متفکر بود و اهل سیاست. سیاستش به روز بود. شجاع بود و بی باک. مقابل حرف زور می ایستاد. می خواست شاه مقابلش باشد یا وزیر، برایش فرقی نداشت. قبای کرباسی می پوشید و روی زیلویی می خوابید. او مدرس بود.
دریافت خبر بسیار فجیع به آتش کشیدن چند صد نفر هم وطنان ما با آن وضع حساب شده موجب تأثر و تأسف شدید گردید. من گمان نمى کنم هیچ مسلمانى بلکه انسانى دست به چنین فاجعه وحشیانه اى بزند جز آنان که به نظایر آن عادت نموده اند و خوى درندگى و وحشیگرى، آنان را از انسانیت بیرون برده باشد
رئیس جهاد دانشگاهی با تاکید بر اینکه آنچه امام خمینی(س) به جوانان نصحیت کرد توجه به شعار «ما می توانیم» بود، گفت: این شعار اساس پیشرفت کشور است. اگر مردم و مسئولین این شعار را باور نداشته باشند امکان ندارد ما به پیشرفت دست پیدا کنیم.
گزارش ها نشان می دهند که او بانفوذ است و قشر عظیمی از فرودستان جامعه پیرو او هستند و از مشکلات اقتصادی و اجتماعی شان نزد او شکایت می برند. از آنجایی که مردم ناراضی چیز زیادی برای از دست دادن ندارند و از آنجایی که کار چندانی از روحانیون میانه رو بر نمی آید، این گروه به زودی جذب رهبری آیت الله خمینی خواهند شد، کسی که خواستار سرنگونی شاه و نابودی نظام کنونی است.
در پى محاصره امام و جلوگیرى از رفت و آمد مردم در نزد او، برخى از مردم ـ بویژه اهالى داوودیه و قیطریه ـ بر آن شدند که با بستن مغازه و تعطیلى کسب و کار خود، به اعتصاب دست بزنند و تا آزادى امام و رفع محاصره از او به اعتصاب ادامه دهند، لیکن این برنامه ـ شاید به دلیل اینکه امیدى به برد آن نبود، نیز به علت خفقان شدیدى که در پى کشتار 15 خرداد پدید آمده بود ـ به اجرا در نیامد.
روز 11 مرداد 42، پاکروان، رئیس «سازمان امنیت» به دیدار امام در پادگان عشرت آباد رفت و اظهار داشت: من کوشش فراوانی به منظور به دست آوردن سند و مدرکی بر ارتباط مرجع بزرگ روحانیت با خارج به عمل آوردم و حتی عربی را بدین منظور به محضر حضرتعالی فرستادم ولی کوچکترین نشانه ای بر ارتباط مرجع روحانیت با عوامل بیگانه نیافتم و برایم روشن شد که مرجع روحانیت در این مبارزات خود هیچ گونه ارتباطی با خارج و عمال بیگانه نداشته اند.
ما در عین حال که شدیداً متأثر و عزادار از این قتل عام بی سابقه امت محمد(ص) و پیروان ابراهیم حنیف و عاملین به قرآن کریم گردیده ایم ولی خداوند بزرگ را سپاس می گزاریم که دشمنان ما و مخالفین سیاست اسلامی ما را از کم عقلان و بیخردان قرار داده است، چرا که خودشان هم درک نمی کنند که حرکتهای کورشان سبب قوّت و تبلیغ انقلاب ما و معرف مظلومیت ملت ما گردیده است.
هویّت شناسى مکتب اخلاقى امام به هویّت شناسى نظام باورها یا معرفت هاى بنیادین وى نسبت به جهان و انسان بستگى دارد. به عبارت دیگر، در هویّت شناسى یک مسلک یا مکتب، شناخت خاستگاه آن بسیار حایز اهمیت است. اگر هویّت اخلاقى امام با هویّت جریان هاى دیگر اخلاقى متمایز باشد، بى هیچ تردیدى باید زیرساخت هاى معرفتى آن ها متمایز باشند؛ یعنى خداشناسى، جهان شناسى، قرآن شناسى و انسان شناسى امام با دیگران متفاوت خواهد بود.
شاید یکی از مهم ترین مسائلی که بنی صدر در دوران ریاست جمهوری خود با آن مواجه بود انتخاب نخست وزیر بود. زمانی این مسأله برای بنی صدر دشوارتر می شد که در این انتخاب می بایست نظر مساعد مجلس که اکثریت آن را گروه ها و احزاب مخالف وی تشکیل می دادند نیز جلب می کرد.
اکنون بیست و هفت سال از پذیرش قطعنامه می گذرد و جمهوری اسلامی ایران با پشتوانه مردمی آن مأمنی برای مسلمانان و مستضعفان در هر گوشه ای از دنیا شده و در مقابل شعار فریبنده و تو خالی "نظم نوین جهانی" ایستاده است. حفظ این حماسه به حفظ "پیام" و "ارزش" های ایجاد شده بستگی دارد.
امام خمینی در بیمارستان قلب مسوولیت ریاست دیوان عالی کشور را با اصرار به شهید بهشتی واگذار می کنند و آنگاه که دکتر بهشتی از پذیرش این مسوولیت عذر خواهی می کند؛ امام بر ایشان تکلیف می کند. تعبیر پراهمیت نقل شده از امام خمینی که می خواهم کسی آنجا باشد که «دلم آرام باشد» در شرایطی خطاب به ایشان برای پذیرش مسوولیت دیوان عالی کشور عنوان می شود که حکام شرع متعددی در انقلاب وجود دارند.امام اما، «دل آرام» خواهد بود؛ اگر شهید بهشتی در این مسوولیت باشد. شاید این تعبیر امام خمینی کم تر از تعبیر «بهشتی یک ملت بود» نباشد و نشان دهنده عمقی استراتژیک در رویکردهای امام خمینی برای اداره نظام قضایی کشور باشد.
ملت ایران بداند که دست پلید دولت در فعالیت است که مسیر نهضت اصیل و شکل گرفته و عمومى ایران را تغییر دهد و یکى از شاهکارها همین دامن زدن به لزوم جشن است که در پرتو آن خون پاک ملت اسلام را لوث کند و نهضت عظیم اسلامى را به سستى بکشد یا خداى نخواسته محو کند. ملت ایران بیدار است و راه خود را یافته و با هوشمندى مى داند که هر نغمه با هر اسم، او را از مسیر خود که قیام ضد شاهى است منحرف کند شیطانى است.
امروز روزى نیست که در خانه نشست و دعا خواند؛ روز مبارزه است. روزى است که دشمن به دین حمله مى کند و ما باید در مقابل بایستیم؛ و من تا آخرین قطره خونم مى ایستم؛ و شما هم باید به همه بگویید و در منابر به مردم برسانید که خطر، دین را تهدید مى کند. اگر ما کارى به دولتی ها نداشته باشیم، آنها کار دارند. خطر به قدرى زیاد است که هر کس درک کند، نمى تواند راحت بنشیند؛ و علت اینکه اگر بعضى ساکت بوده اند، مطلب را نفهمیدند.
در پی به شهادت رسیدن آیت الله دکتر بهشتی و 72 تن از یاران ایشان در دفتر حزب جمهوری اسلامی واقع در سرچشمه تهران، حضرت امام خمینی (س) پیامی خطاب به ملت ایران صادر کردند. در بخشی از این پیام که در تاریخ 9 تیر 1360 صادر شد، ایشان فرمودند که بهشتی مظلوم زیست و مظلوم مرد و خار چشم دشمنان شد.
به طورى که خبر شدم و نوشته اند به من، کارشناس هاى اسرائیل مشغول بپاداشتن این جشن هستند و این تشریفات را آنها دارند درست مى کنند این اسرائیل که دشمن با اسلام است و الآن در حال جنگ با اسلام است، این اسرائیل که «مسجد اقصى» را خراب کرد و دیگران مى خواستند ترمیم کنند و روپوشى کنند جرم اسرائیل را، براى این اسرائیل نفت از ایران رفته است. اینها شاه هایى است که برایشان باید جشن بگیرید!
پشتیبانى و حمایت علماى اعلام و روحانیان ایران از امام، تنها به صدور اعلامیه، تلگراف و نامه محدود نگردید، بلکه از علماى طراز اول حوزه هاى علمیه قم و مشهد تا علماى عالی مقام شهرستان ها به منظور نشان دادن حد اعلاى هماهنگى و اتحاد به تهران هجرت کردند و رسماً از رژیم شاه خواستار آزادى بى قید و شرط امام شدند.
«دستگاه قضایی کشور ما، متأسفانه استقلال خود را از دست داده و به صورت آلتی در دست هیأت حاکمۀ ایران قرار گرفته است. لذا صلاحیت ندارد که مرا محاکمه کند. البته اگر روزی محکمۀ صلاحیتداری که خارج از نفوذ دستگاه حاکمه باشد تشکیل شود، من حرف های خودم را خواهم زد.»
امام از هرگونه حرکتى که شائبه آینده سازى براى خویشتن داشته باشد سخت گریزان بود و از این رو نمى خواست کارى را که علماى طراز اول نجف انجام داده اند، تقلید کند و از این راه، خود را در ردیف آنان قراردهد و این از روح خداجویى، سلوک عرفانى و تهذیب نفس امام ریشه مى گیرد، چنانکه در شب سه شنبه 12 خرداد ماه 49 وقتى خبر درگذشت حکیم به نجف رسید امام آن شب را نخوابید و شب را به دعا و تفکر گذراند.
امام خمینی برخلاف برخی از افراد معتقد بود که هر چه از آغاز و مبدأ نهضت دور می شویم و فاصله می گیریم، لازم است این مناسبتها را پررنگتر و جدی تر و باشکوهتر برگزار کنیم نه اینکه به مرور زمان آنها را به فراموشی بسپاریم. امام نه برای یک سال یا ده سال. تأکیدهای مکرر امام مبنی بر بزرگداشت این روز، به قدری قوی است که هرگونه غفلت را از ذهن، زبان، فکر و اندیشه ما می زداید.
کلیه حقوق برای موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س) محفوظ است.