مردم به بالا نگاه کردند ببینند چه خبر است ؟ این سر و صدا از کجاست ؟ که کلاغ و گربه را دیدند . یکی گفت : « بروم بالا نجاتشان دهم . » آن یکی گفت : « نه نه . این تیر چراغ برق است . خیلی خطرناک است . باید آتش نشانی را خبر کنیم . » پس به آتش نشانی تلفن کردند . خیلی زود . ماشین آتش نشانی ، آژیر کشان آمد. آتش نشانها یک نردبان بلند گذاشتند و رفتند بالای بالا . پای کلاغ را از لای سیم در آوردند . کلاغ پرید و رفت . گربه را هم پایین آوردند . گربه هم دوید و رفت. گربه را هم پایین آوردند . گربه هم دوید و رفت .
کلاغ دیگر هیچ وقت روی سیم برق ننشست . گربه هم هیچ وقت هوس خوردن کلاغ ، آن هم بالای تیر برق نکرد .
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 285صفحه 6