سخنرانی
حفظ شئونات اسلامی
سخنرانی در جمع استانداران سراسر کشور (حفظ شئونات اسلامی)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 17 م‍رداد ‭1361

زمان (قمری) : 18 ش‍وال‌ ‭1402

مکان: تهران

شماره صفحه : 409

موضوع : حفظ شئونات اسلامی

زبان اثر : فارسی

حضار : ناطق نوری، علی اکبر (وزیر کشور) ـ کوچک زاده، علی (فرمانده ژاندارمری) ـ استانداران سراسر کشور ـ مسئول

سخنرانی در جمع استانداران سراسر کشور (حفظ شئونات اسلامی)

سخنرانی

‏زمان: 17 مرداد 1361 /  18 شوال 1402‏

‏مکان:  تهران،حسینیه جماران‏

‏موضوع: حفظ شئونات اسلامی ‏

‏حضار: ناطق نوری، علی اکبر (وزیر کشور) ـ کوچک زاده، علی  (فرمانده ژاندارمری) ـ‏‎ ‎‏استانداران سراسر کشور ـ مسئولان و پرسنل دوایر سیاسی ایدئولوژیک ژاندارمری‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

تمام عالم محضر حق تعالی است 

‏     ‏‏از اینکه آقایان استاندارها و پرسنل ژاندارمری در اینجا حاضرند و من مواجه با این‏‎ ‎‏چهره های مصمم هستم، قدردانی می کنم. من از زحمات همۀ آقایان ژاندارمری در همه‏‎ ‎‏جا که الآن برای اسلام فداکاری می کنند و همین طور استاندارها که در محلی هستند‏‎ ‎‏خدمت می کنند، تشکر و تقدیر می کنم و برای همۀ آنها دعا می کنم. من امروز بنا دارم که‏‎ ‎‏موعظه کنم شما آقایان را و همۀ ارگانهایی که در ایران هستند، بلکه همۀ ملت را. ما همه،‏‎ ‎‏تمام افرادی که در کشور مشغول یک خدمت هستند و همین طور ملت، که آن هم‏‎ ‎‏بحمدالله ، مشغول خدمت به این جمهوری اسلامی هستند، ما همه مسئول هستیم: ‏کُلُّکُمْ راعٍ‎ ‎وَکُلُّکُمْ مَسْئُولْ‎[1]‎‏ ما در همۀ امور، در همۀ کارهایی که انجام می دهیم، در اموری که در افکار‏‎ ‎‏ما می گذرد، در محضر حق تعالی هستیم؛ تمام عالم محضر اوست، خَلَجانهایی که در‏‎ ‎‏قلوب همه می گذرد، در محضر اوست. و ما همه در هر امری که در دست ماست و در هر‏‎ ‎‏مسئولیتی که در این کشور به عهده داریم، مسئولیت بزرگی پیش خدای تبارک و تعالی‏‎ ‎‏داریم.  تمام افرادی که در جبهه ها به جنگ مشغولند و تمام کسانی که جان خودشان را‏‎ ‎‏فدای  اسلام می کنند، همۀ اینها در محضر خدای تبارک و تعالی هستند و اجر هیچ یک از‏‎ ‎


‏افراد ضایع نخواهد شد. چیزی که برای خداست، باقی است: ‏ما عِنْدَکُمْ یَنْفَدُ وَ ما عِنْدَالله باقٍ.‎[2]‎‎ ‎‏هر چیزی که از ماست، اینها از بین می رود و آن چیزی که برای خداست و تقدیم به‏‎ ‎‏محضر خداست او باقی می ماند.‏

بستگی آبروی نظام به آبروی متصدیان امر 

‏     ‏‏ من به همۀ کسانی که در این کشور الآن مشغول یک خدمت هستند، عرض می کنم که‏‎ ‎‏توجه داشته باشید که آبروی جمهوری اسلامی که آبروی اسلام است، حفظ کنید.‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی امروز آبرویش بسته است به آبروی متصدیان امر، و هر کس در هر‏‎ ‎‏مقامی که هست مسئولیت به اندازۀ حجم آن مقام دارد. حجم مسئولیت به اندازۀ حجم‏‎ ‎‏مقامی است که شخصیتها دارند یا گروهها دارند. و توجه کنید که مبادا ـ خدای نخواسته ـ‏‎ ‎‏کارهایی از شما، از گروههایی که در این کشور خدمت می کنند، سر بزند که با جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی سازش نداشته باشد. باید کارها را تطبیق بدهید با اسلام و با جمهوری اسلامی.‏‎ ‎‏اگر ـ فی المَثَل ـ شما در هر مقامی که هستید، از مقام ریاست جمهور تا بیاید به آنجایی که‏‎ ‎‏به مردم عادی منتهی می شود و افرادی که در این دستگاهها مشغول خدمت هستند، از آن‏‎ ‎‏کارمند کوچک و آن کسی که دَمِ در برای پذیرش اشخاص گماشته شده اند تا آن مقام‏‎ ‎‏بالایی که باید رسیدگی به امور مسلمین بکند، همۀ آنها مسئول هستند. کجرویها در‏‎ ‎‏محضر خداست و راست رویها هم در محضر اوست. ما باید ‏‏[‏‏در‏‏]‏‏ فکر این باشیم که این‏‎ ‎‏کارهایی که به عهدۀ ما قرار داده شده است، این کارها را طوری انجام بدهیم که مرضی‏‎ ‎‏خدای تبارک و تعالی باشد. و ما اگر اینجا بتوانیم از مسئولیت مقامات اینجا یک وقت‏‎ ‎‏شانه تهی کنیم یا کاری بکنیم که آنها توجه نکنند، ملائکة الله هستند و ثبت می کنند و یک‏‎ ‎‏روزی سؤال می شود از ما.‏

معصیت بودن بعضی از کارهای به ظاهر اسلامی 

‏     ‏‏گاهی می شود که کارهای به ظاهر اسلامی، لکن با بی توجهی و خلاف اسلام واقع‏‎ ‎


‏می شود. فی المَثَل، اشخاصی می خواهند خدمت بکنند، پاسدارها می خواهند خدمت‏‎ ‎‏بکنند، پلیس می خواهد خدمت بکند و قصدش هم خدمت است، لکن گاهی در کیفیت‏‎ ‎‏عمل طوری می شود که معصیت می شود؛ مثلاً، من از این کارهای جزئی، خرده کاری ها‏‎ ‎‏شروع می کنم؛ مثلاً، می خواهند در کمیته ها، در جاهایی که برای بسیج مهیا هستند،‏‎ ‎‏می خواهند اینها خدمت بکنند، لکن گاهی همینهایی که می خواهند خدمت بکنند، یک‏‎ ‎‏کارهایی انجام می دهند که با موازین اسلامی درست در نمی آید؛ مثل اینکه نصف شبها‏‎ ‎‏شروع می کنند به فریاد و شعار دادن و دعا خواندن و تکبیر گفتن، در صورتی که‏‎ ‎‏همسایه ها هستند و ناراحت می شوند، مریضها هستند، معلولین هستند، بیمارستانها هست‏‎ ‎‏و اینها رنج می برند، و شما یک چیزی را که می خواهید عبادت باشد، معصیت کبیره‏‎ ‎‏می شود. اگر در سحر ـ فرض بکنید ـ یک عده ای بخواهند دعای وحدت بخوانند،‏‎ ‎‏خوب،  می شود در  داخل منزل خودشان، در داخل آن محلی که هستند، در آن داخل،‏‎ ‎‏خودشان بخوانند. برای خدا می خواهند بخوانند و بلندگو اگر دارند، بلندگو را در داخل‏‎ ‎‏بگذارند که صدا بیرون نیاید. ‏

‏     گاهی پیش من اشخاصی می آیند و شکایت می کنند که تمام آرامش ما را بعضی از‏‎ ‎‏این گروهها به هم می زنند و حتی ما خواب نداریم. شما می خواهید یک کار عبادی‏‎ ‎‏بکنید، می خواهید تظاهرات کنید، می خواهید چه بکنید، تبلیغ کنید، دعا بخوانید شما،‏‎ ‎‏دعا بین خودتان و خداست. فرضاً بخواهید یک اجتماعی باشد که در آن اجتماع، دعا‏‎ ‎‏خوانده بشود، اینجا نباید بلندگوهای بزرگ را؛ پر قوّه را بیرون بگذارند و تمام افرادی که‏‎ ‎‏در این محله هستند یا محله های دور هستند، رنج ببرند از این کار. اینها معصیت کبیره‏‎ ‎‏است که الآن که متوجه شدید، دیگر عذر ندارید. اذیت مسلم و آزار مؤمنین از بزرگترین‏‎ ‎‏گناهان کبیره است. شما می خواهید تبلیغ کنید، در بین خودتان می خواهید بکنید، بکنید؛‏‎ ‎‏مانعی ندارد. در مراکز خودتان هر چه می خواهید دعا بکنید، هر چه می خواهید تبلیغ‏‎ ‎‏کنید، هر چه می خواهید شعار بدهید، لکن ملاحظۀ مردم ضعیف را، مردمی که روز کار‏‎ ‎‏کردند و حالا می خواهند استراحت کنند، این مرضایی که در بیمارستانها هستند، این‏‎ ‎


‏معلولینی که از خود شما هستند و در جنگها معلول شده اند و حالا می خواهند استراحت‏‎ ‎‏کنند، ‏‏[‏‏بکنید؛‏‏]‏‏ این فریادهای شما نمی گذارد آنها استراحت کنند. این یک امر پایینی‏‎ ‎‏است که من عرض کردم که از اینجا باید رتبه رتبه بالا برود؛ مثلاً، فرض کنید که شما‏‎ ‎‏می خواهید، پاسدارهای عزیز و سایر اشخاصی که متصدی این امور هستند، می خواهند‏‎ ‎‏یک خانه ای را که فهمیده اند که خانۀ تیمی است، آنجا را قبضه کنند ـ البته باید هم بکنند‏‎ ‎‏لکن قبلاً باید آنطور بررسی بشود که صد درصد این خانه، خانۀ تیمی است که ـ خدای‏‎ ‎‏نخواسته ـ یک وقت در یک خانه ای به خیال خانۀ تیمی وارد بشوند به یک عده زن و‏‎ ‎‏بچۀ مردم و تا آمده اند بفهمند چی است چند تا از بچه هایشان یا ـ خدای نخواسته ـ تلف‏‎ ‎‏شده اند یا زخمی شده اند. شما کار اسلامی می خواهید بکنید، لکن یک وقت سر از یک‏‎ ‎‏کار بسیار، جنایت بزرگی سر در می آورد. ‏

عدم سازگاری تشریفات با جمهوری اسلامی 

‏     ‏‏باید تمام اموری که انجام می دهید متوجه باشید که در محضر خداست و مسئولیت‏‎ ‎‏شما دارید. مسئولیت اینجا هم دارند، لکن آن مهمش مسئولیت الهی است. یا در فرض‏‎ ‎‏بفرمایید که هر یک از این ادارات دولتی که هست که می خواهند خدمت کنند به مردم، از‏‎ ‎‏آن کسی که دم در هست، پیشخدمت هست تا آنجایی که ـ مثلاً ـ جای رئیس هست، باید‏‎ ‎‏توجه داشته باشند که همه خدمتگزار این مردم هستند، همه اجیر این مردم هستند، اجرت‏‎ ‎‏از اینها دارند می گیرند برای خدمت و باید با مردم رفتارشان رفتار انسانی، اسلامی باشد؛‏‎ ‎‏اینطور نباشد که یک کسی حالا احتیاج پیدا کرده که پیش این ـ فرض کنید ـ رئیس برود،‏‎ ‎‏از دم در ناملایم ببیند. خوب، در رژیم سابق این مسائل بود و همۀ ما مناقشه می کردیم.‏‎ ‎‏اگر حالا هم بنا باشد که یک همچو مسائلی باشد، این به آبروی اسلام ضرر می زند. آن‏‎ ‎‏وقت می گفتند: رژیم شاهنشاهی، حالا شما یک کار نکرده را در تبلیغاتی که در خارج‏‎ ‎‏می شود، بوق می زنند برایش؛ فرضاً از اینکه یک کاری انجام بدهید، یک کاری ـ خدای‏‎ ‎‏نخواسته ـ برخلاف موازین انجام بدهید. یا فرض کنید در جبهه ها که بحمدالله ، همۀ‏‎ ‎


‏شماها منسجم و مشغول خدمت هستید، وقتی که اسرا را می گیرید، اسرای مجروح را‏‎ ‎‏می گیرید یا اسرای سالم را می گیرید، توجه بکنید که اینها اسیر شما هستند، اینها امروز‏‎ ‎‏تحت سلطۀ شما هستند و شما با اسرا باید رفتارتان رفتار بسیار اسلامی و انسانی باشد، که‏‎ ‎‏وقتی که این اسرا یک وقتی در محالّ خودشان رفتند، همه برای شما تبلیغ کنند، نه اینکه ـ‏‎ ‎‏خدای نخواسته ـ برای یک کار جزئی، اینها دشمن بشوند و وقتی رفتند در محالّ‏‎ ‎‏خودشان، تبلیغ سوء بکنند. اینها مسائلی است که باید تمام جهاتش را ملاحظه کرد. ‏

‏     استانداریها موظفند به اینکه تمام افرادی که در حیطۀ فرمان آنهاست، تحت نظر‏‎ ‎‏داشته باشند. تمام این افراد خدمت باید بکنند، خدمتگزار هستند. استاندارها خدمتگزار‏‎ ‎‏هستند. خدمت اینها بالاتر است، مسئولیت اینها هم بالاتر است. باید اینها خدمت به مردم‏‎ ‎‏بکنند و توجه کنند که مبادا یک وقت یک کسی احتیاج به استاندار داشته باشد، نتواند او‏‎ ‎‏را ببیند. این همان طاغوت است که نمی گذارد اینطور بشود. اگر بنا باشد که حالا هم باز‏‎ ‎‏این تشریفاتی که در آن زمان بود باشد، نمی شود که ما جمهوری را اسلامی حساب کنیم.‏‎ ‎‏البته نظام، لازم است و هرج و مرج نیست، لکن زیاده روی کردن و مردم را تحت فشار‏‎ ‎‏گذاشتن، این یک مسئلۀ غیر اسلامی است. همۀ استاندارها موظفند که در آن  محلی که‏‎ ‎‏می روند، نسبت به همۀ کسانی که زیر دست او هستند، توجه داشته باشند که مبادا یک‏‎ ‎‏وقت برخلاف موازین اسلامی ‏‏[‏‏کاری‏‏]‏‏ واقع بشود.‏

بر شفیر جهنم بودن قاضی 

‏     ‏‏و از اینها بالاتر قضات هستند؛ قاضیهایی که جان و مال و ناموس مردم در قبضۀ آنها و‏‎ ‎‏تحت نظر آنهاست. آنها باید توجه بکنند، دقت بکنند و ملاحظه بکنند که مبادا یک وقت‏‎ ‎‏یک مظلومی را آنها به اسم ظالم به حبس بیندازند یا ـ خدای نخواسته ـ به اعدام. اینها در‏‎ ‎‏این دنیا مسئولیت دارند، اگر از زیر بار مسئولیت این دنیا فرار کنید، از زیربار مسئولیت‏‎ ‎‏خدا فرار نمی توانید بکنید. قاضی بر شفیر جهنم است؛ ‏عَلی شَفیر النّارِ‎[3]‎‏ او لب جهنم نشسته‏‎ ‎


‏است. همه چیز مردم دست این قضات است، چه قضات دادگاههای انقلاب و چه قضات‏‎ ‎‏دادسراها و دادگستریها. باید توجه بکنند این قضات به اینکه اینها هم خدمتگزار هستند و‏‎ ‎‏کارشان بسیار حساس ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ و مسئولیتشان بسیار بزرگ و اگر ـ خدای نخواسته ـ لغزشی‏‎ ‎‏بکنند و جان یک مسلم، مال یک مسلم، ناموس یک مسلم به واسطۀ خطای آنها، به‏‎ ‎‏واسطۀ ـ خدای نخواسته ـ تعمد آنها آسیب ببیند، در این دنیا باید محاکمه بشوند و اگر‏‎ ‎‏اینجا فرار از محاکمه کردند، در بارگاه حق تعالی هیچ نمی توانند فرار کنند. همۀ کسانی که‏‎ ‎‏در این کشور به خدمت مشغول هستند، اینها باید همه توجه داشته باشند که آبروی اسلام‏‎ ‎‏که مظهر بزرگش الآن جمهوری اسلامی است و ایرانیها بحمدالله ، این اسلام را در اینجا،‏‎ ‎‏این رژیم اسلامی را در اینجا پیاده کردند، باید حفظ کنند، آبروی جمهوری اسلامی را‏‎ ‎‏حفظ کنند، بهانه دست بهانه جوها که بدون بهانه هم به ما تاخت و تاز می کنند، بهانه دیگر‏‎ ‎‏دست آنها ندهند.‏

دفاع از جمهوری اسلامی، وظیفۀ همه 

‏     ‏‏و باید شما آقایان، تمام قوای نظامی و انتظامی بدانند که ما الآن هم در حال جنگ‏‎ ‎‏هستیم. جنگ ما تمام نشده است، جنگ ما هست. همیشه بین اسلام و غیر اسلام جنگ‏‎ ‎‏است. و ما باید توجه بکنیم به اینکه این کاری را که همه مان الآن قیام برایش کردیم و آن‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی است و ابقای جمهوری اسلامی، باید دفاع از آن بکنیم. همۀ مردم‏‎ ‎‏موظفند در دفاع از این جمهوری اسلامی. امروز که در سرحدات ما جنگ است و آنها‏‎ ‎‏می گویند ما خارج شدیم از کشور اسلامی بکلی و گاهی هم از باب نفهمی، اقرار می کنند‏‎ ‎‏که نه، ما وارد هستیم در آنجا، به طور کنایه اقرار می کنند، ما الآن در آنجا به دفاع مشغولیم‏‎ ‎‏و مشغول دفاع از اسلام، دفاع از حیثیت مسلمین، دفاع از نوامیس مسلمین هستیم. و‏‎ ‎‏مادامی که در آنجا احتیاج است بر افراد؛ تمام افراد؛ تمام، بی استثنا، آنهایی که می توانند،‏‎ ‎‏قدرت دارند، برای آنها لازم است که احتیاج سرحدات را از حیث افراد و از حیث‏‎ ‎‏چیزهایی که احتیاج دارد آنجا، بر او تأمین کنند. البته یک واجب عینی نیست، یک‏‎ ‎


‏واجب کفایی است. مادامی که احتیاج هست، بر همه واجب است. اگر یک دسته ای‏‎ ‎‏رفتند و کار را انجام دادند؛ یعنی، محتاج دیگر نبودند، از دیگران ساقط است، ولی‏‎ ‎‏مادامی که احتیاج است، به تمام افراد عیناً واجب است، لکن یک دسته ای اگر کار را‏‎ ‎‏انجام دادند، از دیگران ساقط می شود. امروز هم باز احتیاج هست. باز کشور ما محتاج به‏‎ ‎‏افراد جانباز، افراد سلحشور، افراد فداکار برای اسلام است. ‏

‏     و ما الآن در همان مرزی که هستیم و در همان مقداری که وارد در خاک عراق‏‎ ‎‏شده ایم برای دفاع از اسلام و دفاع از مملکت اسلامی، باید ما این کار را به اتمام برسانیم.‏‎ ‎‏و مادامی که آنها به شرایط ما عمل نکرده اند، جنگ ما باقی است. به مجرد اینکه بگویند‏‎ ‎‏ما خارج شدیم، پذیرش ندارد. ما باید خودمان بفهمیم که آنها خارج شده اند. و ما‏‎ ‎‏می دانیم که آنها الآن هم در کشور ما هستند و الآن هم در بسیاری از جاها ساکن هستند و‏‎ ‎‏سنگر دارند و از خارج هم هر روز تقریباً، همه روز تقریباً آبادان را و بعضی شهرهای‏‎ ‎‏دیگر را بمباران می کنند. مادامی که وضع اینطوری است و مادامی که آنها به شرایطی که‏‎ ‎‏قرار داده شده است و شرایط، همه شرایط عقلایی است؛ شرایطی است که همۀ عقلای‏‎ ‎‏عالم این شرایط را می پسندند و ما هیچ زورگویی نداریم  و نمی خواهیم تحمیل بکنیم، ما‏‎ ‎‏با شرایطمان؛ شرایطی که از اول گفته شده است و تا حالا هم همان شرایط هست، در آن‏‎ ‎‏شرایط پایبند هستیم و مادامی که این شرایط حاصل نشده است ما در حال جنگ هستیم و‏‎ ‎‏ما با کسانی که اشرار هستند نمی توانیم صلح کنیم.‏

تذکر به ائمه جمعه و سایر روحانیون 

‏     ‏‏من ان شاءالله ، امیدوارم که شما، خود آقایان و کسانی که، روحانیونی که، روحانیون‏‎ ‎‏محترمی که سروکار با آقایان دارند، در این اموری که پیش می آید، هدایت کنند که مبادا‏‎ ‎‏ـ خدای نخواسته ـ یک جوانی توجه به مسائل نداشته باشد و یک کاری انجام بدهد که با‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی مناسب نیست؛ باید روحانیون آنها را تذکر بدهند. و یک تذکر هم به‏‎ ‎‏روحانیون هست، به ائمۀ جمعه و جماعات و روحانیون دیگری که با مردم سرو کار‏‎ ‎


‏دارند؛ آنها هم توجه بکنند به اینکه این جمهوری اسلامی ربطش به آنها بیشتر از دیگران‏‎ ‎‏است و این جمهوری اسلامی اگر از ـ خدای نخواسته ـ یک نفر روحانی صدمه ببیند،‏‎ ‎‏بیشتر از دیگران مؤاخذه دارد. باید آقایان توجه بکنند، در رفتارشان، در کردارشان، در‏‎ ‎‏گفتارشان؛ چیزهایی که مضر به حال جمهوری اسلامی ‏‏[‏‏است‏‏]‏‏ نزنند. مسائلی که با‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی مخالف است و آنها گمان می کنند که نباید هر مسئله ای را گفت،‏‎ ‎‏نگویند. و باید ما مسائل اسلامی را با طریق اسلام و شکایات را به طریق اسلامی رسیدگی‏‎ ‎‏کنیم؛ یعنی، قضات رسیدگی کنند و علمای اعلام هم در همه جا که هستند و خصوصاً ائمۀ‏‎ ‎‏جمعه ها که با گروههای زیادی سروکار دارند، باید توجه بکنند که در گفتارشان، در‏‎ ‎‏رفتارشان، همه چیز اسلامی باشد و ـ خدای نخواسته ـ یک مطلبی که ـ فرض کنید ـ که‏‎ ‎‏یک استاندار را در محل خودش تضعیف می کند، یک قوّۀ قضائیه را در محل خودش‏‎ ‎‏تضعیف می کند، از اینها احتراز کنند که ما الآن محتاج به این هستیم که در کشورمان‏‎ ‎‏آرامش باشد. و البته قضات باید رسیدگی کنند به همۀ امور. ‏

‏     و من امیدوارم که همۀ ما موفق باشیم به خدمت کردن  به این ملتهای مظلومی که در‏‎ ‎‏تحت فشار ستمکاران الآن دارند دست و پا می زنند و ملت مظلوم لبنان که الآن در زیر‏‎ ‎‏پای صهیونیست دارد دست و پا می زند و مع الأسف دادرسی برای آنها  نیست و‏‎ ‎‏حکومتها غفلت دارند از مسائل یا هواهای نفسانی نمی گذارد که آنها به درد این مردم، به‏‎ ‎‏داد این مردم برسند. از خدای تبارک و تعالی، سلامت و سعادت همۀ مسلمین دنیا را‏‎ ‎‏خواستارم و از خدا می خواهم که قدرت نظامی و انتظامی ما را هر چه بیشتر قوی کند که‏‎ ‎‏در خدمت به اسلام و خدمت به مسلمانان کوشا باشند.  ان شاءالله ، همۀ شما و همۀ ملت‏‎ ‎‏سعادتمند باشند.‏

‏ والسلام علیکم و رحمة الله ‏

‎ ‎

  • ـ بحارالانوار، ج 72، ص 38:«هر یک از شما شبان سرپرست و هر یک از شما مسئولید».
  • - سورۀ نحل آیۀ 96: «آنچه نزد شماست از مال و جاه دنیا همه نابود خواهد شد، و آنچه نزد خداست تا ابد باقی خواهد ماند».
  • ـ مجمع الزوائد، ج 4، ص 193: «برلب آتش است».