پیام رادیو - تلویزیونی
تشریح گرفتاری های مسلمین ـ مبارزه با اشغالگران قدس
پیام رادیو ـ تلویزیونی به ملت ایران در روز قدس (مبارزه با اشغالگران قدس)
نسخه چاپی | ارسال به دوستان
برو به صفحه: برو

نوع ماده: صحیفه امام

پدیدآورنده : خمینی، روح الله، رهبر انقلاب و بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، 1279 - 1368

محل نشر : تهران

ناشر: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (س)

زمان (شمسی) : 15 م‍رداد ‭1359

زمان (قمری) : 24 رم‍ض‍ان‌ ‭1400

مکان: تهران

شماره صفحه : 72

موضوع : تشریح گرفتاری های مسلمین ـ مبارزه با اشغالگران قدس

زبان اثر : فارسی

مناسبت : روز جهانی قدس

مخاطب : ملت ایران

پیام رادیو ـ تلویزیونی به ملت ایران در روز قدس (مبارزه با اشغالگران قدس)

پیام رادیو ـ تلویزیونی

‏زمان: 15 مرداد 1359 / 24 رمضان 1400‏

‏مکان: تهران، جماران‏

‏موضوع: تشریح گرفتاریهای مسلمین ـ مبارزه با اشغالگران قدس ‏

‏مناسبت: روز جهانی قدس‏

‏مخاطب: ملت ایران ‏

‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

ضرورت بیداری و قیام ملتها در قبال جنایات قدرتها

‏     روز قدس را باید مسلمانها زنده نگه دارند. من کراراً راجع به طمعهای اسرائیل تنبّه‏‎ ‎‏داده ام که اسرائیل اینطور نیست که اکتفا کند به آن زمینهایی که غصب کرده است. حالا‏‎ ‎‏دیدید که پایتخت خودش را در قدس قرار داده است و تمام این چیزهایی که از امریکا و‏‎ ‎‏از طرفدارهای حقوق بشر و از این محافل و مجالسی که در خارج هست، اینها تمام یک‏‎ ‎‏شعرهای غیر موزون است و لهذا، می بینید که انکار می کنند و اسرائیل هیچ اعتنا نمی کند.‏‎ ‎‏تنبّه می دهند، اسرائیل آنها را محکوم می کند. این برای آن است که مسئله، مسئلۀ جدّی‏‎ ‎‏نیست. اینطور نیست که امریکا جدّاً مخالف باشد با اینکه پایتخت اسرائیل در قدس باشد‏‎ ‎‏و مع ذلک اسرائیل بتواند یک همچو کاری بکند. اینها همه یک مانورهایی است که‏‎ ‎‏می دهند. یا مثلاً، مجالس حقوق بشر و مجالس دیگری که از همین ابواب هست در‏‎ ‎‏آنجا، در آن ممالک هست، اینها همه دستشان توی هم است و برای چاپیدن ما مسلمین و‏‎ ‎‏کسانی که در آسیا، در افریقا، در آنجاها هستند، و مع الأسف، مسلمین متنبّه نمی شوند.‏

‏     ملتها باید خودشان راجع به این مسائل قیام کنند. برای اینکه دولتها هم غالباً ـ الاّ کمی‏‎ ‎‏اگر باشد ـ آنها هم دستشان با همان ابر قدرتها توی هم است و لهذا، می بینید که اینطور‏‎ ‎‏جنایاتی که از امریکا واقع می شود، مسلمانها ـ یعنی، دولتهای اسلامی ـ هیچ از خودشان‏‎ ‎‏یک گرایشی نشان نمی دهند. گاهی هم اگر یکی شان یک چیزی بگوید، یک حرفی‏

‏است، بیش از یک حرف نیست. شما دیدید که امریکا با این جوانهای عزیز ما، با این‏‎ ‎‏دخترها، با این پسرها، با این دانشجوهای عزیز، چه رفتار وحشیانه ای کرد، و آنها چه‏‎ ‎‏شجاعتی در مقابل پلیس امریکا از خود نشان دادند و در مقابل همۀ قدرتهایی که آنجا‏‎ ‎‏بود و همۀ پلیسها و همۀ دستگاههای انتظامی، اینها با مشت گره کرده ایستادند، تحمل‏‎ ‎‏کتکها را کردند، تحمل جنایتهای امریکا را کردند، لکن از آن مسئله ای که پیش آنها‏‎ ‎‏«مسئله» بود، اصلاً نگذشتند. مسلمین باید از این جوانها، از این جوانهایی که از ایران در‏‎ ‎‏خارج هست، چه در انگلستان و چه در اروپا و چه در امریکا هست، تنبّه پیدا کنند که باید‏‎ ‎‏چه کرد.ما دولتها را ازشان مأیوس هستیم، لکن ملتها میزانند. ملتها در مقابل این جنایتی‏‎ ‎‏که امریکا کرده است و اخیراً هم انگلستان نسبت به این جوانهای غیور ما، چه نشان‏‎ ‎‏دادند؛ چه عکس العملی نشان دادند؟ اگر در بلادی باز عکس العملی بود، از جوانهای‏‎ ‎‏ایرانی و گاهی هم از آنها بود. اما ملتها خیلی عکس العملی نشان ندادند، این برای آن‏‎ ‎‏است که ملتهای اسلامی باز تنبّه به این پیدا نکردند که تعلیمات اسلام چیست.‏

اختلاف مسلمین منشأ گرفتاریهای آنان

‏     اسلام همۀ مسلمانها را وادار می کند به اینکه با هم متفق باشید، اختلاف نداشته باشید،‏‎ ‎‏اگر اختلاف داشته باشید، فَشَل‏‎[1]‎‏ می شوید و رنگ و بویتان از بین می رود. و مع الأسف،‏‎ ‎‏می بینیم که ما هر چه مصیبت پیدا کردیم، از سالهای طولانی تا حالا، از این اختلافاتی‏‎ ‎‏بوده است که در داخل خودمان بوده. دولتهایی که ـ دولتهای ممالک اسلامی، نه‏‎ ‎‏دولتهای اسلامی ـ من نمی توانم بگویم دولت اسلامی. چطور من به دولت عراق بگویم‏‎ ‎‏«دولت اسلامی»؟ چطور من به دولت مصر بگویم «دولت اسلامی»؟ این دولتهایی که در‏‎ ‎‏ممالک اسلام هستند، اینها را می بینیم که بر ضد مسلمین، بر ضد این مسلمینی که الآن در‏‎ ‎‏ایران مقابل امریکا و مقابل شوروی ایستاده اند، آنها پایگاه درست می کنند برای امریکا‏

‏که بیا حمله کن به مسلمین. ما چطور می توانیم امثال سادات‏‎[2]‎‏ را که پایگاه درست می کند‏‎ ‎‏و دعوت می کند از امریکا که هجوم کند به ایران و به مملکت اسلامی، چطور ما می توانیم‏‎ ‎‏این را مُسلم بدانیم؟ و چطور می توانیم ما عراق را، دولت عراق را مسلم بدانیم، در‏‎ ‎‏صورتی که اسلحه می فرستد به ایران، و دائماً ایران را مورد هجوم قرار می دهد، و برای‏‎ ‎‏امریکا کار می کند؟‏

‏     من گمانم این است که امریکا، شوروی را هم بازی داده. شوروی الآن به عراق کمک‏‎ ‎‏می کند، در صورتی که عراق امریکایی است، نه شوروی. کمکها را از او می گیرد که به‏‎ ‎‏ایران صدمه وارد کند و راه را برای امریکا باز کند، نه اینکه بخواهد راه را برای شوروی‏‎ ‎‏باز کند. امریکا بازی داده این شوروی را. آنها اسلحه می دهند که برای امریکا کار کنند.‏‎ ‎‏آنها خیال می کنند این اسلحه را که می دهند به نفع شوروی است، و حال آنکه نیست به‏‎ ‎‏نفع شوروی.در هر صورت، مسلمین اگر با هم اتفاق پیدا بکنند و وحدت کلمه پیدا‏‎ ‎‏بکنند، نه قضیۀ قدس پیش می آید و نه قضایای افغانستان پیش می آید و نه قضایایی که‏‎ ‎‏برای مسلمین در جاهای دیگر پیش می آمد و پیش می آید، پیش می آید.‏

اقتدار و شکست ناپذیری دولتها در همگامی با ملتها

‏     باید تا کی ملتهای مسلم در غفلت باشند؟ چرا این ملتها در مقابل این ابرقدرتها قیام‏‎ ‎‏نمی کنند؟ ایران قیام کرد. الآن هم بیش از دو سال است ـ یا دو سال است ـ که می گذرد بر‏‎ ‎‏امر و تمام قدرتها هم مخالفت کردند. مع ذلک، ایران سر جای خودش هست و ایستاده‏‎ ‎‏است و ابداً اعتنا به این هیاهو نمی کند و همۀ کارهایی هم که آنها کردند فلج کرده؛ خوب‏‎ ‎‏همین کودتایی‏‎[3]‎‏ که تمام این دولتهای اطراف و آن دولتهای بزرگ دست در آن داشتند‏‎ ‎‏ولکن نتوانستند کاری بکنند. چرا؟ برای اینکه مسئله، مسئلۀ ملت است. اگر دولتِ شاه‏‎ ‎‏بود، کودتا می خواستند بکنند فوراً می شد؛ امریکا می خواست کودتا بکند فوراً می شد.‏‎ ‎


‏اما حالا مسئله، مسئلۀ ملت است؛ یعنی، اینطور نیست که دولت و ملت دوتا باشند، اینطور‏‎ ‎‏نیست که مثل دولت عراق باشد که ملت با او دشمن است، مثل دولت مصر باشد که ملت‏‎ ‎‏با او دشمن است. اینجا ملت اسلامی است که حکومتش اسلامی است و ملت با این‏‎ ‎‏حکومت موافقند. از این جهت، توطئه ها را خود ملت به دست می آورد. خود این‏‎ ‎‏سربازها توطئه هایی که در داخل سربازخانه ها انجام می گیرد به دست می آورند و گزارش‏‎ ‎‏می دهند. پاسدارها همه دنبال این مطلب هستند که این توطئه ها را خنثی کنند و خود ملت‏‎ ‎‏است که ناظر است، در همه جا ناظر است. الآن هم در همۀ اطراف، این جنایتکارها را به‏‎ ‎‏تدریج، پیدا می کنند و معرفی می کنند و خودشان می گیرند و تحویل می دهند. اگر دولتها‏‎ ‎‏بفهمند این معنا را که اگر اینها با ملت خودشان درست رفتار کنند و ملت همراه آنها باشد‏‎ ‎‏چه خواهد شد، اگر این خوفی که این ابرقدرتها ایجاد کردند در این دولتها بفهمند که در‏‎ ‎‏دولت ایران هم این اخافه ها‏‎[4]‎‏ همیشه بوده است و حالا هم هست، لکن دولت فعلی‏‎ ‎‏ایران دیگر گوش به این حرفها نمی دهد. اگر بفهمند که طرفداری ملت از یک دولتی چه‏‎ ‎‏معنا دارد، بفهمند این معنا را که اگر ملتها را دلشان را به دست بیاورند و حکومت بشود ـ‏‎ ‎‏یک حکومتی که مال خود ملت باشد، از خود ملت جوشش کند و عقاید، عقاید اسلامی‏‎ ‎‏باشد، احکام، احکام اسلامی باشد و زیر سایۀ اسلام بخواهند زندگی بکنند ـ و ملتهایی‏‎ ‎‏که به اسلام عقیده دارند همراه آنها بشوند، آن وقت می فهمند که هیچ یک از دولتهای‏‎ ‎‏بزرگ نمی توانند کاری انجام بدهند، چنانچه در اینجا نتوانستند. تا الآن دو مرتبه، سه‏‎ ‎‏مرتبه ـ به حسب ظاهر ـ هی قیام کردند یا ‏‏[‏‏توطئه‏‏]‏‏ کردند که کودتایی بکنند یا بریزند در‏‎ ‎‏ایران، لکن فَشَل شدند و دائماً هم درصدد هستند، نه این است که در صدد نیستند. لکن‏‎ ‎‏من مطمئنم و اطمینان می دهم به ملت خودمان که نمی توانند کاری انجام بدهند.‏

خیانت مدعیان ملی گرایی

‏     ملت باید توجه داشته باشد که تا توجه به خدا دارد، تا توجه به اسلام دارد، تا‏

‏خدمتگزار اسلام است، کسی نمی تواند به او آسیبی برساند، مگر که این حیثیت از‏‎ ‎‏دستشان برود. باید این جهت اسلامیت را حفظ کند. این ملی گراها و اینها که هی فریاد‏‎ ‎‏ملی، ملی می زنند، همینها هستند که بعضی شان در این کودتا هم دخالت داشتند، بر ضد‏‎ ‎‏این مملکت خودشان برای دیگران. همینها هستند که بعضی شان به طوری که شواهد‏‎ ‎‏هست، دخالت در این امر داشتند. این جهات مختلفه، گروههای مختلفه ای که در ایران‏‎ ‎‏هست و هی داد خلق را می زنند، و داد اینکه ما چطور هستیم، اینها هم همینهایند که در‏‎ ‎‏این مسائل دخالت داشتند. اینها هم همینهایند که می روند در امریکا این جوانهای عزیز‏‎ ‎‏ما که گرفتار هستند، همین اشخاص که دعوی خلقیت و ـ نمی دانم ـ چه می زنند، همینها‏‎ ‎‏آنجا می روند، به آنها می گویند: ای مرتجعین! اینها چه جمعیتهایی هستند؛ در داخل این‏‎ ‎‏کارها را می کنند، در خارج آن کارها را می کنند؟ تا ملتها بیدار نشوند و این ریشه ها را‏‎ ‎‏نکَنند و تا یک دولتی که دولت اسلامی باشد به تمام معنا، دولتی باشد که متعهد باشد به‏‎ ‎‏احکام اسلام، دولتی باشد که غربزده نباشد، به اسلام گرایش داشته باشد، روی کار نیاید،‏‎ ‎‏ما باید باز همین گرفتاریها را داشته باشیم.‏

تمام مقصد ما مکتب ماست 

‏     مجلس باید به تمام قوّه ای که دارد و قوّۀ او از همه قوّه ها بالاتر است ـ وتمام مسلمین‏‎ ‎‏واجب است بر آنها که پشتیبانی کنند از دولت و از ملت و از مجلس بالخصوص ـ باید با‏‎ ‎‏تمام معنا کوشش کند که افرادی که سر کار می آیند، نخست وزیر، سایر وزرا و سایر‏‎ ‎‏کسانی که کارهای مهم را دارند، از اشخاص مسلمان ‏‏[‏‏باشند‏‏]‏‏ متعهد، متوجه به کارهایی‏‎ ‎‏که در دنیا می شود، مدبّر، لکن متعهد به اسلام، متعهد به مکتب.‏

‏     مکتب بزرگترین چیزی است که از برای ما مطرح است. نباید راجع به مکتب یک‏‎ ‎‏کلمه ای کسی بگوید. اشتباه می کنند اگر می گویند مکتب چطور. تمام مقصد ما مکتب‏‎ ‎‏ماست و مسلمانهای ما برای مکتب ماست که اینطور قدرت دارند. و اینطور در مقابل‏‎ ‎‏دیگران می ایستند. اگر چنانچه سایر ممالک اسلامی هم مکتب خودشان را حفظ کنند‏

‏ـ این مکتب اسلام را ـ اگر مکتب اسلام را حفظ بکنند، مطمئن باشند که هیچ قدرتی به‏‎ ‎‏آنها آسیب نمی رساند. اگر ما مکتب خودمان را حفظ نکنیم ـ که یکی از تعلیمات مکتب‏‎ ‎‏ما این است که متفق با هم باشیم ـ هر یک از این گروهها یا هر یک از این افراد که بر ضد‏‎ ‎‏آن رفیق خودش یک کلمه ای بگوید، از مکتب خارج شده است و به درد اصل ایران‏‎ ‎‏دیگر نمی خورد. هر کدام از اینها که دیگری را بخواهند تضعیف کنند، مجلس بخواهد‏‎ ‎‏یکی دیگر را تضعیف کند، یکی دیگر بخواهد مجلس را تضعیف کند، دولت بخواهد‏‎ ‎‏مجلس را تضعیف کند، مجلس بخواهد دولتش را تضعیف بکند، رئیس جمهور بخواهد‏‎ ‎‏مجلس را تضعیف کند، مجلس بخواهد رئیس جمهور را تضعیف کند، تمام اینها‏‎ ‎‏برخلاف مکتب اسلام است، مخالفت با اسلام است.‏

‏     باید این آقایان همان طوری که مدعی هستند اسلامی هستیم، واقع مطلب این است که‏‎ ‎‏باید در عملشان، در قولشان، در خطابه هایشان، در حرفهایشان، در نوشته هایشان، در‏‎ ‎‏روزنامه هایشان نشان بدهند که ما مسلمانیم. این چه مسلمانی است که هر روزنامه ای که‏‎ ‎‏مال یک طایفه است به طایفۀ دیگر فحاشی می کند؟! ما چی جواب این مردم را بدهیم که‏‎ ‎‏هی می آیند از من الآن وقت خواسته اند از بازار تهران که بیایند بگویند این چه خبر است،‏‎ ‎‏این آقایان چه شان است با هم؛ این آقای رئیس جمهور با مجلس، مجلس با رئیس‏‎ ‎‏جمهور چرا، چرا اینطور رفتار می کنند؟ چرا باید اینطور باشد که صدای مردم در آید؟‏‎ ‎‏من نصیحت به آنها می کنم، من از لسان اسلام به آنها نصیحت می کنم که با هم اختلاف‏‎ ‎‏نکنید. شما اگر اختلاف بکنید، راه را برای دیگران باز می کنید. شما اختلاف با هم نداشته‏‎ ‎‏باشید. سر چه اختلاف می کنید؟ چه میراثی هست که شما می خواهید قسمت کنید و‏‎ ‎‏سرش اختلاف می کنید؟ این همه مردم جوانهایشان را دادند، میراث برای شما گذاشتند‏‎ ‎‏که اختلاف با هم بکنید و اینطور توی سر هم بزنید و اینطور فساد ایجاد کنید؟! یک‏‎ ‎‏قدری با هم رفیق باشید، دوست باشید، برادر باشید.‏

‏     آقای رئیس جمهور افرادی که به درد جامعۀ اسلامی ما بخورد، به درد مکتب ما‏‎ ‎‏بخورد باید تهیه کند، معرفی کند؛ یعنی، نخست وزیر را ‏‏[‏‏که‏‏]‏‏ او تهیه می کند باید یک‏

‏شخصی باشد که همۀ آن صفاتی که من گفته ام درش باشد. از اینکه در رأس همۀ صفات،‏‎ ‎‏مکتبی بودن است. فکر بکند؛ فکر مکتب اسلام. درصدد باشد که اسلام را تقویت بکند.‏‎ ‎‏درصدد باشد که احکام اسلام را پیاده بکند، نه درصدد این باشد که ملیت را احیا بکند.‏‎ ‎‏آنهایی که می گویند: «ما ملیت را می خواهیم احیا بکنیم»، آنها مقابل اسلام ایستاده اند.‏‎ ‎‏اسلام آمده است که این حرفهای نامربوط را از بین ببرد. افراد ملی به درد ما نمی خورند،‏‎ ‎‏افراد مسلم به درد ما می خورند. اسلام با ملیت مخالف است. معنی ملیت این است که ما‏‎ ‎‏ملت را می خواهیم، ملیت را می خواهیم، و اسلام را نمی خواهیم. آن مردِکه‏‎[5]‎‏ در خارج‏‎ ‎‏گفت که اول من ایرانی هستم، ملی هستم، دوم ایرانی هستم، سوم اسلام‏‏[‏‏ی‏‏]‏‏. این اسلام‏‎ ‎‏نیست، تو سوم هم اسلامی نیستی.‏

روز قدس، روز قیام مسلمانان علیه مفسدین

‏     باید آقایان توجه کنند، تمام مسلمین توجه بکنند. روز قدس روزی است که باید تمام‏‎ ‎‏ملتهای اسلام با هم توجه بکنند و این روز را زنده نگه دارند. اگر یک هیاهویی از تمام‏‎ ‎‏ملتهای مسلمین بلند بشود، روز جمعه آخر ماه مبارک، که روز قدس است، همۀ ملتها قیام‏‎ ‎‏بکنند ـ همان که حالا همان تظاهرات، همان راهپیمایی ها را بکنند ـ این مقدمه می شود از‏‎ ‎‏برای اینکه ان شاءالله جلوی این مفسدین را ما بگیریم و کلک اینها از بلاد اسلام کنده‏‎ ‎‏بشود. ما، هی سست می گیریم، مسلمانها هی سست می گیرند، ملتها بی طرف می مانند،‏‎ ‎‏کم قیام می کنند و نهضت می کنند، کم تظاهر می کنند راجع به این امور. اسرائیل وقتی که‏‎ ‎‏دید ملتها با هم مخالف هستند و دولت مصر هم، که همراه اوست، برادر است و عراق هم‏‎ ‎‏که با اینها برادر است، وقتی این چیزها را دید، هی قدم قدم پیش می رود. و شما مطمئن‏‎ ‎‏باشید که اگر سست بگیرید، اینها تا فرات‏‎[6]‎‏ می خواهند بروند. اینها همۀ اینجا را ملک‏‎ ‎‏خودشان می گویند هست.‏


‏     شما باید محکم بایستید در مقابل اینها و چنانچه مسلمین ـ ملتهای مسلم ـ بایستند در‏‎ ‎‏مقابل اینها، و اگر دولتهایشان بخواهند مخالفت کنند، مشت توی دهنشان بزنند چنانکه‏‎ ‎‏ایران مشت در دهن محمدرضا زد. محمدرضا از همۀ دولتهای مسلمین، از همۀ آنها‏‎ ‎‏قویتر بود، و از همۀ آنها پشتوانه اش بیشتر بود، مع ذلک، ملت ما قیام کرد و اسلام را وجهۀ‏‎ ‎‏نظر خودش قرار داد، و «الله اکبر» را فریاد کشید و این قدرت را از بین برد و قدرتهای‏‎ ‎‏دیگر را هم، و تا آخر هم همۀ قدرتها اگر روی هم باشند، نمی توانند آسیب به یک‏‎ ‎‏همچو ملتی برسانند.‏

جریحه دار شدن عواطف ملت بواسطه اختلافات و فتنه انگیزیها

‏     یک همچو ملتی که ما داریم به این صفا، به این خوبی که در همۀ قضایا پشتیبان‏‎ ‎‏دولتشان هستند، پشتیبان رئیس جمهورشان هستند، پشتیبان مجلسشان هستند، حیف‏‎ ‎‏است که این ملت را ما عواطفشان را جریحه دار کنیم و ما بنشینیم با هم مخالفت کنیم. نه‏‎ ‎‏خدا را خوش می آید از این و نه ملت را. ملت ناراحت است از این کار. روزنامه هایتان را‏‎ ‎‏جلویش را بگیرید. آقایان روزنامه هایی که به آنها مربوط است، جلویشان را بگیرند. این‏‎ ‎‏عذر نمی شود که ما روزنامه ها را نمی دانیم چه نوشته است. نخیر، این عذر نیست. باید‏‎ ‎‏روزنامه ها را ببینند چه نوشته. خودشان نمی رسند، خود آقایانی که مثلاً، در مجلس‏‎ ‎‏هستند یا آقایانی که در خارج مجلس هستند، نمی رسند بخوانند، یک کس دیگر را وادار‏‎ ‎‏کنند که روزنامه ها را بخوانند. روزنامه ها ببینند چه است. در روزنامه ها مشغول‏‎ ‎‏فتنه انگیزی هستند و مشغول این هستند که دولت را با رئیس جمهور، مجلس را با‏‎ ‎‏رئیس جمهور، رئیس جمهور را با مجلس مخالف کنند و این یک توطئه ای است که در‏‎ ‎‏روزنامه ها ایجاد شده است و باید خود آقایان جلویشان را بگیرند قبل از اینکه ملت‏‎ ‎‏جلویش را بگیرد، قبل از اینکه خود ملت بیاید و بی ملاحظه از کسی، تمام این روزنامه ها‏‎ ‎‏را خفه کند خودشان جلویش را بگیرند.‏

‏     در مجلس هم آقایان با هم باشند، رفیق باشند. همه مسلمان هستیم. همه باید دوست با‏

‏هم باشیم. مسلمین «ید واحده» باید باشند. اینقدر در مجلس با هم اختلاف نداشته باشند،‏‎ ‎‏جهات شرعی را حفظ بکنند، جهات اخلاقی را حفظ بکنند. هی این به او بدگویی کند،‏‎ ‎‏او به این بدگویی کند، این اسباب ناراحتی مسلمانهاست. آقایان می گویند، مسلمانها‏‎ ‎‏می گویند، خوب ما خون بچه هایمان ‏‏[‏‏را‏‏]‏‏ داده ایم، یک قبرستان اینجا پر است از‏‎ ‎‏جوانهای ما، قبرستانهای شهرستان پر از جوانهای ماست که در راه این مملکت و در راه‏‎ ‎‏این اسلام اینها کشته شده اند. حالا که اینها کشته شده اند، آقایان آمده اند از خارج و از‏‎ ‎‏داخل، با هم نشسته اند دعوا می کنند. سر چه میراثی دعوا می کنید؟ میراث پدر کدامتان‏‎ ‎‏است؟ یک قدری آرام باشید. یک قدری توجه کنید به مسائل. هر وقت هر کدام صحبت‏‎ ‎‏[‏‏می‏‏]‏‏کنید به ضد دیگری نباشد که این خلاف آداب اسلام است، خلاف آداب مسلمین‏‎ ‎‏است، خلاف انسانیت است، خلاف مشی انبیا و مشی اولیاست. نکنید این کار را. یک‏‎ ‎‏قدری آرام باشید. یک قدری هوای نفس را کنار بگذارید، اشتهار را کنار بگذارید. تمام‏‎ ‎‏گرفتاریهای ما سر این هوای نفسی است که ما داریم. اعدا عدوّ‏‎[7]‎‏ انسان این نفْس انسان‏‎ ‎‏است که در بین جنبیه است. این اعدا عدوّ انسان است. یک قدری جلویش را بگیرید،‏‎ ‎‏یک قدر مهار کنید.‏

ترغیب مسلمانان جهان به اتحاد بر علیه اسرائیل

‏     خداوند ان شاءالله ما را موفق کند به اینکه یک روزی برویم و در قدس نماز بخوانیم.‏‎ ‎‏امیدوارم که مسلمانها روز قدس را بزرگ بشمارند و در همۀ ممالک اسلامی، در روز‏‎ ‎‏قدس، در روز جمعۀ آخر ماه مبارک، تظاهر کنند، مجالس داشته باشند، محافل داشته‏‎ ‎‏باشند، مسجد داشته باشند، در مساجد فریاد بزنند. وقتی یک میلیارد جمعیت فریاد کرد،‏‎ ‎‏اسرائیل نمی تواند، از همان فریادش می ترسد. اگر همۀ مسلمینی که در دنیا الآن هستند،‏‎ ‎‏که قریب یک میلیارد هستند، اگر در روز قدس، همه بیرون بیایند از خانه، فریاد بکنند‏‎ ‎‏«مرگ بر امریکا» و «مرگ بر اسرائیل» و «مرگ بر شوروی»، همین قول «مرگ بر‏

‏شوروی» برای آنها مرگ می آورد. جمعیتشان یک میلیارد، ذخایرشان این همه زیاد که‏‎ ‎‏همۀ دولتها محتاج به ذخایر شما هستند. مع ذلک، شما را وادار می کنند با هم مختلف‏‎ ‎‏باشید، اختلاف کنید و ذخایرتان را ما ببریم و هیچ کدام صحبت نکنید.‏

‏     خوب است یک مقدار ملتهای غیر ایران از ایران سرمشق بگیرند، از این ملت نجیب‏‎ ‎‏عزیز ما. خوب است یک قدری از این جوانهایی که در امریکا و در انگلستان و در بلاد‏‎ ‎‏غرب هستند و تظاهرات می کنند و در مقابل پلیس می ایستند و آنها را غل و زنجیر‏‎ ‎‏می کنند، در حال غل هم فریاد می زنند و احقاق حق می خواهند بکنند، یک قدری ما‏‎ ‎‏متنبّه بشویم و ما تعلیم بگیریم از این جوانها که آنها برای اسلام فریاد می کنند. و ملتها‏‎ ‎‏بی طرف هستند، کأنّه آنها برای اسلام دارند فریاد می کنند و ما اینجا با هم اختلاف‏‎ ‎‏می کنیم و انصافاً انصاف نیست.‏

نگویید من، بگویید مکتب من

‏     خداوند همه تان را توفیق بدهد و همۀ مسلمین را توفیق بدهد که با هم «ید واحده»‏‎ ‎‏بشوند و خصوصاً ملت ایران را توفیق بدهد و این نهادهایی که هستند و در دولت و در‏‎ ‎‏مجلس و در سایر جاها، به اینها توفیق بدهد که با هم تفاهم کنند و با هم باشند تا اینکه این‏‎ ‎‏ملت آسیب نبیند. اگر ـ خدای نخواسته ـ آسیبی دید، روی ماها سیاه است و روی دولتها‏‎ ‎‏و روی اشخاصی که در رأس هستند، در دنیا سیاه است، در آخرت هم سیاه است.‏

‏     به خود باشند، برای خدا قیام کنند، برای خدا آرام باشند، برای خدا به هم نپرند، برای‏‎ ‎‏خدا این نگوید که توطئه برعلیه من است، آن یکی بگوید توطئه برعلیه من هست. نه،‏‎ ‎‏توطئۀ خارجی علیه افراد نیست. افراد قابل توطئه نیستند، علیه اسلام است. افراد قابل‏‎ ‎‏نیستند که امریکا توطئه کند به ضد این آدم، یا توطئه کند به ضد آن آدم. امریکا می فهمد‏‎ ‎‏چه هست. امریکا به ضد اسلام است. او از اسلام صدمه خورده است، نه از افراد، نه از‏‎ ‎‏فرد؛ او از اسلام سیلی خورده است، او از ملتی که می گوید «اسلام» سیلی خورده است؛ نه‏‎ ‎‏از من سیلی خورده و نه از آقای رئیس جمهور سیلی خورده و نه از اشخاصی که در‏‎ ‎‏مجلس هستند و نه دولتها، هیچ کدام، از اینها سیلی نخورده است. از این زاغه نشین ها‏

‏سیلی خورده، از این ملت سیلی خورده. و او در صدد است. اگر توطئه کند، بر ضد ملت‏‎ ‎‏توطئه می کند، نه اینکه بر ضد من یا بر ضد تو یا بر ضد او. خیر، این حرفها نیست در کار.‏‎ ‎‏اینقدر خودنمایی نکنید. این اشتباه است. انسان باید توجه به خدا داشته باشد و خودش را‏‎ ‎‏در مکتبش فانی کند. هی نگوید من، بگوید: مکتب من. هر وقت می گویید، «مکتب من»‏‎ ‎‏بگویید. از پیغمبرها بشنوید این مطلب را. از اولیای خدا تعلیم بگیرید که همیشه دنبال‏‎ ‎‏مکتب بوده اند، نه دنبال خودشان؛ نه خودشان زرق و برق دنیایی داشته اند و نه اینقدر‏‎ ‎‏توجه به نفْس داشتند که من چه کردم و من چه کردم. خیر، این حرفها نبوده. از آنها باید‏‎ ‎‏تعلیم بگیریم و آدم بشویم. آدم، وقتی ‏‏[‏‏ساخته‏‏]‏‏ می شود که خودش را هیچ نبیند و هرچه‏‎ ‎‏می بیند خدا ببیند و هر چه هم هست اوست: ‏الله ُ نُورُ السَّمواتِ وَالاَرْض.‎[8]‎‏ تمام قدرتها مال‏‎ ‎‏اوست و تمام نورها مال اوست و همه چیز از اوست و ما هیچ هستیم و این معنا را باید‏‎ ‎‏ادراک بکنیم. اگر مسلمین ادراک بکنند که ما از خدا هستیم و برای خدا باید باشیم، دیگر‏‎ ‎‏آسیب نمی بینند، دیگر اسرائیل قدمش را باز پیش نمی آورد.‏

‏     ما باید جدیّت کنیم که اسرائیل را برانیم از این زمینهای اعراب، نه اینکه بگوییم در‏‎ ‎‏بیت المقدس ‏‏[‏‏پایتخت‏‏]‏‏ را قرار نده. خیر و نباید گول بخوریم از امریکا و از این مجالسی‏‎ ‎‏که درست کرده اند و تعزیه گردانی می کنند برای خوردن ما، از آنها گول بخوریم. هر کس‏‎ ‎‏باید خودش قیام ‏‏[‏‏کند‏‏]‏‏، مسلمین باید خودشان قیام کنند در مقابل اینها. دنبال این نباشند‏‎ ‎‏که دولتهایشان یک کاری بکنند. دولتها کاری نمی کنند. خودشان باید بکنند. دنبال این‏‎ ‎‏نباشند که در آغوش آن یکی برویم برای نگهداری ما از آن یکی. خیر، همه گرگند و‏‎ ‎‏همۀ شما را می خورند. باید خودتان حفظ کنید. توجه به خدا بکنید. توجه به اسلام بکنید‏‎ ‎‏و برای خدا و برای اسلام قیام بکنید و برای خدا و برای اسلام به پیش بروید و پیروز‏‎ ‎‏هستید. ان شاءالله .‏

‏و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏

‎ ‎

  • - سست، ترسو. اشاره به آیه 46 سورۀ انفال.
  • - محمدانور سادات، رئیس جمهور مصر.
  • - کودتای نافرجام «نوژه».
  • - اخافه: ترسانیدن.
  • - شاپور بختیار، آخرین نخست وزیر رژیم پهلوی.
  • - رودی بزرگ در کشور عراق، شعار اسرائیل همیشه تصاحب نیل تا فرات بوده است.
  • - دشمن ترین دشمن.
  • - بخشی از آیۀ 35 سورۀ نور: «خدا نور آسمانها و زمین است.»