشد‏‎ ‎‏عبارتنداز: آداب الصلاه، تفسیر سوره حمد، چهل حدیث، سر الصلاه، شرح حدیث‏‎ ‎‏جنود عقل و جهل، شرح دعای سحر، مصباح الهدایه و دیوان شعر‏‎.‎

‏مسئولان‏‎ ‎‏باید مکتب عرفانی امام خمینی را زنده نگه دارند و اجازه ندهند به میراث‏‎ ‎‏علمی و معنوی امام آسیبی وارد آید. انقلاب اسلامی با مشرب علمی امام به‏‎ ‎‏پیروزی رسید و رمز استمرار آن نیز ادامه مکتب معرفتی بنیان گذار جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی ایران است. همان گونه که انقلاب اسلامی در هیچ جای جهان بی نام‏‎ ‎‏خمینی شناخته شده نیست، استمرار راه امام و انقلاب اسلامی نیز بدون عرفان‏‎ ‎‏او قابل دوام نیست. فتأمّل‏‎.‎

‎ ‎

کلید واژگان‏: امام خمینی، عرفان اسلامی، تصوف، ایران، اسلام، تشیع، سیاست‏‎.‎

‎ ‎

‎ ‎