توفان
افسانه شعبان نژاد
دیشب که توفان آمد
پنجره را به هم زد
به روی بام خانه
گرپ گرپ قدم زد
****
میان خانه پیچید
صدای زوزه هایش
توی اتاق نشستم
ترسیدم از صدایش
****
صبح همه جای خانه
حسابی ریخت و پاش بود
توفان نبود و اما
هر جایی، جای پاش بود
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 8صفحه 10