آیتالله مدنی تصور میکرد میتواند طرفداران خلق مسلمان را جذب کند.
قبل از دستگیری امام روزی شایعهٔ رفتن شاه از ایران قوت گرفت.
هرگز نشد که حوادث و رویدادهای بزرگ سیاسی موجب شود که امام از برنامه حوزهای و تدریس فقه اسلام باز بمانند .
حضرت امام، هیچگاه حاضر نبود براى مطرح شدن خود کوچکترین اقدامى بکند.
موقعی که در مجلس شورای ملی مسأله انجمنهای ایالتی و ولایتی مطرح شد...
مسؤولین و فرماندهان در حالی که واقعاً گیج و مضطرب بودند، خدمت امام آمدند.
یک شب که با ایشان ساعت نه و نیم شب از حرم حضرت امیر(ع) برمیگشتیم
بعد از درگذشت مرحوم آیتالله بروجردی چهل روز درسهای حوزه علمیه قم تعطیل شد
یک روز امام مرا خواستند و فرمودند: «حکومت بعث بنا دارد حوزه نجف را منحل کند
در طول مدتی که امام در نجف اقامت داشتند سالی چندبار به مناسبت زیارتهای ویژه امام حسین(ع) به کربلا مشرف میشدند
این طرز رفتار ایشان از نظر شهامت اثر عجیبی روی اطرافیان داشت.
بعد از آزاد شدن امام از زندان رژیم شاه، روزنامه اطلاعات در سرمقاله مطلبى نوشته بود که روحانیت با دستگاه سازش کردند.
امام در دیدار با اعضای شورای عالی تبلیغات اسلامی، فرمودند:
بعد از فوت حضرت آیت الله بروجردی اوایل مرجعیت امام شور دیگری در مردم ایجاد کرده بود.
عراقىها مىگفتند: اگر این یکى از یاران و طرفداران امام است، پس خود امام کیست؟
روزى نعمت الله نصیرى با نامه اى از دربار وارد اتاق شد و نامه را در مقابل حضرت آیت الله خمینى گذاشت.
امام تشخیص داده بودند از کسی که به او اعتقاد ندارند و او را جزو ظلمه و فساق می دانند درخواست و خواهشی نکنند.
عملیات بدر را کسانى که دیده اند از شرایط سخت و دشوارى که براى ما پیش آمد، خبر دادند.