حلزون خندید و گفت: «کفشدوزکها که توی صدف زندگی نمیکنند.» کفشدوزک پرسید: «پس کجا زندگی میکنند؟» همین موقع صدایی گفت: «از ساقهی گل بیا بالا!»
کفشدوزک سرش را بلند کرد و روی ساقهی گل یک عالمه کفشدوزک دید.آنها لابهلای گلها برای خودشان لانه داشتند. لانههایی زیبا و خیلیخیلی خوش بو! کفشدوزک پیش دوستانش رفت و مثل بقیهی کفشدوزکها زندگی کرد. او خیلی خوش حال بود، چون حالا میدانست چهطوری و کجا زندگی کند!
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 235صفحه 6