مداد رنگی با معرفی شخصیت های داستان به کودک، از او بخواهید در خواندن داستان شما را همراهی کند
یکی بود ، یکی نبود . غیر از خدا هیچ کس نبود .
کوچولو همه ی مداد رنگی هایش را روی زمین ریخت تا به آن ها نقاشی کند .
قل خورد و رفت زیر صندلی ، کوچولو او را ندید . قل خورد و رفت زیر میز کوچولو را ندید. هم قل خورد و زیر تخت . کوچولو ، را هم ندید کوچولو می خواست یک گل را رنگ کند که دید نیست . کوچولو هرچه نگاه را ندید . همین موقع و قل خوردند و رفتند روی دفتر نقاشی . هر دو با هم رنگ نارجی را درست کردند .
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 285صفحه 18