بهارشده!
به بوتهی گل گفتم: «بهار شده! پس گلهایت کو؟» بوتهی گل گفت: «گلهایم غنچه هستند.»
به درخت گفتم: «بهار شده! پس میوههایت کو؟» درخت گفت: «میوههایم شکوفه هستند.»
به ابر گفتم: «بهار شده! پس بارانت کو؟» ابر خندید و بارید.
غنچهها باز شدند، شکوفهها میوه شدند و من زیر باران بهاری خیس خیس شدم.
مجلات دوست خردسالانمجله خردسال 130صفحه 22