بیش از 24 ساعت از انتقال امام خمینى و آقایان قمى و محلاتى به داوودیه نگذشته بود، که ساواک به آنان رسانید که اقامت آنان در آنجا موقتى است و لازم است هر یک در فکر تهیۀ خانه اى براى خود باشند. به محض انعکاس این خبر و جستجوى بعضى از نزدیکان امام براى پیدا کردن خانه، فوراً شخصى به نام آقاى روغنى ـ از تجار تهران ـ طبق نظر و رأى ساواک، به حضور امام رفت و آمادگى خود را براى پذیرایى از او در خانه خویش واقع در «قیطریه» اعلام داشت و بدین گونه، زمینۀ انتقال امام به خانه مزبور، تحت مراقبت دستگاه جاسوسى شاه فراهم شد؛ و امام از تاریخ 15 مرداد 42 در قیطریه اقامت گزید.
امام تا مدتى که در تهران به سر مى برد، میهمان آقاى روغنى بود و شام و ناهار او و گروهى از مأموران سازمان جاسوسى شاه که به عنوان مراقب و نگهبان در همان خانه مى زیستند، از طرف روغنى تأمین مى شد. در پى اقامت امام در باغ حاج آقا رضا روغنى، ساواک به امام ابلاغ کرد که تنها بستگان و نزدیکان درجه یک مى توانند به اقامتگاه امام رفت و آمد کنند و این عده هم بایستى اسامى آنان قبلاً از طرف او در اختیار فرماندارى نظامى قرار بگیرد، از این رو امام ناگزیر شد که اسامى شمارى از کسانى را که باید نزد او رفت و آمد مى کردند بنویسد و به مسئول مأمورانى که در محل اقامت امام مستقر بودند به نام سروان سیف اللّه عصار تحویل دهد.
در پى محاصره امام و جلوگیرى از رفت و آمد مردم در نزد او، برخى از مردم ـ بویژه اهالى داوودیه و قیطریه ـ بر آن شدند که با بستن مغازه و تعطیلى کسب و کار خود، به اعتصاب دست بزنند و تا آزادى امام و رفع محاصره از او به اعتصاب ادامه دهند، لیکن این برنامه ـ شاید به دلیل اینکه امیدى به برد آن نبود، نیز به علت خفقان شدیدى که در پى کشتار 15 خرداد پدید آمده بود ـ به اجرا در نیامد.
منبع: نهضت امام خمینی (دفتر اول)، حمید روحانی، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(س)، 1381، ص 718
.
انتهای پیام /*