اوایل انقلاب، «حزب خلق مسلمانیها» سعی میکردند در تبریز بین دو چهرهٔ
نورانی انقلاب، آیتالله قاضی و مدتی اختلاف بیندازند. آیتالله مدنی تصور میکرد
میتواند طرفداران خلق مسلمان را جذب کند، در حالی که آنها قصد داشتند با
شکستن آیتالله قاضی، آیتالله مدنی را از بین ببرند. ولی آیتالله مدنی زیر بار این
تحلیل نمیرفت یک روز بدون اینکه ایشان متوجه شوند، با هم خدمت امام رفتیم. وقتی
امام از جریان اطلاع پیدا کردند، به ایشان فرمودند: «شما باید با آیتالله قاضی کار کنید
و فکر نکنید آنها با انقلاب، سازش داشته باشند. آنها طرف شما نخواهند آمد. الحمدلله
آقای مدنی با آن اطاعت خاصی که از امام داشت، با آقای قاضی کار کرد و این توطئهٔ
دشمن را در روز اول شکستند. یک بار بعد از این جریان، با آیتالله قاضی خدمت امام
رسیدیم. روز دوم ماه رمضان بود، من به امام گفتم: «همانطور که حضرت عالی
فرمودید، آقای قاضی باید همیشه در کنار آقای مدنی باشند. » امام باز سفارش به
وحدت بین او دو نفر کردند و بعد از بلند شدن، رو به من کردند و گفتند: «شما همین
راه را که پیش گرفتهاید، بسیار راه خوبی است. مادامی که این دو تا با هم باشند، آنها
نمیتوانند کاری کنند. »
منبع: پا به پای آفتاب – جلد چهارم – ص 212
.
انتهای پیام /*