سخنرانی
زمان: صبح 3 اسفند 1360 / 27 ربیع الثانی 1402
مکان: تهران، جماران
موضوع: عفو محبوسین، تقدیر از رزمندگان
حضار: خامنه ای، سید علی (رئیس جمهور) ـ هاشمی رفسنجانی، اکبر (رئیس مجلس شورای اسلامی) ـ موسوی اردبیلی، سید عبدالکریم (رئیس دیوانعالی کشور) ـ موسوی، میرحسین (نخست وزیر)
بسم الله الرحمن الرحیم
تأکید در مورد عفو محبوسین
من امروز می خواهم تأکید کنم در این امر که راجع به این محبوسین ـ البته به استثنای آنهایی که ما به حسب امر خدا نمی توانیم عفو کنیم ـ باز تأکید کنم که زودتر این قضیه تمام بشود و آقای موسوی به همه جا، همۀ شهرستانها سفارش کنند که زودتر این کار را انجام بدهند و رسیدگی زودتر بشود تا ان شاءالله ، برای عید جدید یک عدۀ چشمگیری از اینها و اگر می شود، همۀ آنهایی که می شود، آنها را عفو کرد. حالا گناه دارند، یک گناهی است که قابل عفو است، انحراف دارند انحرافی است که قابل عفو است، تهیه کنند و برای عید جدید که می آید بفرستند تا ان شاءالله ، اینها عفو بشوند. و من سفارش می کنم به این اشخاصی که از این گروهها بازی خورده اند؛ اینها یک مقایسه ای ما بین حکومت حالا و حکومت سابق و مابین مردم در حالا و مردم در سابق بکنند و بین خدمتهایی که این دولت در این مدت کم با آن گرفتاریهای فوق العاده ای که همۀ کشورها و ـ تقریباً ـ همۀ ابرقدرتها برخلاف این دولت و ملت توطئه می کنند، مقایسه کنند و بعد ببینند واقعاً، راهشان چه راهی است. راهی که آنها دارند، می خواهند چه بکنند، و راهی که منافقان و برادرهای آنها دارند، اینها می خواهند چه بکنند و من از خدای تبارک و
تعالی می خواهم که هدایت کند این جوانها را، این دخترها را، این پسرها را که در دام اینها دیگر نیفتند یا از دام اینها ان شاءالله ، خارج بشوند.
تقدیر از رزمندگان
و باید تقدیر کنم از ارتش و سپاه و ژاندارمری و سایر قوای مسلح و مردمی که بحمدالله با قدرت پیشروی دارند می کنند و در همین «چزّابه» هم کارهایی انجام داده اند و ان شاءالله ، انجام می دهند و امیدوارم که به فتح آخری نزدیک باشیم. و فتح ما آن وقتی است که عراق و ایران و سایر کشورهای اسلامی همه مرفه باشند و همه بتوانند آسوده و بدون قدرت قدرتمندان و بدون سلطۀ آنها به زندگی خودشان ادامه بدهند.
و چیزی که در این چند روز مراجعه شده است زیاد به اینجا و احمد، به من کراراً، گفته اند که زیاد مراجعه شده است، من چند روز پیش از این رادیو را گوش می کردم، دیدم که رادیوی خارجی گفت که فلان گفته است که خمینی در حال مرگ است. من یاد یک قصه ای افتادم و آن اینکه یک نفر بود که می خواست اظهار قدرت و پهلوانی بکند. در یک جلسه ای گفت که من آنم که چه کردم، چه کردم، کارهایش را شمرد و من جمله، گفت من آنم که فلان آدم، فلان پهلوان را در فلان جا کشتم و چه کردم. آن آدم حاضر بود، گفت که آن کسی که شما کشتید حرفهای شما را دارد می شنود! من یاد این افتادم که آن کسی که آن آقا گفته است که در حال مرگ است، حرفهای ایشان را شنیده و به این سبک مغزی خندیده است. من ان شاءالله ، امیدوارم که آنها هم که در خارج هستند دیگر برگردند، دیگر ول کنند این مسائل را، می دانند که پیشروی نمی کنند، می دانند که با این ملت نمی شود طرف شد. خوب، هی ادعا می کنید که ملت با ماست، خوب اگر ملت با ماست بیایید با ملت همکاری بکنید، با دولت همکاری بکنید، نه اینکه بروید کنار بنشینید و هی دسته دسته درست کنید و هر کدام به دیگری هم فحش بدهد.
من از خدای تبارک و تعالی سلامت همۀ آقایان را و سلامت این ملت را و سلامت این آسیب دیدگان را می خواهم و امیدوارم. و از ملت هم تشکر می کنم به اینکه الحمدلله در صحنه حاضرند و تا در صحنه حاضرند این کشور آسیب نخواهد دید ولو هر چه حالا فساد بکنند، هر چه کارهای خلاف بکنند. خداوند همه تان را حفظ کند.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته