«اینجا چه میخواهی؟»
آهوی گردن دراز سلام کرد و گفت:
«آمدهام تا با شما زندگی کنم.»
هنوز حرفش تمام شده بود که آهوها
با صدای بلند به او خندیدند. آهوی
گردن دراز خیلی ناراحت شد و با خودش
گفت: چه آهوهای بدی! حتماً تمام آهوهای
این گلّه همینطور هستند. نه، این گلّه به درد
زندگی نمیخورد.
راه افتاد و آنقدر رفت تا به یک گلّۀ بزرگ دیگر
رسید. جلو رفت، ولی همین که خواست داخل گلّه شود،
چند آهوی بزرگ که شاخهای بلند داشتند، دورش را
گرفتند و آهویی که از همه بزرگتر و شاخهایش از همه
بلندتر بود، جلو آمد و پرسید: «اینجا چه میخواهی؟»
آهوی گردن دراز سلام کرد و گفت: «آمدهام تا با شما
زندگی کنم.»
هنوز حرفش تمام شده بود که آهوها با صدای بلند به
او خندیدند. آهوی گردن دراز خیلی ناراحت شد پرسید:
«چرا میخندید؟»
آهوی بزرگ، همانطور که میخندید، گفت: «تو با این گردن
دراز میخواهی با ما زندگی کنی؟...
این قسمتی از قصهی کتاب بود که
خواندید. ادامهی ماجرا را میتوانید در
کتاب که به بهای 700 تومان چاپ و منتشر
شده بخوانید و دنبال کنید
نام جاندار: ماهی گیلت هد
اندازه: حدود یک متر و نیم
گستردگی: شرق اقیانوس اطلس، مدیترانه
زیستگاه: آبهای جزایر مرجانی
تغذیه: عروس دریایی، سخت پوستان، ماهی مرکب
مجلات دوست کودکانمجله کودک 351صفحه 35