بمانی.» پروانه گفت: «خرگوش دوست خوبی برای تو میشود.پیش او بمان!»حلزون خیـلی خوشحـال شد، چـون اصلاً تنهـایی را دوسـت نداشـت بـرای همـین قبـول کـرد و با خوشحالی صدفش را در گوشهی اتاق خرگوش گذاشت و گفت: «خانهی من آماده شد!» خرگوش خنـدید و گفت: «حـالا ما دو خانه در یک اتاق داریم!» حلزون هم خندید و گفت: «و دو همسایه در یک خانه هستیم!»
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 261صفحه 6