متفکر بود و اهل سیاست. سیاستش به روز بود. شجاع بود و بی باک. مقابل حرف زور می ایستاد. می خواست شاه مقابلش باشد یا وزیر، برایش فرقی نداشت. قبای کرباسی می پوشید و روی زیلویی می خوابید. او مدرس بود.
امام خمینی در پیام روز 1357/10/16خود، روز نهم صفر را عزای عمومی اعلام کردند و وظایف طبقات مختلف را در جریان مبارزات تعیین کردند و اطاعت از رژیم شاه را جرم دانستند. این پیام در حالی بود که حضرت امام در پیام دیگری در همین روز به اعتصاب کنندگان مطبوعات از آنها خواستند که به اعتصابشان پایان داده و به نشر حقایق بپردازند. این پیام نشان دهنده هوشیاری حضرت امام و درک ایشان از جایگاه رسانه ها در روشنگری جامعه بود.
پیشنهاد شد که در رابطه با یادواره شهید معظم حجت الاسلام و المسلمین مرحوم آقاى حاج سید عبد الحسین دستغیب - قدس سره- کلمه اى بنویسم. یاد این شهید در دل عاشقان فضیلت و ملت وفادار ایران زنده است. مسجد و محراب و منبر شیراز نغمه ملکوتى این شهید راه اسلام را از یاد نمى برند. درس هاى انسان ساز ایشان که در قلب انسان هاى متعهد غوغا برپا مى کرد جاویدان است.
مأمورین ساواک به دستور ریاست ساواک تهران، سید مصطفى را از لحظۀ آزادى و رفتن وى به قم زیر نظر داشتند و تمام دیدارها و مذاکرات و گفتگوهاى وى را با روحانیون و سایر طرفداران امام خمینى(س) کنترل مى کردند. آنها از این نکتۀ مهم آگاه بودند که اگر وى در قم به مدت طولانى بماند، چون ماه رمضان نیز نزدیک بود، در این ماه تبلیغات گسترده اى به نفع امام خمینى(س) صورت خواهد گرفت.
رژیم بعث، پس از تهدید امام خمینى(س) به خروج از عراق، از بیم لطمه خوردن به حیثیت خویش با تمهیداتى از هجرت امام ممانعت به عمل آورد. رنج امام تنها از تنگناها و تضییقات اعمال شده از سوى رژیم بعث عراق نبود؛ رژیم ایران هم که توسط عمال نفوذى و سرسپردۀ خود از وجود اختلاف بین امام و بعثى ها اطلاع داشت، به سمپاشى هایى علیه امام دست مى زد و به اقداماتى دست مى یازید که شخص امام را بیازارد.
تأثیر پیام حضرت امام و شعارهایى که تظاهرکنندگان به هنگام برخورد با نظامیان سر مى دادند، بر تمایل آنها به گسستن از طاغوت و پیوستن به ملت مى افزود. شعار مهیج و محرک «برادر ارتشى، چرا برادر کشى؟» تا اعماق روح نظامیان نفوذ مى کرد و هر روز دهها نفر، خود را از ظلمت خدمت به ظلم نجات داده و به نور اطاعت از امام مى رساندند.
تظاهرات مردم ادامه داشت و صداى اللّه اکبرشان فضاى شبهاى محرم را مى شکافت و صفیر ممتد گلوله ها حکایت از رشد و بالندگى روزافزون انقلاب داشت. آتش انقلاب با شهید و مجروح شدن مردم یزد، کرمانشاه، خوانسار و کرمان زبانه مى کشید. در شهر قم، چند مزدور رژیم به دست مبارزین مسلمان به هلاکت رسیده بودند و مردم نجف آباد کلانترى شهر را مورد حمله قرار داده بودند؛ و در همدان یک سرگرد شهربانى ترور شده بود.
راهپیمایى روز عاشورا (20 آذر 57) از لحاظ حجم و ابعاد پرشکوه تر از روز قبل بود. انعکاس اخبار راهپیمایى دیروز باعث شرکت افزون تر جمعیت در این مانور سرنوشت ساز شده بود. شعارها کوبنده تر و متنوع تر از روز قبل بود. اغلب شعارها به «مرگ بر شاه» ختم مى گشت و شعار «استقلال، آزادى، جمهورى اسلامى» بیش از دیروز تکرار مى شد. نظم و ترتیب دستجات و گروهها همانند روز تاسوعا بود و پلاکاردهایى پیشاپیش هر دسته و گروه حمل مى گردید.
ابراز مخالفتهاى امام خمینى (س) با برنامه هاى رژیم محمدرضا شاه، بسیار گسترده تر و کلى تر از موضوع لایحۀ انجمن هاى ایالتى و ولایتى بود. شیوۀ اعتراضها و مخالفت ها به گونه اى بود که نشان مى داد امام، مردم را جهت مبارزه اى طولانى با رژیم پهلوى براى آینده آماده مى کنند.
در این موقع که بحمد اللَّه تعالى قانون اساسى نوشته شد و به تصویب علماى اعلام و روشنفکران رسید، عناصر توطئه گر که با قدم و قلم مى خواستند جمهورى اسلامى تصویب نشود و رأى نیاورد، اینک مى خواهند به ثمر نرسد. قانون اساسى یکى از ثمرات عظیم، بلکه بزرگتر [ین] ثمره جمهورى اسلامى است، و رأى ندادن به آن به هدر دادن خون شهیدان ماست.
مشى امام خمینى در ادوار و مراحل مختلف مبارزه منحصر به فرد بود و همین امر موجب سردرگمى رژیم شاه و حامیان وى شده بود. خبرنگاران و شخصیتهاى سیاسى در ملاقاتهاى خود مى کوشیدند روشهاى بعدى مبارزۀ امام را جویا شوند. حضرت امام ضمن بیان اصول خدشه ناپذیر خود، به گونه اى دقیق و ظریف پاسخ مى دادند که هیچگونه امکانى براى بهره بردارى و تهیه طرحهاى خنثى سازى از سوى سرویسهاى اطلاعاتى رژیم و حامیان غربى و آمریکایى شاه فراهم نیاید.
امام خمینی در اولین روز تدریس در حوزه نجف اشرف طی سخنانی به روشنگری و آشکارسازی حقایق و زدودن غبار از چهره اسلام راستین پرداخت. این سخنرانی با دعا جهت پرهیز از لغو و بیهوده گویی شروع می شود و به توجه به خداوند تعالی و رنج های رسول گرامی اسلام در پاسداری از اسلام و برنامه زندگی و حکومت در اسلام و لزوم معرفی اسلام و ضرورت برقراری وحدت در جامعه اسلامی و انبوهی از معارف را گوشزد می کند.
زمانى شاه از هویدا به عنوان نخست وزیرى مورد اعتماد که روزى 20 ساعت کار مى کند، تجلیل مى کرد و امروز براى رهایى از خشم مردم و کنترل شعله هاى انقلاب او را به زندان مى فرستد. امام خمینى(س) خطاب به شاه مى فرمایند: «شما این دزدها را روى کار آوردى»، و با این جمله عملاً تمام بافته هاى رژیم در طرح دستگیرى صورى سران رژیم و انحراف اذهان از شخص شاه به دیگران را بر هم مى ریزند.
سخنرانى اخیر، واکنش امام خمینى(س) در برابر روى کارآمدن دولت نظامى «ازهارى» و سخنان نومیدانۀ شاه است. امام با بیان این نکته که «باز شاه به دو وسیله براى نجات خودش متوسل شده: یکى به وسیلۀ فریب، یکى به وسیلۀ سرنیزه» و با اشاره به اظهارات فریبکارانۀ شاه، به تشریح تاریخچۀ جنایات شاه مى پردازند و شکست هر دو تشبّث رژیم (استقرار دولت نظامى و تعهد به جبران اشتباهات گذشته) را از قبل پیش بینى می نمایند.
این جانب، به حکم خیرخواهى براى ملت اسلام، اعلیحضرت را متوجه مى کنم به اینکه اطمینان نفرمایید به عناصرى که با چاپلوسى و اظهار چاکرى و خانه زادى مى خواهند تمام کارهاى خلاف دین و قانون را کرده و به اعلیحضرت نسبت دهند و قانون اساسى را که ضامن اساسى ملیت و سلطنت است، با تصویبنامه هاى خائنانه و غلط از اعتبار بیندازند تا نقشه هاى شوم دشمنان اسلام و ملت را عملى کنند.
امام خمینی در پیام تسلیت درگذشت آیت الله روح الله خاتمی نوشتند: این ضایعه دردناک را به مردم ایران، خصوصاً به اهالى متدین استان یزد، و به خانواده مکرمش و فرزندان متدینش و فرزند فاضل، با تقوا و متعهدمان، جناب حجت الاسلام آقاى حاج سید محمد خاتمى، وزیر محترم ارشاد اسلامى، تسلیت عرض مى نمایم.
در 4 آبان 1357 از هیچ یک از آن برنامه ها خبرى نیست. در سالروز تولد شاه در روز 4 آبان 57، عدۀ زیادى از جوانان تهران در برنامه اى هماهنگ، با پوشیدن لباس مشکى تنفر و انزجار خود را در این روز از رژیم شاه نشان دادند. زندانیان سیاسى آزاد شده نیز، به پاس خون شهیدان، در حالى که لباس مشکى بر تن داشتند، با شاخه هاى گل بر مزار شهداى انقلاب در بهشت زهرا حاضر شدند. برخى از کارکنان صدا و سیما نیز در این روز، با پوشیدن لباس سیاه در محل کار خود حضور یافتند
اکنون من اعلام مى کنم که این رأى ننگین مجلسین مخالف اسلام و قرآن است، و قانونیت ندارد؛ مخالف رأى ملت مسلمان است. وکلاى مجلسین وکیل ملت نیستند؛ وکلاى سرنیزه هستند! رأى آنها در برابر ملت و اسلام و قرآن هیچ ارزشى ندارد. و اگر اجنبی ها بخواهند از این رأى کثیف سوء استفاده کنند، تکلیف ملت تعیین خواهد شد.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.