فرشته ها
دیروز، روز تولد امام زمان بود. دیروز عمه ی من عروس شد. دیروز زانوهای مادربزرگ درد نمی کرد و او خوش حال بود. دیروز من و حسین حسابی شیرینی خوردیم و بازی کردیم.
مادرم می گوید:" روز تولد امام زمان، در زمین و آسمان جشن است." مادرم می گوید:"فرشته ها در این روز برای شادی مردم دعا می کنند." پدر می گوید:" فرشته ها برای تمام عروس ها هم دعا می کنند!" به مادرم گفتم:" من هم یک روز عروس می شوم؟" او مرا بوسید و گفت:" تو هم عروس می شوی. یک عروس زیبا و مهربان." گفتم:" و فرشته ها برایم دعا می کنند؟" مادرم گفت:" فرشته ها برای همه ی کسانی که خدا آن ها را دوست دارد، دعا ی کنند." پرسیدم:" خدا مرا هم دوست دارد؟" مادرم گفت:" خدا همه ی کسانی را که خوب و مهربان باشند، دوست دارد."
خدایا! کمک کن همیشه خوب و مهربان باشم. خدایا به فرشته ها بگو، برای من هم دعا کنند. خدایا! به فرشته هایت بگو، برای حسین هم دعا کنند.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 343صفحه 8