متفکر بود و اهل سیاست. سیاستش به روز بود. شجاع بود و بی باک. مقابل حرف زور می ایستاد. می خواست شاه مقابلش باشد یا وزیر، برایش فرقی نداشت. قبای کرباسی می پوشید و روی زیلویی می خوابید. او مدرس بود.
امام خمینی در اولین روز تدریس در حوزه نجف اشرف طی سخنانی به روشنگری و آشکارسازی حقایق و زدودن غبار از چهره اسلام راستین پرداخت. این سخنرانی با دعا جهت پرهیز از لغو و بیهوده گویی شروع می شود و به توجه به خداوند تعالی و رنج های رسول گرامی اسلام در پاسداری از اسلام و برنامه زندگی و حکومت در اسلام و لزوم معرفی اسلام و ضرورت برقراری وحدت در جامعه اسلامی و انبوهی از معارف را گوشزد می کند.
زمانى شاه از هویدا به عنوان نخست وزیرى مورد اعتماد که روزى 20 ساعت کار مى کند، تجلیل مى کرد و امروز براى رهایى از خشم مردم و کنترل شعله هاى انقلاب او را به زندان مى فرستد. امام خمینى(س) خطاب به شاه مى فرمایند: «شما این دزدها را روى کار آوردى»، و با این جمله عملاً تمام بافته هاى رژیم در طرح دستگیرى صورى سران رژیم و انحراف اذهان از شخص شاه به دیگران را بر هم مى ریزند.
سخنرانى اخیر، واکنش امام خمینى(س) در برابر روى کارآمدن دولت نظامى «ازهارى» و سخنان نومیدانۀ شاه است. امام با بیان این نکته که «باز شاه به دو وسیله براى نجات خودش متوسل شده: یکى به وسیلۀ فریب، یکى به وسیلۀ سرنیزه» و با اشاره به اظهارات فریبکارانۀ شاه، به تشریح تاریخچۀ جنایات شاه مى پردازند و شکست هر دو تشبّث رژیم (استقرار دولت نظامى و تعهد به جبران اشتباهات گذشته) را از قبل پیش بینى می نمایند.
این جانب، به حکم خیرخواهى براى ملت اسلام، اعلیحضرت را متوجه مى کنم به اینکه اطمینان نفرمایید به عناصرى که با چاپلوسى و اظهار چاکرى و خانه زادى مى خواهند تمام کارهاى خلاف دین و قانون را کرده و به اعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسى را که ضامن اساسى ملیت و سلطنت است، با تصویبنامه هاى خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند تا نقشه هاى شوم دشمنان اسلام و ملت را عملى کنند.
امام خمینی در پیام تسلیت درگذشت آیت الله روح الله خاتمی نوشتند: این ضایعه دردناک را به مردم ایران، خصوصاً به اهالى متدین استان یزد، و به خانواده مکرمش و فرزندان متدینش و فرزند فاضل، با تقوا و متعهدمان، جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید محمد خاتمى، وزیر محترم ارشاد اسلامى، تسلیت عرض مى نمایم.
در 4 آبان 1357 از هیچ یک از آن برنامه ها خبرى نیست. در سالروز تولد شاه در روز 4 آبان 57، عدۀ زیادى از جوانان تهران در برنامه اى هماهنگ، با پوشیدن لباس مشکى تنفر و انزجار خود را در این روز از رژیم شاه نشان دادند. زندانیان سیاسى آزاد شده نیز، به پاس خون شهیدان، در حالى که لباس مشکى بر تن داشتند، با شاخه هاى گل بر مزار شهداى انقلاب در بهشت زهرا حاضر شدند. برخى از کارکنان صدا و سیما نیز در این روز، با پوشیدن لباس سیاه در محل کار خود حضور یافتند
اکنون من اعلام مى کنم که این رأى ننگین مجلسین مخالف اسلام و قرآن است، و قانونیت ندارد؛ مخالف رأى ملت مسلمان است. وکلاى مجلسین وکیل ملت نیستند؛ وکلاى سرنیزه هستند! رأى آنها در برابر ملت و اسلام و قرآن هیچ ارزشى ندارد. و اگر اجنبی ها بخواهند از این رأى کثیف سوء استفاده کنند، تکلیف ملت تعیین خواهد شد.
افشاى سیاستهاى آمریکا در ایران و حملات پیاپى امام که مبین احساسات برخاسته از شعور ملت ایران بود، در این ایام موجب شد تا «مرگ بر امریکا» در سطحى گسترده شعار راهپیمایان سراسر کشور شود و مردم دربرخورد با نمونه هاى عینى جنایات شاه فریاد کشند: «این سند جنایت امریکاست»
امام معتقد بود که اعطای حق رأی برای زنان عوامفریبی بیش نیست، زیرا مردان هم در واقع حق رأی نداشتند و نام هرکس که مورد نظر رژیم بود از صندوق ها بیرون می آمد. حکومت در پرتو این لایحه می خواست هر چه بیشتر حریم اسلام و روحانیت شکسته شود.
در روز ۲۳ مهر ۱۳۶۱ آیت الله عطاالله اشرفی اصفهانی، امام جمعه وقت کرمانشاه توسط یکی از عوامل سازمان مجاهدین خلق (منافقین) در محراب نماز مورد سوءقصد قرار گرفت و به شهادت رسید.
از نجف نیز کاروانی شامل حدود 80 دستگاه ماشین که سرنشینان آن را علما و روحانیون و تعدادی از مردم نجف تشکیل می دادند در قریه «خان نص» در 80 کیلومتری کربلا به استقبال امام آمدند. شهر نجف به مناسبت ورود امام جلوه دیگری داشت.
بازار ایران را دارند الآن چپاول مى کنند که یک مقدارى اش را خرج این جشن مفتضحانه بکنند، باقى اش را هم خودشان مصرف کنند یا مأمورین مصرف کنند. سرمایه هاى مردم و مسلمین بیچاره را صرف این مى کنند و از بودجه خودِ مملکت چقدرها، چقدر میلیون ها، دهها میلیون خرج یک همچو ملعبه اى، یک همچو مضحکهاى مى کنند. براى چه؟ براى هواى نفس. همین که گفته بشود که ما آنیم که جشن گرفتیم.
در سامرا انبوهى از برادران سنى و شیعه همراه با علما و روحانیان خود، به استقبال امام شتافتند و با شعار «یعیش الخمینى ـ فلیسقط الشاه» مقدم او را گرامى داشتند. همچنین به مناسبت ورود امام و فرزندشان به سامرا در مدرسۀ مرحوم میرزاى شیرازى برگزار کردند که در آن علاوه بر مقامات روحانى و شمارى از طبقات مختلف مردم بعضى از مقامات دولتى نیز شرکت داشتند.
شاه طى پیام شفاهى براى آقاى حاج سید احمد خوانسارى که به وسیله مهندس شریف امامى در تاریخ 17 /6 /44 مى فرستد، اعلام مى دارد: «خمینى را به عراق مى فرستم و یا به ایران خواهم خواست».
انفجار جنایت بار عظیمی که شب گذشته صدای مهیب آن را شنیدیم و حجم عظیم آن را در وسایل ارتباط جمعی خواهید دید و شنید، در جنوب شهر تهران در بین جماعت مظلومی که از طبقه مستضعف و مستمند تشکیل می شود اتفاق افتاد و صدها بیگناه و مظلوم را شهید و مجروح کرد.
حضرت امام خمینی(س) فردای روز نخست تجاوز عراق به ایران در پیامی به ملت ایران در 7 بند در باب لزوم اطاعت از شورای فرماندهی، وظیفه رسانه ها در نقل اخبار جنگ، تکلیف مردم و نیروهای انتظامی در برابر شایعه سازان تذکراتی دادند.
با آمدن سال 31 شهریور سال 93، آغاز دفاع مقدس و تحمیل شدن جنگ از سوی عراق به کشورمان، 34 ساله شد؛ دفاعی که همچنان حرف های زیادی برای گفتن دارد و همچنان می توان حرف هایی نو و تازه از آن گفت.
«وقتی دیدیم برای ملاقات امروز و فردا می کنند، احساس کردیم ماندن ما بی نتیجه است و فقط زمان را از دست می دهیم...تصمیم گرفتیم برگردیم، وقتی به فرودگاه رفتیم، گفتند آقای قذافی وقت ملاقات داده است...»
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.