پایگاه اطلاع رسانی و خبری جماران:
جمهوریت نظام
اشاره- به مناسبت 12 فروردین (روز جمهوری اسلامی ایران) پایگاه اطلاع رسانی و خبرﻯ جماران مصاحبه هایی با بعضی از اندیشه مندان انجام داده است که دو مورد آن در ذیل می آید.
(گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خامنه ای)
جماران: با پیروزی انقلاب اسلامی، گزینه "جمهوری اسلامی" به عنوان نظام جایگزین در ایران از سوی حضرت امام(س) معرفی می شود. این مهم در حالی بود که گزینه های دیگری مثل حکومت اسلامی و ... از سوی مبارزان در آستانه انقلاب مطرح بود. دلایل و فلسفه سیاسی امام(س) برای مطرح کردن جمهوریت در کنار اسلامیت چه بود؟
حجت الاسلام و المسلمین سید هادی خامنه ای: در دنیای امروز، واژه "جمهوریت" در نظام های مختلف به کار برده می شود. نظر حضرت امام(س) این بود که جمهوریت کشور اسلامی ایران با ویژگی های اسلامی آن تشکیل شود.
- حضرت امام(س) در مبحث "جمهوریت" نظام و تثبیت مساله جمهوریت و همین طور ملاک قرار گرفتن رای ملت در انتخاب همه ارکان نظام چگونه عمل کردند؟ در واقع امام(س) چگونه تعهد خود را به جمهوریت نظام نشان دادند؟
- حضرت امام(س)، با تاکید بر رای مردم و تاثیر آن بر سرنوشت کشور در همه مراحل؛ تعیین رهبری، قانون اساسی و قوانین عادی، تعهد خود را به جمهوریت نظام به نحو احسن، اثبات کردند.
- الزامات اسلامی بودن در کنار جمهوریت نظام، از نظر امام(س) چگونه بود؟
- الزامات اسلامی بودن در عین جمهوری بودن آن است که مردم به صفت مسلمان بودن، در انتخاب های خود، چارچوب های اسلامی را رعایت می کنند و تصمیمات، با رعایت نظر و دیدگاه اسلام، گرفته می شود و قوانین، اسلامی خواهد بود.
- با گذشت بیش از سه دهه از نظام جمهوری اسلامی، کارنامه نظام را در بحث جمهوریت آن چگونه ارزیابی می کنید؟ اعتبار و اصالتی که امام(س) برای مردم قائل بودند تا چه میزان محقق شده است؟ برای ارتقای این اصل با توجه به شرایط حال حاضر چه می شود کرد؟
- یک اقلیت از ابتدا با جمهوریت نظام، مخالف بودند و پیوسته دیدگاه خود را تبلیغ می کردند و هنوز هم می کنند. این اقلیت که طرفداران چندانی در جامعه ندارند، به دلیل امکانات تبلیغاتی و دسترسی به تریبون های عمومی، نظریات خود را ـ که با نظریات حکومتی امام(س) مخالف است ـ به شیوه های متنوعی، ترویج می کنند و حتی به تحریف اندیشه های امام می پردازند و ادعا می کنند که رای مردم، زینتی است و نقش مهمی ندارد و نظر امام هم به عنوان تاکتیک مطرح شده است.
- الزامات اسلامی بودن نظام چقدر محقق شده است؟ اصل "اسلامیت" جمهوری اسلامی ایران که ریشه در فقه سیاسی امام داشت، با توجه به اصل و نظریه ولایت فقیه ایشان چقدر محقق گردیده است؟
- از نظر ما، جمهوریت در دیدگاه واقعی اسلام محمدی(ص)، نهفته و تامین شده است. اسلامی بودن نظام، نیاز اساسی به شناخت اسلام دارد. در این زمینه، متحجران با ترویج اسلام آمریکایی کوشیده اند بر روی اسلام ناب محمدی(ص) خیمه زنند و اسلام غیر واقعی را به مردم معرفی کنند. اما اسلام، دینی است که بیش از همه به انسان و کرامت و حرمت آن، اهمیت داده و آزادی اندیشه انسان ها را محترم شمرده و عدالت را از ارکان دین می داند. برای رسیدن به این اسلام، تلاش بسیار باید نمود. تلاش فرهنگی باید کرد و تلاش فرهنگی یعنی تبیین اسلام واقعی.
(گفتگو با حجت الاسلام و المسلمین محسن غرویان )
جماران: با پیروزی انقلاب اسلامی، گزینه جمهوری اسلامی به عنوان نظام جایگزین در ایران از سوی حضرت امام(س) معرفی می شود. (جمهوری اسلامی، نه یک کلمه کم، نه یک کلمه زیاد) این مهم در حالی بود که گزینه های دیگری مثل حکومت اسلامی و ... در آستانه انقلاب مطرح بود، دلایل و فلسفه سیاسی امام(س) برای مطرح کردن جمهوریت در کنار اسلامیت
چه بود؟
حجت الاسلام و المسلمین محسن غرویان: بنده خودم از کسانی بودم که فکر می کردم امام خمینی(س) حکومت اسلامی را به عنوان نظام جایگزین سلطنت و پادشاهی مطرح خواهند کرد؛ ولی در آخرین اظهارات، حضرت امام(س) "جمهوری اسلامی" را اعلام نمودند و من هم بعد از مطالعات خود متوجه شدم که حضرت امام(س) زمانی که در نجف اشرف درس حکومت اسلامی را تدریس می کردند؛ از همین حکومت اسلامی یاد می کردند ولی در زمان انقلاب، "جمهوری اسلامی" را مطرح فرمودند و نام نظام اسلامی ما هم پس از تایید مردم "جمهوری اسلامی" شد. همان جمهوری اسلامی که ایشان در تایید آن فرمودند: "جمهوری اسلامی نه یک کلمه کم نه یک کلمه زیاد". حضرت امام در اندیشه سیاسی خود می خواستند بین اسلامیت و جمهوریت جمع کنند و بگویند: اسلامیت با جمهوریت سازگار است. جمهوریت یک اصطلاح جهانی است. در آکادمی های علمی و در مراکز علمی دنیا این کلمه جمهوری یک کلمه معروف و شناخته شده است. جمهوری اسلامی یعنی مردم رای می دهند و رای و مشارکت مردم توام با الزامات اسلامیت است. به نظر من این معنایش امضا کردن جمهوریت توسط اسلام است. یعنی اسلام جمهوریت هم دارد و بنده معتقدم که مقبولیت و مشروعیت با هم قابل جمع است. در اسلام برای حاکم اسلامی مشروعیت پلکانی داریم. در پله اول متون شرعی، شرایط حاکم را تعیین می کند و آنگاه اگر مردم هم او را بخواهند، او برای حاکمیت مشروعیت تام پیدا می کند. در مشروعیت ناقص، یک فقیه شرایط فقاهت و مدیریت را دارد اما چون مردم به او رای نداده اند مشروعیتش ناقص است. مشروعیت تام آن مشروعیتی است که مجتهدی عالم دارای شرایط رهبری باشد و مردم هم به او رای دهند. منظور حضرت امام به نظر من همین مشروعیت بود که ایشان اسلامیت را با مشروعیت قابل سازگاری می دانستند.
- حضرت امام(س) در مبحث "جمهوریت" نظام و تثبیت مساله جمهوریت و همین طور ملاک قرار گرفتن رای ملت در انتخاب همه ارکان نظام چگونه عمل کردند؟ در واقع امام(س) چگونه تعهد خود را به جمهوریت نظام نشان دادند؟
- همین که حضرت امام(س) همیشه سر صندوق های رای حاضر می شدند و تصاویر رأی انداختن ایشان موجود است؛ به نظرم عملا نشان می دهد که من معتقد به جمهوریت و رای مردم هستم و همیشه هم در سخنرانی ها و تعابیر خود تاکید داشتند که "صاحب اصلی این
انقلاب و حکومت و نظام مردم هستند". "مردم ولی نعمت ما هستند". "ما بر سر سفره مردم نشسته ایم". یعنی در تمام حرکات و گفتار امام(س) این توجه به مردم و خواست و رای ملت وجود داشت و همراهی مردم با امام(س) در حقیقت آن پشتوانه اصلی امام بود و سیره و گفتار و رفتار ایشان مردمی بودن امام را هم در عمل و هم در نظر نشان می داد و این همه انتخاباتی که ما پس از پیروزی انقلاب اسلامی داشته ایم و همین طور نتیجه انتخابات ها که به شکل قانون در جامعه ما تثبیت شد.
- الزامات اسلامی بودن در کنار قید جمهوریت نظام، از نظر امام(س) چگونه بود؟
- اسلام در جمهوری اسلامی یک قید است نه یک صفت. وقتی جمهوری را در عرف سیاسی جامعه امروز به کار می بریم یک واژه عام است. هم کشورهای اسلامی را شامل می شود و هم کشورهای غیراسلامی را. مثل همه جمهوری های دموکراتیک و مانند همه جمهوری های غربی و شرقی عالم. امام می خواستند بگویند ما جمهوری داریم به این معنا که مشارکت مردمی و رای آنان برای تعیین ارکان نظام لازم است و در عین حال این جمهوری بر پایه قوانین اسلامی است. یعنی ما لیبرال نیستیم و ملتی مقید به قیود دینی هستیم و دین اسلام را پذیرفته ایم. لذا جمهوریت را بر دایره اسلام برپا کرده ایم. واقعیت جامعه ما هم همین است که به هر حال اسلامیت و دین حرف اصلی ملت ماست و جمهوریت هم در کنار اسلامیت باید تفسیر شود.
- با گذشت بیش از سه دهه از نظام جمهوری اسلامی، کارنامه نظام را در بحث جمهوریت آن چگونه ارزیابی می کنید؟ اعتبار و اصالتی که امام(س) برای رای مردم قائل بودند تا چه میزان محقق شده است؟ برای ارتقای این اصل با توجه به شرایط حال حاضر چه می شود کرد؟
- در این مسایل به شکل کمی نمی شود نظر داد که مثلا چند درصد جمهوریت در نظام اسلامی تحقق یافته است. این امر به عنوان یک مفهوم اجتماعی کلی مطرح است و ابهام هم همیشه در کلیات وجود دارد، ولی حرکت ما به سوی جمهوریت بوده است. نسبت به قبل از انقلاب و نظام شاهنشاهی که امام توانستند آن نظام را با کمک مردم سرنگون کنند، حرکت بسیار رو به جلو بوده است. اساسا خود سرنگونی نظام شاهنشاهی و تبدیل آن به جمهوری خود یک تحول بزرگ بود. اما در طول این 36 سال پس از انقلاب به لحاظ رویکرد به جمهوریت دوره های متفاوتی داشته ایم. بعضی روسای جمهور و دولتمردان
تنگ نظر بودند و بعضی نظر بازتر و توجه بیشتری به مردم داشتند. فراز و فرودهایی داشته ایم و بعضی دولت ها مردم را در فضاهای ذهنی خود نگه می داشتند و برخی به مردم میدان بیشتری می دادند. دولتها متفاوتند و رویکردهای دولتمردان هم متفاوت بوده است. الان دولت آقای روحانی خوشبختانه نگاه ویژه ای به واگذاری امور به خود مردم دارند و در این زمینه موفقیت بیشتری داشته اند.
- الزامات اسلامی بودن نظام چقدر محقق شده است؟ اصل اسلامیت جمهوری اسلامی ایران که ریشه در فقه سیاسی امام داشت، با توجه به اصل و نظریه ولایت فقیه ایشان چقدر محقق شده است؟
- میزان اسلامیت اجرا شده در نظام جمهوری اسلامی، به نظر حضرت امام(س) و مقام معظم رهبری بستگی داشته است. اسلام در نظام جمهوری اسلامی را رهبر به عنوان مجتهد و فقیه پاسداری کرده است و این مهم نشان دهنده اسلامیت نظام ماست. قوانین و مقررات، شورای نگهبان، مجلس، قوه قضاییه و قوه مجریه همگی سعی دارند در چارچوب اجتهادات و استنباطات رهبری حرکت کنند و اسلامیت ما هم مطابق با همان نظر مجتهد در راس حکومت و ولی فقیه، یعنی مقام معظم رهبری است. آنچه که اکنون در قوانین اجرا می شوند نشانه های اسلامیت هستند؛ اما اینکه مردم در سبک زندگی و رفتار خود چقدر اسلامی رفتار می کنند خود مبحث مفصل دیگری است. ولی ارکان نظام و قوانین و مقررات ما و به خصوص قانون اساسی ما بر اساس فقه اسلامی و حقوق اسلامی تنظیم شده است.