سخنرانی
زمان: صبح 14 بهمن 1360 / 8 ربیع الثانی 1402
مکان: تهران، جماران
موضوع: تشریح مقاومت ملت ایران در قبال دشمنان
مناسبت: میلاد امام حسن عسکری (ع)
حضار: ائمه جمعه استان خوزستان
بسم الله الرحمن الرحیم
بی اطلاعی مدعیان اسلام شناسی و جامعه شناسی
متقابلاً تبریک ولادت با سعادت حضرت عسکری ـ سلام الله علیه ـ را خدمت آقایان عرض می کنم و همین طور تبریک سالگرد پیروزی انقلاب و از خدای تبارک و تعالی مسئلت می کنم که همۀ ما را هدایت بفرماید که در راه اسلام پیش برویم و اسلام را تا آنجا که ما قدرت داریم به مرحلۀ اجرا درآوریم.
آنچه که احساس می شود این است که این اسلام شناسهای مدّعی اسلام شناسی و مدّعیان جامعه شناسی، اینها باز نه اسلام را اَزش اطلاعی دارند و نه جامعۀ اسلامی را. شما می بینید که اشخاص، گروهها، رسانه های خارجی که همه مدّعی این مسائل، البته نه رسانه ها، این اشخاص، این گروهها مدّعی این معنا هستند که ما می شناسیم جامعه را، مردم را مطلع هستیم از آرا و ... اینها از باب اینکه اطلاع نداشتند بر وضع اسلام و قدرت اسلام و وضع جامعۀ خود ما، جامعۀ ایرانی، از این جهت آنها گمان می کردند که در همان روزهای اول، ماههای اول، این انقلاب نتواند خودش را نگهدارد و این انقلاب از باطن خودش و از خارج منهدم بشود. آنها نمی دانستند که انقلاب یک وقت انقلاب مردمی است آنهم با ایدۀ اسلامی و یک وقت هم سایر انقلابات است که گروهی، اشخاصی انقلاب می کنند و این دو تا با هم فرقهای زیادی دارند. انقلابی که خود مردم کرده اند، کسی یک عده ای را بر نداشته ببرد انقلاب کند، یک قدرتمندی نیامده است کودتا کند.
خود این مردم بعد از اینکه اینهمه فشار را در سالهای طولانی دیدند، کم کم احساس کردند که باید این عمل را انجام بدهند و بحمدالله روحانیون و همین طور خطبا برای بیدار کردن مردم حظّ وافری داشتند. وقتی یک انقلاب از خود مردم شد این را نمی شود با یک دسته ای، بلکه با یک لشگرهایی این را بر هم زد. می شود که ـ فرض کنید ـ یک قدرت بزرگ مثل امریکا حمله کند به ایران و ایران را بگیرد، لکن نمی تواند انقلاب را به هم بزند، نمی تواند که این مردم را رام کند. ما دیدیم که قدرت به آن بزرگی شوروی به افغانستان حمله کرد، منتهی با یک صورتی که غیر حکومت افغانستان خواسته این را، لکن وقتی وارد شد قدرت و قوای او به افغانستان، فشل شد و الآن به نظر می رسد که پشیمانند، لکن رویشان نمی آید بگویند. اگر امریکا ـ فرض کنید ـ بیاید ایران را بگیرد، ابتدا بتواند یک همچه کاری بکند، نمی تواند در اینجا ادامه پیدا کند؛ می تواند که طیّاره هایش را، جنگنده هایش را بفرستد و شهرها را بمباران کنند و اینها، ولی وقتی آمدند روی زمین، مردم آنها را با چنگ و دندان از بین می برند. اینهایی که خیال می کردند که با یک عده ای می توانند که ایران را برگردانند از این حال، اینها از باب اینکه نه اسلام را شناخته بودند و نه مردم ایران را و نه این تحول عظیمی را که در ایران پیدا شد و شما می بینید و همه می بینیم که در خوزستان و آنجاهایی که مرکز جنگ و آنهمه بساط هست، مردم چطور مقاوم هستند.
مباهات به نمازهای جمعه مناطق جنگی
من وقتی جماعتهای روز جمعۀ بعضی از بلاد خوزستان را، مثل آبادان و اهواز، اینها را و دزفول و اینها را می بینیم واقعاً پیش خودم یک مباهاتی می کنم که ما یک همچه جاهایی را داریم. اسلام یک همچه مناطقی را دارد؛ منطقه ای که هر آنش دارد بمباران می شود، جماعتش به آن قدرت، امام جماعتهایش به آن قدرت صحبت می کند، جمعه اش به آن طور با عظمت ایجاد می شود. جمعه ای که در بلاد جنگی ایجاد می شود غیر جمعه ای است که در تهران یا در قم یا در جاهای دیگر ایجاد می شود، آنجا یک
خاصیّت خاصی دارد. جمعه های این بلاد جنگی، روحیه به ایران می دهد، روحیه به ارتش می دهد. و اینهایی که گمان می کردند که خیر، یک حمله ای بکنند به ایران، یک کاری بکنند یا فرض کنید که صدامی که بازی خورد از قدرتهای بزرگ و خودش هم نتوانست ادراک کند چیزی را، این حمله را کرد و دیدید که بحمدالله الآن رو به زوال است. اینکه از خارج بمباران می کند بلاد شما را، این دلیل بر این است که ضعف قدرت نظامی دارد و این از خارج بمب می اندازد، توپ می اندازد، یا یک وقت هم از بالاها می آید و ردّ می شود و بمباران می کند و این ضعف نظامی است که او دارد. و مضحک این است که در عین حالی که مسئله را دارد دنیا می بیند که چطوری هست، باز هم آن «حسین اردنی» خودش را می خواهد متصل کند به این، خودش را می خواهد انتحار کند، این از باب این است که این نمی فهمد. وجه صحیحش این است که اینها نه اسلام را از او اطلاع دارند که قدرت اسلام چی است و نه مردم ایران را و نه آن تعهدی که مردم ایران به اسلام پیدا کرده اند می دانند. آنها خیال می کنند که اینها هم مثل خودشان می مانند و مثل اتباع خودشان می مانند، نمی دانند که اگر یک روز اینها از همان شهرهای خودشان، از همان بلاد خودشان سرنیزه را بردارند مردم آنها را از بین می برند؛ بخلاف ایران، که ایران آن قدرتهای بزرگ را بیرون راند و الآن هم با اینکه می گفتند بعد از چند ماهی ایران به هم می خورد، الآن هم سال چهارم را دارید جشن می گیرید و بحمدالله قدرت همان قدرت است و بیشتر شده و تعهد مردم همان تعهد است.
تأثیر وصیت نامه های شهدا
نمونه ای که شما فرمودید که آن پیرزن اینطور گفته است، زیاد پیش من وارد می شود، نمونه ها زیاد است؛ پیرمرد، پسرهایش، پسرش، شهید شده، می آید گریه می کند که من می خواهم بروم، من به او می گویم که آخر تو مثل من پیرمردی، تو نمی توانی بروی آنجا
جنگ کنی. خوب من می توانم بروم یک کاری بکنم. اینطور شده اند. یا فلان زن یا فلان دختر، آنها می گویند ما می خواهیم جبهه برویم، ما می گوییم نمی شود شماها جبهه بروید، لکن جدّیت دارند جبهه بروند. و جوانها آنطور، وصیت نامه های جوانها را شما دیده اید که چیست؟ این وصیّت نامه ها اینها، انسان را می لرزاند، انسان را بیدار می کند. و بحمدالله الآن ایران یک کشور نمونه است و من امیدوارم که با هدایت ائمۀ جمعه و جماعت مردم رو به اسلام همان طور که هستند قدرت خودشان را حفظ کنند و احکام اسلام هم ان شاءالله ، همه اش پیاده بشود. البته این نهضت و انقلاب، همۀ اینها مقدمۀ این است از برای اینکه اسلام پیاده بشود. ما، شما، سایرین یک مقصد دیگری نداشتیم؛ شما نمی خواستید یک قدرتی دست بیاورید، شما می خواستید اسلام را احیا کنید و بحمدالله در شرف همین مسائل هست. و البته گرفتاریهایی هست و کمبودهایی هست از حیث روحانیت، خصوصاً، از حیث مبلّغ خصوصاً، که ما خیلی کمبود داریم. و اینکه فرمودید که در آنجاها هم حوزه تشکیل می شود، تشکیل شده است، بسیار مفید است، ما امروز احتیاج زیاد داریم به مبلّغ، احتیاج زیاد داریم به روحانی و ما داریم از مایۀ خودمان می خوریم. روحانیون ما دارند به جاهای دیگر می روند، و حوزۀ علمیه قم باز احساس کمبود دارد می کند. و همین طور سایر جاها باید پشتوانه باشند تا اینکه ان شاءالله ، این حوزه ها محفوظ باشد و من کراراً، به همه تأکید کردم که این حوزه ها باید به همان وضع سنّتی خودش محفوظ باشد. فقه، آن فقهی که در بین ما هست یک فقهی است که اگر از آن راه منحرف بشود فقه از بین می رود. باید همان طوری که، با همان قوتی که مشایخ ما از اول تا حالا فقه را حفظ کردند، ما هم به همان ترتیب حفظ بکنیم. و من امیدوارم که آقایان همه موفق باشند و باز هم تشکر می کنم از آقایان که تشریف آوردند اینجا و ما خدمتشان از نزدیک رسیدیم و این هم یکی از برکات این نهضت و انقلاب است که ما با آقایان ملاقات می کنیم و خدمتشان می رسیم و استفاده از آنها می کنیم. خداوند همۀ شما را ان شاءالله ، موفق کند، و اسلام را به پیش ببرد تا ظهور امام زمان ـ سلام الله علیه.
والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته